بسم الله الرّحمن الرّحیم

خطبه‌ی شهادت حضرت زهرا (س) (روایت دوم)

۱۶ دی ۱۴۰۰

سلام بر خالقی که مدبر الامور است در آفرینشش و طبق فرموده‌اش برگی جز به اراده‌ی خداوندی‌اش از شاخه جدا نمی‌گردد، بهاری به خزان نمی‌رسد مگر به فرمانش، پس او را می‌ستاییم و بر آستانِ محبتش سر تسلیم فرود می‌آوریم که ما را آفرید تا در منزلگاهِ رحمتش بیاساییم و بر خوان محبتش بنشینیم تا طعامِ بندگی را بر جانمان بِخورانیم و به آنچه پیش رویمان است بنگریم، یا عبرت بگیریم و یا فراموشش کنیم. چگونه می‌توانیم عظمتی را با دیده‌ی حقیرمان مورد قضاوت قرار دهیم؟ پس آنچه در حوادثِ روزگار است آینه‌ای است که باید رو به رویش ایستاد و بر جان‌هایی که به دست خود خواری و پستی را به‌جای بندگی پسندیدند افسوس خورد که چه سان متوجه فریب شیطانِ نفس نشدند و در عزت دروغینِ دنیا، آخرت را باختند و رفتند تا آیندگان بر چهره‌ی مکارشان بنگرند، یا با مکرشان بمانند و یا به دنبال حقی حرکت کنند که هدفش رضایت پروردگارش بود و در راه رضای خالق خویش، جانِ ملکوتی‌اش را در طَبق اخلاصِ بندگی نهاد تا عشق به خالق را معنا کند.
سلام و درودِ تمام دوران‌ها بر مادر پیامبران و یگانه بانوی اسلام، سلام بر سیده‌ی زنان که رشادت را در تاریخ ثبت نمود تا حق‌طلبان، چراغ راهش را بر دستانِ لرزانشان گیرند و هرگاه تاریکی و ظلمت جهل را احساس کردند، چراغِ حق‌طلبی را بیفروزند تا نورش در تاریخ جاودانه شود و زمان بارکِش اندوهش باشد، آن را بر شانه‌های استوارش بنشاند و حق‌طلبی را آموزش دهد. دخت گرامی پیامبر (ص) حضرت فاطمه‌ی زهرا (س) کوثرِ همواره جاریست که نوشندگانِ کویش، حقیقت‌طلبان عزت الهی هستند، عزتی که کتاب آسمانی به آن اشاره فرموده پس ضلالت و پستی در نفسِ دنیاطلبان است که به دنبالش در حرکتند و هر چه را مانع ببینند با نفسِ شیطانی‌شان از سر راهِ هدفشان دور می‌کنند، ما دوستداران و شیعیان آل رسول (ص)، جگر سوخته‌ای از این چهره‌های مکار داریم و هر بار، سینه‌های مجروحمان را در غم از دست دادن گل‌های نبوت، بر پروردگارمان عرضه داشته‌ایم و امشب چه شب سختی است بر ابو تراب، تاریکی‌اش بازوان حق را در ماتم تنهایی، آن‌چنان در خود پیچیده است که هیچ چراغی بر آن غلبه نمی‌کند. به چه می‌اندیشد؟ به کوثری که می‌رود تا در دل ِخاک بیارامد و یا به چهره‌هایی که با دمیدن خورشید، باز باید در آن‌ها بنگرد؟ آیا صبر همان است که اکنون شانه‌های حق آن را بر زمین می‌گذارد و اعلام می‌دارد که اگر اجر پروردگار بر صابران، وعده‌ی حق نبود، هرگز بر طلوعی صبر نمی‌کرد، چون خورشیدِ جانش را در خاک پنهان نمود و آنچه را که مایه‌ی آرامشش بود در غیبِ وجودش قرار داد تا همواره بر چشمه‌ی خروشان حق بنگرد و باطل را کفی که همواره در هجوم حق از میان می‌رود.
امشب در خانه‌ی وارث فاطمه (س) نشستیم، وارثی که نامش بقیة‌الله (عج) است، پسر علی (ع) است. باطل‌ها در نظرمان محو شده و از بین رفته است، ما سینه‌هایمان را می‌گشاییم و دست حق‌طلبمان را بر آن می‌کوبیم و با شعار (جاء الحق و زهق الباطل)، جانمان را بر سفره‌ی دخت رسول (س) مهمان می‌کنیم تا از کوی ملکوتی‌اش جرعه‌ای بنوشیم و با دست مولایمان، انتقام باطل را بستانیم و اعلام داریم: هر چند مکاران زمان بخواهند حق را در جانِ بی‌مقدارشان مخفی کنند، نورش در عالم فروزان است و آنچه می‌ماند وعده‌ی الهی است، بقیة‌الله (عج) است و آنچه نابود می‌شود، فرعونِ نفس اماره است.
خطبه‌ی امشب را مزین می‌کنیم به سخنان گوهربار سیده‌ی زنان عالم حضرت زهرا (س) که فرمودند: زمان‌ها خواهد گذشت و مردمان در عالم از پی یکدیگر می‌آیند و می‌روند، شاهدانِ پیامبر خاتم (ص) کسانی خواهند بود که بر مصیبتِ جهلِ مردمان، در آینه‌ی عبرتِ زمان بنگرند و رسوایی‌شان را عبرت خویش سازند و بدانند، حکومت دنیا اگر بر پایه‌ی حق نباشد چهره‌ی شیطانی‌شان در عالم باقی می‌ماند تا معمای زمان، آن را در زباله‌دانِ خویش به فراموشی بسپارد. با حدیثِ شیوای سرور عالمیان اعلام می‌داریم: ای جان رسول (ص) بر زهرِ جفای از دست دادنتان صبر می‌کنیم و با نام مبارکتان بر سینه‌ی زخم خوردمان می‌زنیم تا صبرمان با وعده‌ی الهی محقق شود و همگی شعار (جاء الحق و زهق الباطل) را 14 مرتبه تکرار می‌کنیم تا سوره‌های قرآن کریم شاهدِ زنده‌ی آن باشد و گوشِ زمان آن را برایمان ذخیره کند. پس می‌خوانیم:

جاءالحق و زهق الباطل اِن الباطل کان زهوقا

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه