بسم الله الرّحمن الرّحیم

درس دوازدهم

۸ تیر ۱۳۹۱

۸ شعبان 1433

به نامِ پروردگار غفور و رحیم؛ پروردگاری که همواره در وعده‌ی احسان، همگان را بر سفره‌ی رحمتش مهمان نمود و سپس امر فرمود: (آیه‌ی 17 سوره‌ی مبارکه نور) ۩ خدا شما را اندرز می‌دهد که اگر از مؤمنان هستید بارِ دیگر گِرد چنان کاری مگردید. ۩ آیا فرمان‌بر هستید یا فرمان دهنده؟ به پاهایتان بنگرید! چه راهی را رفته است؟ او سنگلاخ را دوست ندارد، به راه نرم و صاف علاقه‌مند است و پروردگارش با دستِ ید الهی دست ناتوانش را مدد فرموده تا در همان راه که دوست دارد راه برود ولی او مانند کودکانِ بی‌خرد که همواره به راهِ پر فراز و نشیب علاقه‌مندند خود را در فراز و نشیبِ پرتگاه‌های خطرناک گرفتار می‌کند. وای بر حقیقتِ جانی که در آینه‌ی وجودش به سرابی می‌نگرد که او را به خود می‌خواند؛ ساعاتش را در دویدن به طرف امیال نفسانی که حاصلش کِشتی بدون حاصل است می‌گذارند؛ غیب را پذیرفته است چون قادر به درکش نمی‌باشد! اگر سؤال کنیم: غیب چیست؟ پاسخ می‌دهد: وعده‌های الهی است مانند بهشت و دوزخ. آیا توانسته‌اید به آنچه پروردگارتان امر فرموده پاسخ دهید آنگاه که می‌فرماید: (آیه‌ی 68 سوره‌ی واقعه) ۩ آیا آبی را که شما می‌نوشید متوجه‌اید که آیا شما آن آب را از ابر فرو ریخته‌اید یا ما نازل ساخته‌ایم؟ (آیه‌ی 62 سوره‌ی واقعه) آیا ندیدید تخمی را که در زمین کاشته‌اید؟ (آیه‌ی 63 همان سوره) آیا شما آن تخم را رویانیدید یا ما رویانیدیم؟ ۩ پاسخِ همگان، به پروردگار عالم باز می‌گردد، درحالی‌که فطرتش گواه این امر است توکلش به جایی غیر خداست پس غیب، رفع مشکلات روزمره است که همواره مأموری از جانب پروردگار عالم موظف است تا با دستِ غیبش آن را از میان بردارد.
به آب و دانه تفکر نمی‌کند تا به سؤال قرآن کریم پاسخ دهد. رحمت الهی، پیشاپیشِ غضبش در حرکت است و نعمت‌هایش بی‌دریغ در اختیار مخلوقاتش؛ همگان بر سر سفره‌ی خوان رحمت مهمان‌اند، می‌خورند و می‌آشامند و مانعی برایشان وجود ندارد پس به چه دلیل در دنباله‌ی آیه می‌فرماید: ۩ اگر می‌خواستیم آن ابر را به جای آنکه خوش و گوارا کرده‌ایم شور و تلخ می‌گردانیدیم و اگر بخواهیم کشت و زرع شما را خشک و تباه می‌سازیم تا با حسرت و ندامت به سخنان بیهوده پردازید؛ آیا شکر گذاری نمی‌کنید؟ ۩ منظور چه شکری است که نعمت را به غضب تبدیل نکند؟
شکری مثمر ثمر است که جایگاهِ لطف را بشناسد؛ قدردان هدایتی باشد که او را به منزلگاهش می‌رساند تا دستِ گدایی‌اش را بر احسان پروردگاری بگشاید که خود فرموده: (آیه‌ی 10 سوره‌ی مبارکه الضحی) ۩ و گدا را مران ۩ گدایی که حاجتش، مقامش در پیشگاهِ پروردگارش است نه نامی که خود را با آن ملقب می‌کند و آن را در آینه‌ی وجودش می‌شناسد.
پس مانند رسولتان درحالی‌که مکتب نرفته‌اید بخوانید تا معنای غیب را درک کنید؛ خواندنی که صدایش نوای عشق است و نقشش انواری که به نعمتِ غیب، مزین است پس کلیدِ جانتان را بردارید و قفلِ ناباوری را بگشایید تا آب زلال معرفت، در جانتان جاری شود و آن را غنیمتی بدانید که عمرتان شاهد آن است، شاهدی که شهادتش گواهِ کارنامه‌ای است که به فرمان قرآن کریم، خنده و گریه را معنا می‌کند.

اکنون دانستید راه را چگونه طی کنید. در مباحث آینده دست شاگردانی را که توانسته باشند غیب را تجربه کنند در دستِ یاری و مدد خویش می‌گیریم تا آیات الهی را در فرمانش بشناسند و با اطاعتش به هدفِ خلقت نزدیک شوند.
اینک از درگاه پر فیض الهی تمنا می‌کنیم تا ما را بر سرچشمه‌ی سلسبیلِ لطفش بنشاند تا تاج رسالت و امامت را در انوارِ بندگی‌اش درک کنیم.

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه