بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم 1447 ه.ق- ضیافت الهی)
خطبهی شب سوم
۷ تیر ۱۴۰۴
شکر بر بارگاه ملکوتی خالقی که مخلوقات خویش را عزت بخشید و اعلام فرمود من در زمین خلیفهای میآفرینم. آنگاه به همهی آفریدههای خویش امر فرمود تا از خلیفهاش اطاعت کنند. اطاعتگران صورت بر خاک نهادند تا رضایت الهی معنا شود. قرنها سپری گشت، حوادثهای گوناگونی جان خلیفه را در احاطهی خویش گرفت. زیباترین متاع الهی به زشتترین صورت خودنمایی کرد. باز رحمت الهی به میدان آمد و آفریدههای خویش به آنچه امر فرموده بود فراخواند. اطاعتگران به طرفش رفتند و در دایرهی سعادت قرار گرفتند. جانهایشان به انوار حق مزین گشت و نامهای نیکشان تا قیامت در دلها و زبانها باقی ماند. مانند یاران و مددکاران کاروان کربلا که با حق همراه شدهاند تا معنای اطاعت و عشق را دریابند. با نوری که از مدینه با خود آوردهاند بهطرف کعبهی مکرمه میروند.
یا رب به جهادی فراخوانده شدهایم که راز و رمزش را نمیدانیم. در صحرایی چادرمان را برپا کردهایم که شب و روزش با جانمان در نجوا و گفتگو است. ما را بهطرف هدفی میخواند که تمام جوارحمان به لرزه درمیآید. چگونه توان پیمودن راهی را داریم که از اولین روزش تا غروب ده روزش جانمان در تلاطم سختی گرفتار میشود. مانند همین ده روز که همه به دور کعبهی مکرمه طواف میکنند. به عرفات، مشعر و منا میروند تا بندگی خویش را در سنگ زدن به شیطان نفس به پروردگار عرضه دارند و ما به صحرایی میرویم که حق و باطل به مانند طنابی بر گردنها میدرخشد. یاریمان فرما که به دست نفس خویش به هلاکت نرسیم بلکه نفس را در راه حق قربانی کنیم تا آیندگان نقش ده روز انتظار را دریابند. به حقیقتش نزدیک شوند. آن را باور کنند تا عمرشان در حقیقت آفرینش خویش رقم بخورد. سالهای عمرشان بگذرد. مأموران الهی به دیدارشان بیایند. اینک آن ده روزی که با پیمانش به دنیا آمدی سرآمد و موقع اتمامش فرا رسید. میروی تا با حقیقتش به قیامت خوانده شوی، حقیقتی که حقجویان به دنبالش در حرکتاند یا آن را باور میکنند و عمرشان را در میزانش قرار میدهند و یا به دنبال باطلی به راه میافتند که نشانی از آن در ضیافت الهی یافت نمیشود.
سومین روز از اقامت یاران و همراهان میگذرد تا طلوعی دیگر بیاید و جانها را به ضیافت دیگری مهمان کند. ضیافتی که حقمداران همواره آن را طلب نمودهاند به دعای:
