بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی سالروز آغاز امامت حضرت مهدی (عج)
۱۱ دی ۹۳
شکر و سپاس پروردگار یگانه را که تدبیر و حکمت و رحمتش همواره بر بندگانش جاریست و فرمود: به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید و تفرقه آفت دین شماست و آن ریسمانِ الهی ولیِّ کسی است که خداوند و پیامبرش ولیِّ اوست؛ بداند که پیروزمند و جزءِ حزب الله است. پس شکر پروردگارمان را که دوازده خورشید منور را فرا راه بندگانش قرارداد تا راه برگشت به آستان پر مهرش را گم نکنند زیرا خداوند سبحان، رحیم و رحمان و واسع کرم است، پس امامت گنجینهای از نعمت و رحمت پروردگار است که تشنگان وصل را به سرچشمهی سلسبیل هدایت کرده تا جان عطشناک خود را سیراب کنند. پس سلام بر دورانها، آنگاه که از پوستهی جانشان جدا گشته و آنچه به یادگار خواهند گذاشت حقیقتی است که نامش را بر صفحهی جانها نگاشتهاند. صفحهای که در خود حکایتهای عبرت آموز از گنجینهی امامت دارد و او از آنچه در درون این گنج با عظمت است به دعایی میگذرد درحالیکه زبان شیوای خلقت زبانی بدون نطق است. پس صدایی کلامش را میشنود که به فرمودهی پروردگار عالم گوش و چشم و زبانی شاهد و مشهود داشته باشد تا بتواند رازی را فاش کند که در اعماق جانش او را به کرامتی خاص مژده میدهد. کرامتی که همواره نشان از امانتی با عظمت دارد و آن روح خداوندی است که جاودانگی را در خود معنا فرموده. پس یک جان در صندوقچهی اماناتش حکایت از مدبری دارد که تدبیرش جز در اطاعت از فرامینش فاش نمیشود.
بفرمودهی سرور عالمیان حضرت زهرای مرضیهی (س) امامت، انسانها را از کرامت عطایی پروردگار که در گنجینهی جانها به امانت گذاشته شده آگاه نموده و در رسیدن به آن مرتبه یاری میکنند و دورانها شاهد این هدایت هستند. در پذیرش و برخورد انسانها با این نعمت الهی پروردگار اطاعتگرانش را به وعدهی شیرینی مژده داده و آشکار شدن این نعمت آن زمان است که دولت حقهی پروردگار عالم بر عرصهی زمین حکومت کند، حقیقتی از پشت پردهی غیب الهی آشکار گردد که حق طلبان را بر ضیافتی آسمانی مهمان کند. در آن ضیافت نقاب دنیایی از چهرهی فرزندان رسول الهی کنار زده شود و همگان پشت آن نقاب را ببینند و از پروردگار تقاضا کنند که مردمک چشمانشان از حرکت بایستد تا هرگز جز به آن نعمت به نعمت دیگری نظر نکنند.
پس ای مهمانان کوی عشق به شوق روزی که جمال زیبای امام و مولایمان یوسف زهرا (عج) از نقاب غیب هویدا میشود هر لحظه فرجش را از خداوند بخواهیم و تا آن روز از پروردگار کریم فرج جانمان، عمل و باورمان، اندیشه و عقلمان، زندگی و تربیت فرزندانمان را به تمنا طلب کنیم و آن دولت حقه را دور از اوهامات به تصویر بکشیم و تا میتوانیم خود را به آن نزدیک کنیم که اگر ظهور دولت حقهی منجی عالم بشریت، آخرین امام بر حق، پرچمدار حقیقت، برپا کنندهی کرسی عدالت، مولا و سرورمان اباصالح المهدی (عج) بعد از اینکه ما از این دنیا رفتیم اتفاق افتاد نام ما را نیز جزءِ آن دولت بنویسند.
مشخصات مردمانی که سعادت دارند در آن دولت زندگی کنند مبتنی بر دو اصل است. اولین مشخصهی آن را از أینَهای دعای ندبه میتوان دریافت که در آن دولت جایی برای زورگویان، سرکشان، گردن کشان، گستاخان، گمراهان، بیدینان و ستمگران نیست و ستم، تجاوز، کج روی، شرک، دورویی، هوی و هوس، دروغ و بهتان در آن اثری نیست. در عوض، حدود قرآن و سنت پیامبر جاریست. تقوا و پاکی و ایمان در دلها و عملها جا گرفته و بر آن استوار است.
دومین الگو یاران اباعبدالله (ع) در صحرای کربلا هستند. آنانی که ماندند.
همهی این موارد به رهبری امام عصر به سامان میرسد ولی ما هم میتوانیم زندگی خود و تربیت فرزندانمان را در حال حاضر به آن نزدیک کنیم. مخصوصاً ما عاشقان و منتظران کوی مقدسشان که از عنایت خاصهی ایشان برخورداریم. امروز مصادف است با سالروز اولین روز امامت مولا و سرورمان، عصارهی نبوت و امامت، جوهر هستی، آخرین نعمت و رحمت از خاندان رسالت، امام عصر و زمان اباصالح المهدی (عج) است. در چنین روزی شنبه 9 ربیع الاول سال 260 هجری قمری تاج امامت با ردایی از نور بر قامت سرور و امامان قرار گرفت و تا قیامت دلها به عشقش زنده شد. گوهری بیهمتا با ظهوری که قیامت صغری و نبأ عظیم است که از تصورها خارج و عقل و اندیشهها از درکش عاجز است. در وصف روز ظهورِ با عظمت و بزرگشان سرور عالمیان، کوثر بیهمتای الهی که فقط علم ایشان است که به آن احاطه دارد چنین رازش را فاش فرمودند: رحمت پروردگار آنگاه که امر میفرمایند: ای فرشتگان و کارگزاران به گرد عرش بیایید. همگان سر بر سجدهی اطاعت نهاده و به تماشا مشغول میشوند. احسانی به پیش کشی آورده میشود. انوارش به سخن در میآید: ای زمینیان و آسمانیان، اینک وعدهی پروردگارتان محقق گردیده آنگاه که فرموده بود: سلامٌ قولا من رب الرحیم (سوره یس آیه 58) سلام بر آینهی آفرینش، خلیفگان برحق پروردگار عالم. جانشینانی که اسماء خالقشان را در چرخش زمان به نمایش درآوردند تا رمز قولش فاش شود و رحمت بیمنتهایش به نمایش درآید. گوشها آمادهی شنیدن میشود و زبانها در کامها میماند. چشمها منتظر دیدن جمال حق میشود و آنگاه روحی منور در قالبی مطهر خود را معرفی مینماید. منم آن قولی که رحمت حق هستم. جاء الحق هستم، بقیة اللّه هستم. نامم منتشر کنندهی عدالت است و حکومتم آینهی قرآن کریم. پس به زیر پرچمی درآیید که آشکار کنندهی آیات الهی است. بیعت کنندگانم خورشید، ماه، ستارگان، هفت آسمان، بهشت، دوزخ و هر آنچه که وعده الهی است هستند و نامشان را من برگزیدم. پس صاحب الزمان هستم. اینک چهرهام از نقاب زمین برداشته میشود تا خزائنش آشکار گردد و رمز و رازش از پردهی ابهام دریده شود. منتظرانش به سخن درآیند و با زبانی شیوا ابراز دارند شکر خالق یکتا را سزاست که گنجینهاش را آشکار فرمود و ذخیرهاش را از صندوقچهی ارادهی خداییاش بیرون آورد تا انوارش زنده کنندهی مردگانی باشد که شهد شیرین حق را چشیدند و با وعدهای آسمانی مردند و اینک شاهدی خواهند بود بر جلوهی آفرینش. در ادامه میفرمایند: اگر مردمان زمان درک میکردند که ساعتهایشان منتظر چه فرمانی است سر از سجدهی شکر بر نمیداشتند تا نعمتشان آشکار میگردید و عمرشان به برکت آن در خلقتی جدید جلوهگر میشد.
بله اللهم ارزقنی. اللهم ارزقنی بار الها روزیمان کن که جزءِ حلقه زنندگان به دورش، بیعت کنندگانش، فرمانبرانشان، رؤیت کنندگان جمال منورشان و شکرگزاران این نعمت و رحمت الهی باشیم و تا آن زمان در حیات و مماتمان به تمنا با چشمانی اشکبار و منتظر فریاد کنیم: