بسم الله الرّحمن الرّحیم

درس ششم

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱

25 جمادی الثانی 1433

حمد و سپاس، بر رحمت واسعه‌ی پروردگار یگانه که همواره بر جانِ بندگان خویش نوید نجات را مژده می‌دهد و بارهای گران را از دوش خفتگانِ دهر بر می‌دارد تا بتوانند قدِ خمیده از معصیت را در دریای جود و بخششِ پروردگار عالم از عذابی برهانند که هم جوارش بوده‌اند.
اکنون به اقیانوسِ فضل و رحمت سفر می‌کنیم و همراهانمان را که با توشه‌ی کمال با ما همراه شده‌اند را با خود می‌بریم؛ دستمان را بر حرارتِ سینه‌مان می‌گذاریم تا با ما سخن گوید؛ با تمنایی که خود به آن واقف است می‌گوید: پروردگارم، مرا از آستانِ پر مهرت بر غربتی ناشناخته فرو فرستادی و من در این دیارِ غریب، دستِ یاری بر آستانِ رهبرانت گشودم تا مرا در خانه‌ی پر مهرشان جای دهند و آنان با تمام ثروتشان مرا پذیرفتند و من مهمان آستان پر محبتشان بودم؛ مهمانی تمام شد و من آماده‌ی بازگشت به خانه‌ام شدم؛ از صاحب خانه تشکر کردم و بارم را برداشتم؛ با دلی مشتاق به دیدارت شتافتم؛ سرِ پر هجرانم را بر دامن رحمتت گذاردم و آنگاه که نامم را خواندند، با آن انس گرفتم پس سرِ شکر بر درگاهِ خالقم فرود آوردم که مرا بنده‌ی خویش خواند و فرمود: ۩ چون بندگان من درباره‌ی من از تو بپرسند، بگو كه من نزديكم و به ندای كسی كه مرا بخواند پاسخ می‌دهم. پس به ندای من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند. ۩ (آیه‌ی 186 سوره‌ی بقره)
اکنون بر آن صراط نشسته‌ام و دست بر سینه‌ی پر هجرانم نهاده‌ام تا حرارتش، جان شیفته‌ام را بر جویبارِ راهی مهمان کند که هم‌سفرانم در آن راه منتظرم هستند پس به آنان می‌پیوندم تا در کنارشان به شیرینیِ وعده‌هایتان برسم.
مهمانان را از اقیانوس خارج می‌کنیم و دستشان را که در دستِ رحمت خالقشان است را در دست می‌گیریم و اعلام می‌داریم: پویندگانِ راه بندگی، در جانشان ذخیره‌ای را به ودیعه دارند که همواره در استردادش می‌کوشند تا به فرمان خالقشان آن را مسترد نمایند.
در مباحث آینده، با امانت‌دارانِ حقیقی همراه می‌شویم تا در آیینه‌ی زمان سفر کنیم و تجربه‌ی سفرمان را توشه‌ی جان‌های مشتاق قرار دهیم.

پس سر شکرِ اطاعت، بر آستانی فرود می‌آوریم که ما را بنده‌ی خویش خواند.

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه