بسم الله الرّحمن الرّحیم

خطبه‌ی عید مبعث

۶ خرداد ۹۳

الحمدالله رب‌العالمین بر آمدن سفره احسان الهی، بر انوار کتاب آسمانی قرآن کریم آنگاه که خطاب فرمود: بخوان؛ چه آغاز باشکوهی! نفس در سینه‌ی خاتم انبیا صلی ‌الله به شماره افتاد؛ یک بار دیگر امر فرمود: ای محمد بخوان؛ پیامبر اعلام فرمود: علم امر پروردگارم را نیاموخته‌ام؛ فرشته‌ی وحی تکرار کرد: بخوان به نام پروردگارت که بیافرید آدمی را از لخته خونی؛ زبان در کام رسول الهی در حرارت وحی به سرخی خورشید در غروب جهل زمان خودنمایی می‌کرد؛ حضرت جبرئیل (ع) فرمود: با من بخوان تا شیرینی سال‌های هجرانت را به تو بچشانم؛ اکنون ضربان قلبت همانند کلیدی اسرارآمیز در سینه‌ات به رمز خلقت گشاده خواهد شد، رمزی که آغاز کتابی ارجمند است.
قرآن متولد شد؛ چه تولد مبارکی! اعجازش همانند انوار روح است در قالب جسمی محدود؛ قالبی که استعداد شکل ‌پذیریش غیرقابل تصور است پس انوارش به قالب جسمی که نامش را کتاب برگزیدند درآمد اینک این قالب ملکوتی به هزاران زبان شیوا با پیروان خویش سخن می‌گوید، از شبی که نامش را لیل معرفی می‌فرماید؛ سوگند به شب آنگاه که جهان را در خود فرو پوشد و سوگند به روز آنگاه که آشکار شود؛ شبی که با الطاف بی‌منتهای پروردگار عالم به روزی ابدی پیوند خورد تا ظلمت‌ را برای همیشه از جان جهان جدا کند. پس روزی بی‌غروب در علم و هدایت، جهان خاکی را به خود فرا خواند؛ حیات‌های مرده به انوارش زنده گردید؛ سینه‌ی مبارک پیامبر امانت‌دار این گنجینه‌ی بی‌همتا شد؛ گنجینه‌ی الهی را در دستان توانمندش بر خاکیان از عرش افتاده عرضه نمود؛ ای به ‌زیر افتادگان از نعمت‌های بی‌شمار پروردگار، شما را مژده باد تا بار دیگر در سایه‌ی عزت پروردگار، راه خویش را بر کرسی آسمان‌ها بیابید و بر سال‌های غربت نهیب وصلی مبارک را مژده دهید.
افسوس که جان آدمیان به ذلت زمین خو گرفت و افسون شیطان در جانشان همانند ریسمانی محکم بر دست و پایشان بسته شد. این کتاب که معجزه‌ی زنده شدن مردگان بود مهجور ماند و زبانش در کام مردمان به مانند طعامی گردید که گاه با رنگ‌هایی الوان آراسته می‌شود تا اشتهای حاضرین را برای بلعیدنش تحریک کند. اینک امتش بر مهجوری این گنجینه‌ی آسمانی معترف‌اند و آنچه از این گنج تمام نشدنی بر می‌دارند همانند غذایی است که بعد از خوردن، طعمش را فرام