بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی ولادت حضرت زهرا (س)
۱۸ آذر ۱۴۰۴
« انَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ »
سلام بر بزرگی و جلالت پروردگار، آفرینندهی هر آنچه در عالم روزیخور سفرهی احسان جبروتیاش است. احسانی که پایانی ندارد و از سرچشمهی این لطف و احسان بیمنتها نوری را بر پهنهی آفرینش تابانید که زمین و آسمان را فرا گرفت و هستی را غرق در سرور طلوعی مبارک نمود. طلوع کوثری که خداوند آن را به جهان عطا نمود. نوری بود که ظلمتها را در هم شکست و گیتی را به حضور رحمت و شکوه الهی روشن ساخت.
میلاد دخت گرامی پیامبر (ص) میلاد بانویی است که خداوند طهارت و پاکی را در وجودش تفسیر کرد و معرفت را در سیمایش به تجلی نشاند. فاطمهی زهرا (س) آیت عظیمی است از آیات الهی. گوهری بیهمتا که خالق هستی خود به آن قسم یاد میکند و حقیقتی که قرآن مقامش را با کوثر معرفی نمود. آن خیر کثیری که هیچگاه کاستی نمیپذیرد و تا ابد جاریست و پیش از آنکه نورش بر زمین بتابد بشارت آمدنش به جد بزرگوارش رسیده بود. بشارتی که خبر از تولد نوری میداد که جهان را از نو خواهد نوشت.
حضرت عبدالمطلب (س) در بیان این واقع اینگونه نقل میفرمایند که: وقتی دستم به نم آب زمزم رسید قلبم شروع به تپش خاصی کرد و صدایی در آن پیچید و این ندا گفته شد که ای عبدالمطلب، پروردگار کریم تو را عزتی عطا خواهد کرد که نامش فاطمه است و آن عزت بالاتر و بزرگتر از آب زمزم خواهد بود پس آب زمزم را بنوش و سپاسگزار باش که آنچه از سیرهی تو خواهد جوشید آبیست که جهان را سیراب خواهد کرد و خداوند مزد صابران را بهترین مزدها قرار داد. به راستی که هیچ خانهای و هیچ وجودی به اندازهی خانهی رسول اللّه (ص) و وجود پر برکت ایشان شایستهی پذیرش این عنایت الهی و پرورش این حقیقت والا نبود.
حضرت زهرا (س) در توصیف آن حریم مطهر میفرمایند: من سالهای عمرم را در خانهای گذراندم که همواره صدایی برای ورود به حریم خانه صاحبخانه را میخواند و پاسخی میشنید که فرزندم به درون بیا. پدرم رسول خدا تمام مهمانان را فرزند خود خطاب میکرد و بهطرف آنان میرفت و با محبتی که جان انسان را به شور و شوقی مبتلا میکرد مهمان را در کنار خودش مینشاند و سؤال میفرمود: آیا احساس راحتی میکنی؟ و تا پاسخ مناسب را نمیشنید خیالش آسوده نمیگشت آنگاه رو به آسمان میکرد و میفرمود: پروردگارم درِ خانهام را به فرمان تو گشودم و درِ دلم را به فرمان قلبم پس یاریام کن تا امانتدار قلبم باشم و آن را با عشق تو به دیگری پیوند کنم و مرا صدا می زد و میفرمود: فاطمه جان پدر را یاری کن و مهمان را دریاب. وقتی وارد اتاق میشدم برمیخاست و میفرمود: دخترم نعمت خدا بر ما تمام شد و دستان کوثر الهی ما را اطعام فرمود. اگر شربت آبی بود جام آب را بر دیدگان مبارک میگذاشت و میفرمود: شکر خالقم را که محمد (ص) را نعمت تمام کرد و آنچه به او عطا کرد تمام نعمتی بود که به بندهای عطا فرمود. من از کنارشان میرفتم. رسول خدا در برگشت میفرمود: خوشا بر مهمانی که مهمان فاطمه (س) باشد.
آری به واقع چه سعادتمند است کسی که مهمان این بانوی گرانقدر باشد و از دستان پربرکت ایشان اطعام شود مانند مهمانان این خانهی با عظمت که صاحبخانهاش فرزند کوثر الهی است و مهمانانش سالهاست از سرچشمهی کرامت مادرشان جام برکت مینوشند و بر این خان رحمت ابدی متنعماند. پس بر ماست که با عمل به فرامین و آموزههای مادر هستی، حضرت فاطمهی زهرا (س) قدردان این موهبت عظمی و شکرگزار این سفرهی دائمی احسان باشیم چرا که غفلت از چنین نعمتی کفران آن محسوب میشود و جز حسرت و خسران ابدی ثمرهای نخواهد داشت و این همان تذکر و هشداری است که بانوی دو عالم حضرت فاطمهی زهرا (س) ما را بدان آگاه میسازند آنجا که میفرمایند:
جان انسان در حیاتش دارای اختیار است تا تمام پنجرههای لطف پروردگارش را بگشاید یا بر روی خویش محکم ببندد. اگر بگشاید، از الطافی میگذرد که انتهایش آغوش پرمهر پروردگارش است و اگر نتواند زندانی در بندی میشود که زنجیر علایقش او را در بند میکشد و او را ناتوان از حرکت باقی میگذارد و آنگاه که چشم از دنیا بست اراده از او سلب میشود و زمان خواستن و اختیار به پایان میرسد و آنچه در عمل کسب گردیده میزان قرار میگیرد. حضرت رسول (ص) همواره به امت خود میفرمودند: ای مردم از اهلبیت من اطاعت کنید تا رستگار شوید و آنان از دانش ما استفاده میکردند و درحالیکه میآموختند بهطرف علایق و امیال دنیوی میرفتند پس آنان در قیامت درحالیکه پروردگار کریم از آنان سؤال خواهد فرمود که با دانش فاطمه (س) چه کردید؟ به دود سیاهی تبدیل خواهند شد و اثری از آنان و عملشان باقی نخواهد ماند.
پس باید دانست که آدمی تا زنده است فرصت گشودن راه های لطف الهی را دارد اما پس از مرگ تنها آنچه کاشته است با او میماند پس خوش به سعادت آنان که دانشی را که از اهلبیت (ع) شنیدند به عمل نشاندند و پیش از آنکه دیر شود راه رستگاری را برگزیدند.
حال در این روز مبارک دست به دامان پر مهرشان میگشاییم و به مادر بزرگوار ایشان حضرت خدیجه کبری (س) متوسل میشویم آنگاه که پس از تولد آن کوثر مطهر را در آغوش گرفت و به سینهی مبارک خود فشرد و اینگونه نجوا کرد:
بار الها گوشت و پوست جانم را به این نوزاد پیوند میزنم تا از آتش خشمت محفوظ شوم و آنگاه که فرمان قیامت بر جانم فرود آمد و زبانم در حسرت نیایشت در فضای دهانم خشکید کوثرت را به مدد بخوانم تا جانم از جامش پر شود و وجودم از آتش جهنم امان یابد پس جانتان را به عمل دخترم پیوند بزنید تا برایتان امانی باشد از سختی قیامت.
بارالها ما را نیز از پیروان صدیقهی طاهره (س) قرار بده و از جام کوثر او سیراب گردان. آن روز که زبانها در حسرت از کار میافتد ما را به شفاعت و محبت این بانو دریاب و جان ما را به عمل صالح پیوند بزن تا در حریم امن و امان او از سختیهای قیامت محفوظ بمانیم و به حق عظمت کوثرت در ظهور فرزند برحق او مولا صاحبالزمان (عج) تعجیل فرما و چشمان ما را به جمال نورانیاش روشن گردان.
به امید اجابتش فریاد میزنیم:
