بسم الله الرّحمن الرّحیم

(محرم 1446 ه.ق- راهیان نور)

خطبه‌ی روز عاشورا

۲۵ تیر ۱۴۰۳

سلام بر زمان به آنچه در سینه دارد، سینه‌ای که صاحب کرسی زمین و آسمان است. فرمانروایی که همه در فرمانش سر اطاعت فرود آورده‌اند تا ذخیره معنا شود. بهترین متاع آفرینش که لحظه‌ها و ثانیه‌ها در فرمانش هستند تا قلب‌ها در سینه‌ها به انتظارش به تپش درآیند و او را در هر ضربان بخوانند تا حق پرده‌ی کفر را بدرد و زبان‌ها به حمد الهی به حرکت درآید. ساعت‌ها تصویر جان‌ها را بر صفحه‌ی خویش ظاهر کنند، جان‌هایی که در ساعت‌های عمرشان جاودانه شدند تا حیات و ممات معنا شود. حیاتی که شعله‌اش زمان‌ها را پرحرارت نموده و مماتی که حرکتی در جانش به وجود نیامده. ساعت‌هایش تفاوتی با یکدیگر ندارد، مرده‌ای که می‌خورد، می‌خوابد، راه می‌رود، در جانش هیچ ندایی جز آنچه خود می‌پسندد او را به دریای رحمتش نمی‌خواند.
وای بر گم‌گشتگانی که در ظلمت جانشان راهی را نمی‌یابند، گوش‌هایی که کر نیستند ولی باطن جانشان صدایی را نمی‌شنود چگونه توان شنیدن هَل مِن ناصرٍ یَنصُرنی را داشتند. صدایی که تمام هستی به دعوتش پاسخ داد و او به فرد فرد سپاهی که در روبرو داشت می‌اندیشید. چگونه ندای نجات خویش را نمی‌شنوند و به‌طرف آتش گداخته‌ای به حرکت درمی‌آیند که طبق فرمان کتاب آسمانی پوست سر را می‌کند و آنان در سر جز سودای دنیا را ندارند. سرمست از آنچه شیطان نفسشان برایشان تدارک دیده به میدان می‌روند تا جانی را به قیامت ببرند که آتشی ننگش را پاک نمی‌کند.
امروز عاشقان حق به انتظار خویش پایان می‌دهند تا در زمان همواره نام نیکشان باقی بماند و آیندگان بیایند دلیل حرارت سینه‌شان را درک نکنند. چه چیزی در درونشان است که زبان گویایی دارد برای شهیدی که نشانی از چهره‌اش در پرونده جانت وجود ندارد به سر و سینه می‌زنی، آیا دلیلش را از جانت پرسیده‌ای؟ دلیلش قالو بلی است که در اَلست گفته‌ای. تو را به حق دعوت کردند و تو به این دعوت زنده شدی، به طرفش به حرکت درآمدی و در فراقش به سر و سینه می‌زنی تا حق جهان را منور به نور خود کند و باطل‌ها را کف روی آب بخواند و تو در صف عاشوراییان جانت را نظاره کنی که از باطل گریخته‌ای تا به نور حق مزین شوی و در روزی که خورشید جان جاء الحق بر زمین به آسمان می‌تابد او را بخوانی به ندای:

اللهم عجل لولیک الفرج

والسلام و علی عباد الله الصالحین

دانلود خطبه