بسم الله الرّحمن الرّحیم

(محرم 1441 ه.ق- در انتظار دولت عشق)

خطبه شب سوم

۱۲ شهریور ۱۳۹۸

سلام بر حمد، حمدی که نامش را عبادت خواندند تا زبان‌ها معترف عظمت پروردگار کریم شود و جانش در حلقه‌ی عبودیت از باطل جدا گشته به سرمنزل اَمن الهی سفر کند.
پس در آینه‌ی خلقت زبان‌ جایگاه خویش را می‌شناسد زیرا ناطق جانی است که سکوتش هزاران معمای پیچیده را به نمایش می‌گذارد. اینک به اشتیاق بردن نامی جانش در غیبی منور به گردش درآمده، می‌خواهد با تمام آنچه در ذخیره‌ی جانش به امانت گذاشته‌اند او را بخواند. با حرارت زمان همراه می‌شود. چه کسی یاری‌اش می‌کند تا ملکوتیان را در قالب نام بخواند. هر بار که زبان به حرکت در می‌آید، زمان جانش را در حلقه‌ی محبت خویش می‌گیرد تا توان تکلم را از دست ندهد.
ساعات محرم در تقویم خویش ذخیره‌ی نام‌هایی را دارد که زبان‌ها سال‌هاست به بردن آن نام‌ها به حرکت درآمده مانند کودکی که مادر او را به تکرار کلمات تشویق می‌کند. نام ملکوتیان را به زبان آورده از آنان چه چیزی را طلب می‌کند. رمز حرکتشان را. اطاعتشان را و یا عشق به امامتشان را. کدام نقش در جانش می‌تواند تا زبان را به حرکت درآورد. او از امامت چه می‌خواهد.
امروز تقویم محرم به جلو می‌رود تا هر ثانیه‌اش پرده از این راز بردارد. رازی که زمان در انتظار فرجی مبارک به همین ثانیه‌ها وعده داده شده و همگان را به میدان حق می‌خواند. پس لشکریان منتظر، بار و توشه‌ی خویش را بر پشت زمان نهاده‌اند تا به دولتی برسند که در آن محرم صورت دیگری دارد. بارها از زبان حق معمای این حرکت عظیم را شنیده‌اند. به کدام صحنه دل‌بسته‌اند. به اطاعت یا رشادت. رشادت در مقابل باطل به میدان جنگ ختم نمی‌شود. جان خلیفه همواره در بالاترین درجه‌ی رشادت قرار دارد.
پس تو خودت را در کدام آیینه می‌بینی. جانی که از ترس همواره در پیچ و تاب است چگونه درک شجاعت را دارد. او به مانند پیرزنی است که صبح با عشق شروع به بافتن می‌کرد و شب به منزل اول باز می‌گشت پس رشته‌های بافته شده در حق نمی‌تواند مثال آیات الهی باشد. آنچه پاره پاره می‌شود عهد و پیمانی است که مانند خانه‌ی عنکبوت سست و بی‌بنیان است.
وای بر جانی که با حقیقت جان خلیفه افسانه می‌بافد تا جان مجروح از ترس و نفاق را با حقیقت حق بیامیزد و آنچه عایدش می‌شود تکرار مکرراتی است که هر ساله مدتی را با آن سرگرم شده و باز کلاف بسته شده را می‌شکافد تا آثاری از حق در وجودش یافت نشود. مسلمانی‌اش در شعارها خلاصه شود و محرم‌ها از پی یکدیگر بیاید و برود. گوش‌ها حقیقت راه محرم را بشنوند و باز به همان صفت مزین باشند که خود بر قامت خویش پوشانده‌اند.
حق‌مداران مدال محرم را بر سینه‌ای می‌زنند که سنگینی آن را در رشادت و اطاعت جست‌وجو می‌کنند. پس با منتظران صحرای کربلا هم‌نوا شده و مولای خویش را می‌خوانند:

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه

 

بازگشت به صفحه خطبه‌های محرم ۱۳۹۸