بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم ۱۴۴۳ ه.ق- نورالحسین)
خطبهی شب سوم (قرائت سوره مبارکه دخان)
۲۱ مرداد ۱۴۰۰
سلام بر زمان آنگاه که به حرکت درمیآید تا نامها را در آغوشش جای دهد. نامی که زمینیان در پی آن نیستند زیرا توان اندیشهشان قدرت تحلیل حوادث را ندارد. پس گوشهایشان میشنود، در جانشان حوادث گذشته در حال عبور است؛ مانند ابری که باد او را به هر سو اراده کند میبرد. او از محرم خاطرهای غمانگیز را در جانش ذخیره نموده؛ ذخیرهاش را در پنهان و آشکار در قلبش مرور میکند. نام قهرمانانی که هر سال به صحنه میآیند، در یک انقلاب حق و باطل شرکت میکنند و مجدداً به صفحهی تاریخ بازمیگردند تا باز زمان اندیشیدن از راه برسد پس وارث ثروت حق نیستند بلکه وارث خاطرهای هستند که در جانشان به جریان میافتد درحالیکه آنچه در زمان میدرخشد ارادهی الهی است در شناخت خلیفه؛ همان خلیفهای که در آغوش پر مهر رسول الهی پرورش مییابد سپس در حجاب زمان قرار میگیرد. سالها میگذرد و باز جدش او را میخواند: ای بهترین تحفه آسمانی آنچه در سالهای عمرت از کودکی تاکنون دریافتی نقاب سنگین نفاق و دورویی بود در اعتراف به یگانگی و توحید الهی و چه سخت است برای عقل کل زندگی با تهیمغزان که جز به صبحگاهان که برخیزند و شبانگاهان که به بستر بروند اندیشهی دیگری ندارند.
آنان همان بوزینگانی هستند که چهرهی انسان را در ظاهرشان رسم نمودهاند و آنچه بر دوشهای وارث رسالت سنگینی میکند کشیدن بار این تهیمغزان است. پس من جدت، برگزیدهی پروردگارت، تو را امر بر حرکتی میکنم که بهانهای باشد برای دیدارت و درحالیکه رسالت این حرکت عظیم را فرمان میدهم و جان شریفت بهمانند کودکیات جز در محور حق به گردش در نمیآید. پس صاحب عصرها را به مدد میخوانیم با: