بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی ولادت حضرت مهدی (عج)
۲۵ بهمن ۱۴۰۳
سلام بر زمان و حکایتهای شیرینش. آن زمان که اسرار خویش را میگشاید تا عاشقانش در دل زمان سفر کنند. دل را به لحظاتی بسپارند که ندای جا الحق در همهی زمین طنینانداز میشود. وعده الهی محقق شده و همگان را در آنچه انتظارش را میکشیدند تا جانشان به دولت حقه بپیوندد و در آن جلوه جانی را تماشا کنند که در هر لحظه از عمرشان آرزوی دیدارش را داشتهاند.
امروز نیمهی شعبان است. روزی که تا قیامت نشان از آمدن حق و زدودن باطل دارد. باطلی که با طلوع خورشید مانند غباری بر جان همگان مینشیند تا روزی را به پایان ببرد که نعمتی در آن یافت نمیشود. ساعتهای عمرش میگذرد و او تنها یک اندیشه را در سر میپروراند. اندیشهای که حاصلش زمین برهوتی است که هیچ بارانی آن را نمیرویاند. زمستان میگذرد، بهار جانش به بار معنویت شکوفا نمیشود، گنجینه عمرش در حسرت آب و دانه میگذرد. آب و دانهاش ثروتی است که از خود باقی میگذارد. میراث عمری که در طلوع و غروبی گذشته که جز نابودی ارمغان دیگری را به همراه ندارد. چاره این تلاطم چیست؟ طوفانی که نجاتی را به همراه ندارد.
امروز با طلوعش همگان را به ضیافتی میخواند که در آن نقشی از باطل یافت نمیشود. جانها در مدار حق قرار میگیرد تا در گردونهی عشقی به حرکت درآید که چلچراغ جان خلیفه است. مملکت جانی که کمترین بهای آن بهشتی است که قرآن کریم آن را توصیف میفرماید تا عقلها در آن اندیشه کنند و به دنبال هدفی به حرکت درآیند که تمنای جانشان است. جانی که میراث دار ثروتی است که خزانهاش تهی نمیشود.
پس دست نیاز بهطرف این ثروت عظیم میگشاییم، ای جان عالم به فریاد عمری برسید که در ذخیرهاش نشانی از مجاهدت یافت نمیشود. همواره تیغ را بهطرف خود نشانه میگیرد و با جانی مجروح از ظلمی که به خود روا داشته روزگارش میگذرد. در این مبارزه یاوری جز دست یداللهی شما را نمیشناسد. پس به وجود مقدستان پناهنده میشود تا از ظلم و جور ظالمین زمان در امان بماند. همانانی که در تمام زمانها و دورانها به صحنهی عمرها آمدهاند ولی نشانی از آنها یافت نمیشود.
ای ذخیرهی پروردگار به جانهای پاره پاره شده از جور زمان ترحم کنید تا با مرهم جان با عظمتتان از دردی که به آن مبتلا شدهایم نجات یابیم و برای آمدن حق و نابودی باطل فریاد بزنیم: