بسم الله الرّحمن الرّحیم

خطبه‌ی اعیاد شعبانیه

۱۴ تیر ۱۳۹۰

حمد و مدح و ثنا خداوندِ رحمان و رحیم را سزاست؛ خداوندی که مثل و مانندی ندارد و یکتا و بی‌همتاست؛ خداوندی که صاحبِ نعمت‌های گسترده و رحمتِ فراوان، بخشاینده و کریم، عذر پذیر و پرده‌پوش، دانا و حکیم، جبار و مهربان، دادرس و نگهدار، شفابخش و عزیز است. نیست معبودی شایسته‌ی ستایش، جز ذات کبریایی او.
سلام و صلوات خداوندِ سبحان بر پیامبر خاتم، رسول اکرم، حضرت محمد (ص) و بر خاندانش که روشناییِ راه هدایت و رستگاری بودند.
سلام بر لحظه‌های با برکتی که آمدنشان نوید است و رفتنشان نجات، نجات از مرگی که بَستر را نمی‌شناسد؛ بسترش جانی پر معماست که زنده بودنش را یُحیی خوانده‌اند و مردنش را یُمیت، یُمیتی که یُحیی را به دنبال دارد تا مرگ را در زنده بودنش در اسارت گیرد، بندهایش را محکم ببندد و زندانش را نگشاید تا طعم زندگیِ ابدی را دریابد.
سلام بر سرور و سالار شهیدان، اسوه‌ی شجاعت و تقوا، آزادگی و جهاد، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) که امشب، زمین و آسمان به برکتِ قدوم مبارکش پر از نور و شادمانی است. چه شب بزرگی است و چه مولودی که همه‌ی بشریت و فرشتگان را متحیر نمود.
امام حسین (ع) کیست که عقل‌ها را می‌برد، جان‌ها را به تپش می‌اندازد و سینه‌ها با تکرارِ اسمش هر لحظه در حالتِ انفجار احساسات قرار می‌گیرد؟ آیا می‌تواند قلبی با شنیدن نامش بی‌تفاوت باشد؟ نه حتی اگر مسلمان هم نباشد، نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد چون امام حسین (ع) ایمان و مردانگی و حریت و استواری و حق را معنا کرد و با رهنمودهایش همواره انقلابِ انسان بودن را در مکتبش تدریس نمود و دل‌های مرده را با ضربه‌ای، آن‌چنان احیا نمود که داستانی شد عبرت آموز.
در این شب، یکی از مناجات‌های ایشان را می‌خوانیم تا پی به بزرگی و وسعتِ ایمان و عشقِ امام حسین (ع) به خداوند را شاید دریابیم که فرمودند:
ای آفریننده‌ی هستی، به آنچه که آفریدی نظر کردم و بزرگیِ خلقت تو را در همه‌ی آن‌ها دیدم و به یقین رسیدم و بعد به ظاهرِ مردم نگاه کردم، هیچ‌گونه جای سؤالی در تکاملِ ظاهری آن‌ها ندیدم و وقتی به باطنِ آن‌ها توجه کردم، عظمتِ انوار روح را در آن‌ها کاملاً مشاهده نمودم و هیچ‌گونه جای سؤالی در باطن آن‌ها نیافتم پس آنچه که به‌عنوان خلیفه آفریدی بدون نقص و در تکاملِ آفرینش، غیرقابل وصف است ولی‌ ای آفریننده‌ی جانم، تمام تلاشِ آنچه که به‌عنوان مأمور انتخاب کردید، برای معرفیِ این تکامل گذشت و هرگز هیچ کدام نتوانستند جز اندکی از مردم را به وجود بزرگِ خود آگاه کنند. اکنون من با تو ای پروردگار، عهدی می‌بندم که تمام تلاش خودم را همچون پدرانم در تحقق این امر انجام دهم
امام حسین (ع) این وعده‌ی خود را حقاً به مرحله‌ی اجرا گذاشت. پس سلام بر اقیانوس مهر و گذشت و سلام بر سرور کائنات.
خواهران و برادران، امشب ما در این خانه‌ی عشق جمع شده‌ایم که به غیر از جشنِ مولودیِ امام حسین (ع) میلادِ فرزندشان، سَید ساجدین، زینت عابدین، مرد مناجات، معلمِ مکارمِ اخلاق و دعا، امام علی بن حسین (ع) را نیز جشن بگیریم.
امام سجاد بعد از واقعه‌ی عاشورا، با همراهیِ بانویِ بزرگوار، حضرت زینب (س) چنان از راه و قیامِ امام حسین (ع) دفاع نمود که یزید و کارگزارانش رسوا شدند و در آن زمانه‌ی خفقان به‌وسیله‌ی صحیفه‌ی سجادیه در قالب دعا و مناجات، نسبت به تربیت و آگاهی شیعیان، همت گماشتند.
امام سجاد (ع) صحیفه‌ی سجادیه را به جهان عرضه داشت؛ صحیفه‌ای که مانند آن نیامده و نخواهد آمد؛ صحیفه‌ای که در ضمنِ دعا، معارف اسلام و اخلاقِ اسلامیِ اهل‌بیت، اجتماعات اسلام، حقانیت شیعه، حقانیت اهل‌بیت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به‌حق و حقیقت و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش می‌دهد. صحیفه‌ای که محققین، اسم آن را اخت القرآن و زبور آل محمد (ص) نهاده‌اند. امام سجاد به غیر از صحیفه، سخنان بسیار بزرگ و زیبایی در تربیتِ شیعیان دارد که فرمودند:
ای یاران من و ای برادران، مواظبِ خانه‌ی آخرت باشید؛ من سفارش دنیای شما را نمی‌کنم زیرا شما حریص هستید و به آن چنگ زده‌اید؛ آیا نشنیده‌اید که حضرت عیسی (ع) به حواریون می‌گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید. چه کسی روی موجِ آب، خانه می‌سازد؟ موجِ دریا این دنیا است، به آن دل‌بستگی نداشته باشید.
این است امامت، زمانی با شمشیر و زمانی دیگر با دعا و علم خود به تیزیِ شمشیر بر سر باطل می‌کوبد. در این شب، جشن مولودِ دیگری که اسوه‌ی شجاعت و تقوا، رشادت و ایمان، استواری و وفاداری در پیمان و اطاعت‌گر واقعیِ امام عصر خود، قمر منیر بنی‌هاشم، حضرت ابوالفضل العباس را نیز جشن می‌گیریم.
از شخصیتِ والای ایشان که در پس پرده‌یِ مشکی آب پنهان کرده‌اند، چند کلمه‌ای را بیان می‌کنیم:
ایشان پرورش یافته در مکتب پدر بزرگوارش امیر مؤمنان (ع) و برادرانش امام حسن و امام حسین (ع) و بانو حضرت زینب کبری (س) بود. از کودکی در ادب و کمال، بی‌نظیر بود چنانچه ایشان تعریف فرمودند که: «من هرگز به خانه‌ی خودمان، یعنی خانه‌ی امیر مؤمنان، بدون برادرانم داخل نمی‌شدم، اگر آن‌ها نبودند در بیرونِ در می‌نشستم تا آن‌ها بیایند و شفاعتشان مرا به داخلِ خانه ببرد. یک‌بار ساعت‌ها منتظر شده بودم و پشت در خوابم برد، پدرم امیر مؤمنان (ع) مرا روی زانویِ مبارکش نشاند و فرمود: رسول خدا (ص) بارها دستِ مبارکش را بر سینه‌ی پر جلالتش گذاشت و به اهلِ این خانه سلام گفت و اهل خانه، سجده‌ی شکر نمودند که اهل‌بیت خاتم رسولان هستند و اینک تو منتظرِ امامت هستی تا تو را واردِ خانه‌ای کند که فاطمه (س) در آن، به دنیایِ خاکی نظر فرمود پس با امامت داخل شو؛ من همراهِ پدر وارد خانه شدم و آرزو کردم تا یک روز که وارد خانه شدم، مادرم حضرت زهرا (س) را ببینم».
بله به‌واسطه‌ی این ادب و دانش و ایمان و احترام و پیروی از امامت بود که ایشان، لقب ابوالفضل گرفتند، یعنی پدر کمال و دانش، ولی چه شد که شیعه از ابوالفضل افسانه‌ای غیرِ او ساخت و هر روز با حضرت عباس بیگانه‌تر شد؟ فقط یاد گرفته که صدا بزند یا ابوالفضل، پدر فضیلت، کدام فضیلت؟ آیا می‌تواند درکش کند؟ یا فضیلتِ ابوالفضل را در افسانه‌های ساختگیِ ذهنش به تماشا ایستاده تا شیطان، فضیلت را برایش معنا کند و او را در آینه‌ی روحش، قهرمانی تصور کند که می‌تواند چونان پهلوانان و قهرمانان از میان تیغ‌های برکشیده، به‌طرف هدفش که هدفی کودکانه است بتازد و جانِ گرامی‌اش را در مشکی آب از دست بدهد تا افسانه‌ی ذهنِ گروهی باشد که اطاعت را در برآوردنِ حوائج زنان و کودکانی که از فرطِ نیاز، او را صدا می‌زدند و پروردگار کریم را فراموش کرده بودند باشد؟ پس باید گفت، وای بر احوالِ شیعیان و دوستدارانِ خاندان نبوت، چه قدر بیگانه با شخصیتِ واقعیِ آن‌ها هستند.
باید در این روزها و شب‌های مبارک، در عمل و افکار خود تجدید نظر کنیم و راه و رسمِ اطاعت از امامت را از حضرت ابوالفضل العباس و دیگر یاران امام حسین (ع) بیاموزیم.
خداوند را شاکریم که با وجود ناسپاسی‌مان، دَرِ رحمتِ خود را در شناختِ حق از باطل، به رویمان باز نمود که در این خانه‌ی عشق که متعلق به فرزندِ خلف امام حسین (ع)، برپاکننده‌ی پرچم حق، منجیِ عالم بشریت، سرور و مولایمان، اباصالح المهدی (عج) است دور هم جمع شویم و پرودگار کریم را شاکر باشیم در زمانی به دنیا آمدیم که در عدالتِ امام زمان (عج) قرار گرفتیم و منتظرِ امامی هستیم که نامش، قلبمان را به‌طرف دولتی متوجه می‌سازد که باطل‌های دروغین، نقاب از چهره بر می‌دارند و باطنشان آشکار می‌شود، حجاب‌هایِ چهره‌های باطل فرو می‌افتد و انوارِ امامت ظاهر می‌گردد.
حال دست به دعا بر می‌داریم:
بار الها به حرمت این سه مولد مبارک، ما را در شناخت حق و باطل که همان شناختِ امامت و دشمنان امامت است یاری فرما.
بار الها یاری فرما که در اطاعت از امام زمانمان، زندگی و عملکرد یاران امام حسین (ع) را سرمشق قرار دهیم.
بار الها در دولتِ حقه‌ی عشق، تقوا و عدالتِ امام زمانمان تعجیل بفرما.

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه