بسم الله الرّحمن الرّحیم

(محرم 1436 ه.ق- ده شب در کربلا)

خطبه‌ی شب اول

۴ آبان ۱۳۹۳

الحمدالله رب‌العالمین از این همه نعمت و عنایت و کرامت که گنجینه‌های نهفته در مخزن اسرار خلقت در خطبه‌ی امشب برایمان گشوده می‌شود. پیچیده‌ترین اسرار و لطیف‌ترین احساس در ارتباط بین خلیفه و خالقش پنهان شده که کلیدش با مناجات اولیاء به عاشقانه‌ترین کلمات باز می‌شود که شکری افزون‌تر بر شکری دیگر را در پی دارد و چون خداوند حکیم از وفاداری به عهد و پیمان الست بندگانش آگاهی دارد در وجود اولیاءِ خود به گنجایش ظرفیت وجودشان گنجینه‌های خاص و بزرگی قرار داد که استخراج آن تنها از این خلیفگان منتخب ساخته است که امشب توصیف آن را از زبان مطهر یکی از ایشان می‌شنویم که راسخ‌ترین و مخلص‌ترین و عاشق‌ترین بود که فراتر از عهد و پیمان الست را به پیشگاه معبود خود عرضه داشت و گنجینه‌های عظیم وجود مبارکش را استخراج نمود.
ایشان سرور و سالار دل‌باختگان الهی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) هستند که در این شب راز خلقت خود را بیان می‌کنند؛ که لازمه‌ی درک آن اندیشه و عقل تربیت شده در مکتب فرزند گرامی‌شان امام عصر و زمان اباصالح المهدی (عج) است که فراتر از احساس‌های سطحی و نگرش‌های ظاهری است. پس با شکر و سپاس پروردگار کریم از این سعادت عظیم به گوش هوش آن را می‌شنویم.
حال به اذن الله و اذن رسول‌الله و به اذن مولانا اباعبدالله (ع) خطبه‌ی امشب را قرائت می‌کنیم:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

خطبه‌ی شب اول

سلام بر آفرینش و حکمت‌هایش، آن زمان که استوار می‌خواندش و فرمان می‌دهد تا بندگانش بر خاک اطاعت بوسه زنند و دعا و مناجاتشان توشه‌ای باشد که انوارش دانه‌های در غلاف مانده را بِرویاند و آنگاه منادی بر حاصلش بنگرد و اعلام کند: پروردگارم زمین و آسمان را در حلقه‌ی اسارت اَیُّهَا المُخلَصین درآوردند تا نشانه‌ها جاودانه شود و دل‌های مشتاق به سویش به پرواز درآید؛ کربلا و حکایتش در رسالت آخرین پیامبر الهی معمایی است که توان عقل‌ها از درکش عاجز است پس به سراغ این معمای شیرین می‌رویم و از زبان خاک حکایت می‌کنیم.
امشب اولین شبی است که ستارگان آسمان ولایت مهمان خاکی شاهد و مشهود هستند، زمین آغوش گرمش را برای نگه‌داری حق گشوده است تا نجواهایی را در جانش ذخیره کند که انوارش حکایتی باشد از سوره‌ی نور که می‌فرماید: خداوند نور آسمان‌ها و زمین است اینک مصداقش بر این خاک فرود می‌آید تا توان عقل‌ها را در درک این کلام الهی به معرض نمایش درآورد.
فرمان ده شب در کربلا بر جان‌هایی که مشتاق بیعت حق‌اند از دایره‌ی احساس فراتر رفته و به ولایتی پیوند می‌خورد که فرماندهی زمین و آسمان است پس نامش را در لوح محفوظ می‌بیند نه در حوادثی که به تقویم و روز و ساعت معتبر است پس لوح را می‌گشاییم.
الم؛ بخوان به نام پروردگارت که خلق کرد انسان را از خون بسته، خونی که حامل اسراری شگفت انگیز است؛ او در خود الستی را به یادگار دارد که گرمای عشقش بنای وجودش را می‌سازد تا تپش را معنا کند پس حیات نوزادی در علقه شکل می‌گیرد که الستش را در تکثیر سلول‌های وجودش به خاطر می‌آورد؛ او را به زمین دعوت می‌کنند و به آغوش کوثری بی‌همتا؛ قانون الهی سپری می‌شود و او چشم بر خاکی می‌گشاید که بی‌صبرانه منتظرش است؛ ندایی شیرین‌تر از آغوش مادر در جانش به زمزمه در می‌آید تا کلید خلقت را برای گشودن اسرارش به جانش هدیه کند پس قلم جانش به حرکت در می‌آید تا مشتاقان نامش را به اسرار خلقتش آگاه سازد. آنانی که توان درکشان توانسته باشد تا معجزه را دریابد به دنبال ده شبی به راه خواهند افتاد که در جانشان به امانت گذاشته شده تا نام خویش را در تاریکی عصری بجویند که خورشیدی بی‌همتا همواره بر جانشان می‌تابد تا خاکی سرد و بی‌روح را به باغی پر ثمر تبدیل کند پس نامش را بخوانید تا فرج جانتان در ولایت و امامت از اوهامات ذهنتان به واقعیتی از خلقت پیوند بخورد و زمان، نشانتان را در دوران‌ها به نمایش درآورد، او را بخوانید:

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه