بسم الله الرّحمن الرّحیم

دل نوشته‌ی دعای ندبه (اول ماه ربیع الاول)

۱۶ مهر ۱۴۰۰

بنفسی أنت، مولای من هزاران جان به فدای شما ای ذخیره و گنجینه‌ی خلقت پروردگار کریم. کی چشمان منتظرمان به جمال منور شما روشن و فراق و جدایی ما به وصالی شیرین بدل خواهد شد. درون سوخته از فراقتان با جام خوش گوارتان سیراب خواهد شد؛ که سخت شد روزگارمان در هجرانتان. ای آخرین نجات‌بخش عالم به فریادمان برس تا قلبمان ضربان خویش را آغاز کند و با هر زبانی عاشقانه شما را می‌خواند: ای مولا و امام من، به من بنگر که آماده‌ام تا جان حقیرم را برای یک نگاه شما فدا کنم. ای یاور آوارگان دهر شما ما را در پوسته‌ی جانی خسته می‌بینید به فریادمان برسید، این جان نیاز به دست‌های مبارکتان دارد آن را رها نکنید. او امامش را دوست دارد اگرچه به مانند کودکان گریزپا به دنبال بازی و سرگرمی است. ای فریادرس مشتاقان، ای صاحب زمان (عج) تو را به مدد لحظه‌هایی می‌خوانم که در انتظار دولتت دست دعا به بارگاه جبروتی پروردگار گشوده‌ام تا زمان نام مرا در اندوخته‌ی خویش محفوظ دارد. اندوخته‌ای که زمان‌ها را سپری نموده، با مردمانش به‌طرف یک هدف به حرکت درآمده. آن زمان که ثانیه‌ها صاحب خویش را در ظلم زمان به مدد خوانده بر سر سفره‌اش نشسته‌ام تا جان عطشناکم صاحب جرعه‌ای شود. جرعه را در برهوت جانم به‌عنوان بزرگ‌ترین غنیمت حفظ نموده‌ام. اینک محتاج آن ذخیره‌ام و محتاج ندایی که مرا در سرگردانی لحظه‌هایم مدد فرماید.
ای صاحب‌الزمان (عج) تو را به مانند گوهری در تقویم لحظه‌هایم می‌خوانم تا به دیدار ذخیره‌ای خوانده شوم که جانم در شعله‌ی عشقش به خاکستری تبدیل گشت تا پروردگارم بر سینه‌ای ترحم فرماید که به دامن کبریایی‌اش متوسل گشته، آیا توان درک ذخیره‌ی پروردگارم را دارم؟ ذخیره‌ای که مرا در درکش فرمان داده است. پس جانم صندوقچه‌ی اسرار این ذخیره است آنگاه که گشوده شود نامی در عمق جانش بدرخشد و او را به مدد بخواند: یا بقیة الله.
پس اینک ای پروردگارم، ای خالق جان‌های مطهر، به ندای مخلوقات خویش که در هر لحظه شاکر نعمتی هستند که از رحمت بی‌منتهای خویش بر آنان عرضه فرموده‌ای تا جان‌ها به میدان محاسبه خوانده شوند و به ندایی آنان را بخوانی. آیا آنچه برایتان باقی گذاشتم را چگونه یافتید؟ در لحظه به لحظه‌ی حیاتتان و در هر دم و بازدمی امانت‌دار این ارث عظیم بوده‌اید تا نامی را با خود همراه کنید که فرماندار حیات و مماتتان است آنگاه که در برزخ در انتظار قیامت صاحب‌الزمان برزخ را می‌خوانید: ای ذخیره‌ی دنیا و عقبی من امانت خویش را در پرده‌های نفسم نیافتم و او را همواره در غیبت زمان عمرم خواندم. در تمنای دولتش عمرم به پایان رسید. به برزخ آمدم. اینک منتظرم تا صاحب قیامتم مرا بخواند. ای امت بهترین خلق پروردگار عالم لحظات قبر خویش را در هجران امانتی می‌گذرانی که بهترین متاع عمرت بوده است.
اینک که می‌رویم تا ماهی را آغاز کنیم که اولین روز امامت عصاره‌ی نبوت و امامت بقیة اللّه ارواحنا لک الفداء در آن واقع شده است به ساحت مقدسشان ابراز می‌داریم مولا و سرورمان خداوند کریم در نیمه‌ی شعبان نعمت وجود مبارکتان را به بشریت عطا فرمود و در نهم ربیع‌الاول همان‌گونه‌ای که از اسم ماهش پیداست در اولین بهار، شما گل همیشه بهاری را به‌عنوان امام ما برگزید و نعمتش را به کمال رساند و ما شادی‌مان را که سرشار از عشق و امید به تعجیل فرج و دیدار شماست با فریاد شادی به ساحت مقدستان ابراز می‌داریم:

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه