بسم الله الرّحمن الرّحیم

درس نهم

۱۸ خرداد ۱۳۹۱

۱۶ رجب 1433

سلام بر آغاز کننده‌ی جنبشِ آفرینش، تا جنبندگان، نام خویش را در سایه‌ی رحمتش بیابند آنگاه به خود بنگرند، به جلالتِ خالقشان معترف شوند و به دامن کبریایی‌اش دست تضرع دراز کنند تا روزیِ آنچه برایشان مقدر گردیده را نه به‌عنوان جبر بلکه با عشقی بپذیرند که در فطرتشان به دنبالش در حرکت بوده‌اند.
اینک یارانمان را که به جاءالحق دعوت کرده بودیم را به حضور می‌پذیریم.
مهمانان، طبق فرموده‌ی پروردگار عالم دارای دو سیمای وجودی هستند؛ یک سیمای شناخته شده و یک سیمای پنهان؛ سیمای ظاهری‌شان نشان دهنده‌ی عزمی است که مصالحش برای ساختن بنایی طراحی شده تا ستونِ جانشان به آن تکیه کند و عمارتی را بسازد که بیننده‌ی آن معترف استحکام ظاهری‌اش از تکان‌های حوادث زمان است و مصالح درونی‌اش وقتی آشکار می‌شود که نیازمندان را اطعام می‌کند؛ گرسنه‌ای که توانِ جانش به احسان او وابسته است پس جایگاه حق، در نهانِ جایگاه وجودی‌اش رشد می‌کند و وقتی بارور شد حاصلش نمادی از عشق را معنا می‌کند.
معنای عشق، در وصف کلمات نمی‌گنجد و در حصاری محدود نمی‌شود؛ گستردگی‌اش در تحلیلِ عقل، در زمان و مکان قرار نمی‌گیرد
پس همگان با جایگاهش انس ندارند و بر غیبش آگاه نیستند؛ نامش را دوست دارند چون فطرتشان در آن ظاهر می‌شود و از عملش گریزان هستند تا در حصارش زندانی نشوند؛ زندانبانان این زندان در حفاظت از امانتشان دقیق و محکم‌اند پس مهمانان جاءالحق، توان گریختن از این زندان را ندارند آنان آمده‌اند تا با نعمتش زمان را فراموش کنند، بمانند و نامشان را بر خوانِ سفره‌ی جان‌ها بگذارند؛ چه کسی می‌تواند غذای روحشان را بقای جانِ خویش گرداند؟
آنانی که توان خود را آزموده‌اند و به قدرت ماندن در این زندان واقف شده‌اند را با مباحث آینده همراه می‌کنیم تا از مرزِ سخن که مرزی محدود است خارج شوند و آنگاه تصدیقی باشند بر گذشتگان و عبرتی برای آیندگان.

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه