بسم الله الرّحمن الرّحیم

خطبه‌ی شهادت امام باقر (ع)

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

به نام پروردگارِ کریمی که همواره دامنِ رحمتش برای همگان گسترده است و آنگاه که بندگانش در تاریکی جهل خود را فراموش می‌کنند یاوری‌اش را به میدانِ جانشان هدیه می‌نماید تا با یاری‌اش از جا برخیزند و تاریکی باورهای غلط را به روشناییِ درکی روشن درمان کنند.
درود و سلام خدا بر پیامبر رحمت، محمد بن عبدالله (ص) که کتاب روشنگر قرآن را آورد و انسان‌ها را از تاریکی به‌سوی نور رهنمون گردید و سلام و برکات الهی بر جان‌هایی باد که مانند عرش کشتی نوح بر فراز مشکلات جهل مردم با قدرت و با تکیه به نام پروردگار کریم در رودخانه‌ی رحمت الهی به راه می‌افتند و با صبر منتظر پاداش آخرت می‌شوند.
امام محمدباقر (ع) که در سالروز شهادت جان‌سوز ایشان قرار داریم مصداق همان جان‌های برگزیده‌ای است که به فرموده‌ی مادر گرامی‌شان وجودش کشتی نجات بود در دریای طوفان زده‌ی جهالت بشر. پیشوایی که زبانش گشاینده‌ی درهای دانش و قلبش آرامگاه اسرار الهی است ؛ پیامبر اکرم (ص)، سال‌ها پیش از ولادتشان، او را «باقرالعلوم« لقب دادند. یعنی کسی که دانش را می‌شکافد و ژرفای آن را آشکار می‌سازد. ایشان دوران امامتش را در فضایی آکنده از خفقان و ظلم آغاز کرد. در زمانی که بنی‌امیه پایه‌های حکومت خود را با زور و فریب محکم کرده بود و جهل و نادانی در جامعه مسلمانان گسترش داشت. آن حضرت، با قدرت امامت و تدبیر خویش، راه مبارزه با جهل را از مسیر علم و تبیین معارف اسلام پیمود و در روزگاری که شمشیرها راه گفت‌وگو را بسته بودند، او با زبان علم، دل‌ها را گشود و جان‌ها را هدایت کرد. آری امام باقر (ع) فرزند مدینه و وارث کربلا است. او حلقه اتصال کربلا به کوفه و مدینه بود و استمرار نهضت عاشورا در جهاد علمی‌اش تجلی یافت. ایشان بازگو کردن حقایق عاشورا را به همگان آموخت که چگونه باید حقیقت راه و قیام امام حسین (ع) را شناخت و پاس داشت. آن امام بزرگوار، خود آموزگار بزرگ زیارت عاشورا بودند؛ زیارتی که به‌وسیله ایشان به ما رسیده و دریچه‌ای است به عمق جان و حقیقت واقعه کربلا. در زیارت عاشورا، امام باقر (ع) ما را به شناخت دشمنان دین، به شناخت ظلم و ستمی که بر خاندان پیامبر رفته است فرامی‌خواند؛ زیارت عاشورا مکتب معرفت و بیداری است. دعایی که هر جمله‌اش، نه تنها یادآور مظلومیت کربلاست، بلکه ما را به صبر، ایستادگی و وفاداری به راه حق دعوت می‌کند. اما در بخشی از این زیارت پر معنا می‌خوانیم(اللهم الجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد). آیا تاکنون به عمق این جمله اندیشیده‌ایم که از خداوند چه می‌خواهیم؟ زندگی و مرگ در کنار آل محمد چه مفهومی دارد؟ بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) با بیان شیوا و نورانی‌شان حقیقت این درخواست را این‌چنین برای ما روشن می‌سازند:
شما زنده بودن با آل محمد و مردن با آل محمد را به‌عنوان تعارف از پروردگار کریم تقاضا می‌کنید و آن را به‌حساب دعا می‌گذارید درحالی‌که در کنار امامی زندگی می‌کنید که اعجازی از خلقت هستند و زنده بودن را در قرون معنی کرده‌اند و مردن را در حین زنده بودن به شما معرفی و به عرصه‌ی نمایش گذاشته‌اند. شما درحالی‌که امام و رهبر شما در هر لحظه یحیی و یمیت را در رسالت و امامت خود به زمان ثابت نموده است دعا می‌کنید که با آل رسول زنده باشید و با آل رسول بمیرید که این دعا نامش آرزوی بدون دلیل و برهان است که هیچ منطقی ندارد و برهان قرآن کریم بسیار سنگین است. آنچه پروردگار کریم آفرید حق بود نه بازیچه و بسیار فرموده است که زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج خواهد کرد. کسی که در کنار زنده‌ای که فخر زمان است مرده باشد چگونه از او زنده‌ای خارج خواهد شد؟ انسانی که به ظاهر زنده است ولی در واقع با جهالت وجود خود را مدت‌ها است که کشته و مرده محسوب می‌شود. شما در کنار امام عصرتان که زنده واقعی هستند مرده هستید و آن وقت مردن را در کنار آل رسول‌الله تقاضا می‌کنید؟ هیچ‌گاه به سخنانی که می‌گویید به‌واقع اندیشه نمی‌کنید و در اصل با کلمات بازی می‌کنید که نتیجه عمل شما محسوب می‌شود. دعا مقامات یقینی است نه تعارف مجازی و کسانی که با دعا به‌عنوان تعارف مجازی زندگی و برخورد می‌کنند در نامه عملشان دچار لهو و لعب هستند و فرصت عمرشان را با این تعارفات تلف می‌کنند پس معنی مردن و زنده بودن معنی بزرگی است که باید در مورد آن اندیشه کرد نه آن را با غفلت از پروردگار کریم تقاضا کرد که کلمات در آفرینش بُعد حقیقت دارند. مقام شفاعت قرآن کریم مقام ترفیع درجات خاصه است که انسان در عمر زمینی برای کسب آن فرصت کمی دارد و کسانی که به دنبال زنده بودن با آیین الهی باشند و در راه هدفشان بمیرند پروردگار به اولیای خاصه خود امر می‌فرماید تا زنده بودن با اولیاء را به او نشان دهد. آن زمان است که آن شخص می‌تواند به مقام الهی اولیاء نزدیک شود و وجودش را با آرمان‌های آنان در هم آمیزد و یک‌بار دیگر به صدای قالو بلی پروردگار خویش را بخواند که این مقامات زنده بودن محسوب می‌شود و عقل بزرگ‌ترین نعمت الهی است که چراغ این راه است و اگر این چراغ خاموش باشد یا تفکر که سوخت آن به حساب می‌آید به آن نرسد زندگی و حیاتی هم وجود ندارد. تمامی انسان‌ها در زمان انتقالشان به زمین دارای تمام نعمت‌ها هستند ولی در اثر استفاده‌ی نادرست از نعمت‌ها دچار یک مرگ در حین حیات می‌شوند.
آری زندگی و مرگ در کنار آل محمد (ص)، معنایی عمیق‌تر از ظاهر دارد؛ زندگی واقعی در سایه‌ی روشنایی حق است و مرگ حقیقی زمانیست که از این نور غافل باشیم و از اطاعت تهی. پس کلمات را بازیچه ندانیم و با عقل و اندیشه، حقیقت زندگی و مرگ را بفهمیم.
اکنون در ساعات پر فیض این دهه‌ی مبارک، که نسیم عرفات در جان عاشقان می‌وزد و آسمان دل‌ها با ذکر و اشک شست‌وشو می‌شود، دست به دامان پرمهر امام باقر (ع) می‌گشاییم؛
ای پرچم‌دار قیام عاشورا و احیاگر حقیقت، تو که علم نبوی را با خون دل حفظ کردی و ندای حسین (ع) را در بستر دانش و بینش زنده نگاه داشتی در این روزهایی که گام‌های حاجیان بر خاک شوق می‌نشیند و لبیک‌ها آسمان را پر کرده‌اند، ما را نیز در زمره‌ی بندگان عارف قرار ده و به دعای کریمانه‌ات، فرج امام و مولایمان را از درگاه پروردگار طلب بفرما تا در سایه‌ی ولایت و توجهات خاصه‌ی ایشان به حیات واقعی بازگردیم. به امید نگاه کریمانه‌شان همه با هم فریاد می‌زنیم:

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه