بسم الله الرّحمن الرّحیم

(محرم ۱۴۴۰ ه.ق- ده شب در کربلا)

خطبه‌ی شب نهم (شب عاشورا)

۲۸ شهریور ۱۳۹۷

حمد و سپاس در خور و زیبنده‌ی رب‌العالمین است که همگان به زیر فرمانروایی مطلقش سر تسلیم فرود آورده‌اند. هیچ کس را نشاید که از دایره‌ی سلطنتش بیرون شود و سلام و درود بر جان‌هایی که همواره مشتاق رب‌العالمین است تا در لقای خالقش به کمال آنچه به او وعده داده است نزدیک شود؛ کدام جان مورد نظر است؟ جانی که مهمان خطابه‌های ده شب در کربلا بوده و شنونده‌ی فرمان، اکنون آماده گردیده تا جان مشتاقش را بر سرچشمه‌ی لطف الهی مهمان کند پس نعمت زمان را درک کنیم چون زمان با کسانی همراه است که در آن جاودانگی را هدف خویش سازند.
حال که مقدمه را با فرمایش گران‌قدر مولا و سرورمان امام عصر و زمان اباصالح المهدی (عج) آغاز کردیم با فرمایشات مادر گرامی‌شان سرور عالمیان حضرت زهرای مرضیه (س) کامل می‌کنیم که فرمودند: برکات الهی همواره بر جان‌هایی است که در راه رسیدن به لقاء الله از دستور حق پیروی می‌کنند و جهاد با امیال نفسانی را بر خود واجب نموده و راه صراط مستقیم را جز با حق نمی‌پیمایند پس حق را در اهل‌بیت پیامبر (ص) جستجو کنید که فرزندان رسول خدا حضرت محمد (ص) برای آنانی که دست توسلشان را به‌طرف آنان دراز می‌کنند نقش گنجینه‌ای را دارند که هر دلی می‌تواند خود را به آن نزدیک کند و به تماشای انواری بنشیند که جانشین پروردگار در آن معنا شود پس منتظر باشید، منتظر قدوم مبارک پسرم مهدی (عج) که نام من و پدرم و همسرم را بر تمام زمین پر آوازه خواهد کرد؛ در دست‌های او ذوالفقار و در لب‌های او کلام پیامبر و در پاهای او عزم حسین (ع) است. دولت او دولت عشق است و داد؛ در دولت او ظلم و ستم نخواهد رفت و هرگز حرمت رسول‌الله نخواهد شکست. زمین با نام آخرین رسول شکوفا خواهد شد. سپاس پروردگار را که ما را از اهل‌بیت این دولت پیروزمند قرار داد و همچنین پیروان و علاقه‌مندان ما را.
پس ای مهمانان کوی عشق همچون یار امام حسین سعید در کربلا سینه سپر کنید تا تیرهای شک و تردید و دشمنی با اماممان و اهل‌بیت پیامبرمان بر جانمان چون عسل بنشیند و فریاد کنیم: ای عصاره‌ی نبوت و اهل‌بیت، ما عاشقان جدتان امام حسینیم و راه و رسم دلدادگی را از مولایمان حسین آموخته‌ایم پس ما را دریاب که می‌خواهیم در کنارتان بمانیم و تا همه‌ی داشته‌هایمان را در جهاد و همراهی شما فدا کنیم، بیعتمان را بپذیرید و ما را یاری کنید که بر بیعتمان بمانیم. ای صاحب دین و جانمان ما مصیبت‌زدگان، عاشقیم که بار هزاران مصیبت و غصه را در پشت داریم، داغ یازده گوهر بی‌همتای پروردگار کریم را پس ای بازوی پروردگار عالم کمکمان کنید تا با تمام شدن ده شب در کربلا باز به دامن شیطان نرویم بلکه جان با اخلاصمان را در صحرای کربلا دفن کنیم تا زمان پرده از رازش بردارد و چهره‌هایمان آشکار گردد و راهمان آوازه‌ی آیندگان.
حال به اذن الله و به اذن رسول‌الله و به اذن مولانا ابا عبدالله (ع) آخرین خطبه‌ی ده شب در کربلا را قرائت می‌کنیم:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

خطبه‌ی شب نهم (شب عاشورا)

سلام بر امری که فرمود: اگر بر خویشتن ستم روا داشته‌اید و از روی جهالت مرتکب گناه شده‌اید پس توبه کنید؛ پروردگار بخشنده و مهربان است او شما را در هر کاری که هستید می‌بیند، صدایتان را می‌شنود، راهی برای فرار از دایره‌ی حکومتش نمی‌یابید پس به اطاعتش گردن نهید تا محبتش را دریابید.
اینک زمزمه‌ی حق در لحظات زمان شنیده می‌شود؛ ساعت‌ها سپری گشته و شب وصال فرا رسیده؛ شب نهم از ده شب در کربلا از راه رسید و زمان، جانتان را در حال و هوای کربلاییان قرار داد. چه دل‌های مشتاقی! با شنیدن پیام امامشان خون در وجودشان به جوشش درآمده و جانشان آماده‌ی جهاد با باطل. پس دست‌های بیعت آماده است تا با آنان که ماندند بماند. اینک می‌پرسم: آماده‌اید تا علایق جانتان را از آن بگیرید؟ اگر جوابتان مثبت است پس همانند حر پشت خیمه‌ی من بایستید و اعتراف کنید مجازات بستن راه بر امامت را می‌دانید پس امشب به جبران این خطا آمده‌اید تا اولین نفر باشید و من همچنان که از حر پذیرفتم از شما نیز می‌پذیرم که برای دفاع از دینتان به میدان بروید؛ سپاه شیطان شما را به خود می‌خواند؛ با وسوسه‌ای که در جانتان انداخته فرصت انتخاب گذشته است؛ برای شهادت، جانی محکم و ایمانی استوار می‌باید داشت، ایمانی که در پرتو آن جان تکه تکه شده‌ی فرزند را در آغوش بگیری و شکر گذار نعمتی باشی که در جانت از ابراهیم خلیل به یادگار مانده پس شمشیر را بردار و بر گلوی نفسی بکش که تو را از دایره‌ی هدایت پیامبرانت به برهوتی بی ‌یار و یاور کشانده است. امشب زمان رفتن و یا ماندن است. اگر تصمیم گرفتید بمانید باید توان جنگیدن با باطل را داشته باشید تا نامتان سرمشق جهادگران زمان گردد و اگر نتوانستید پس آثارتان به قلم حق نگاشته خواهد شد و تصویرتان همانند نمرودیان در آوردن هیزم برای سوزاندن حق.
چه چشمان زیبایی به شما می‌نگرد! برادرم عباس پیامی برایتان دارد پاسخش را بدهید؛ شما را خطاب می‌کند: ای یاران، پدرم امیر مؤمنان (ع) پرده‌ی غیب را گشود و مرا صدا زد: عباس بیا می‌خواهم یارانمان را در زمان‌های آینده بشناسی و من مشتاقانه به تماشای سیمای یارانی نشستم که همانند حمزه‌ی سید الشهدا منتظرند تا وحی الهی از راه برسد و آنان گلوی کفر را آن‌چنان بدرند که نشانشان در زمان باقی نماند پس همانند حمزه مقابل باطل بایستید و سخن زیبایش را که می‌گفت: اگر قدرت دارید مرا بکشید نه سینه‌ی وحی را مجروح کنید پس دست شیطان را از سینه‌تان بردارید تا جایگاه تخت سلیمان شود و یقین بدانید چهره‌ی شما در بیعت امامتان برای شهدای راه حق آشکار است.
امام می‌فرمایند: صحبتی هم دخترم فاطمه‌ی ثانی رقیه خاتون با شما دارد: ای دوستداران پدرم حسین، اگر توانستید به اندازه‌ی من عاشقش باشید پس رکاب اسبش را رها نکنید و اگر مانند من به شما وعده‌ی دیدار داد برای دیدارش جانتان را از قالبش برهانید تا افوض امری معنا شود.
اینک آن‌چنان حق را بخوانید که پایه‌های ظلم بلرزد و حقیقت چهره‌اش آشکار شود تا در این محرم نامتان ویران کننده‌ی کاخ‌های پوشالی باشد پس قلبتان را آماده‌ی دیدن صحنه‌ای عظیم کنید و برای مددش صاحبش را بخوانید:

اللهم عجل لولیک الفرج

وسلام و علی عباد الله الصالحین

دانلود خطبه