بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی ولادت حضرت مهدی (عج)
۲۳ خرداد ۹۳
سلام نامی است که در پرتو خویش محبت را معنا میکند و زمان، ودیعه دار این موهبت الهی است. اینک زمان را در دایرهی خلقت به این کلام مقدس مزین کرده اعلام میداریم: پروردگارا، ما کلام را از رحمت واسعهی تو آموختیم آنگاه که در پرتو نورانیاش زبان به حرکت درآمد تا توان جانش را در بوتهی آزمایش نهد اینک ندایی ملکوتی ما را میخواند: این زبانهای در کام مانده، به ضیافت حق آمدهاید؛ ضیافتی که عرشیان در تماشای آن به یکدیگر فخر میفروشند و اعلام میدارند: اسرار حق آشکار گردید؛ قلب قرآن کریم گشوده شد؛ انوارش ظلمت جهل را در هم شکست؛ وعدهی پروردگار محقق گردید؛ کلید دار زمان متولد شد و رمز و راز خلقت از پوستهی خویش خارج گردید؛ گوشها به نوای محبتش شنوا شد و چشمها در انتظار دیدنش مرطوب ماند تا خشکی جان، در انوارش پدیدار نشود؛ زبانها نامش را آموخت و به امید اجابتش او را خواند: یا صاحبالزمان، زمان جانمان در تیررس اجلی که به دنبالمان در حرکت است میگذرد و ما را در برزخی ناشناخته فرو میبرد و ما ای ذخیرهی آفرینش میخوانیم: اشهدک یا مولای، شهادتی که معنای وسیعی دارد؛ بیعتی نورانی با پیامبر و جانشینان برحقش.
امروز در این ضیافت باشکوه به دستانمان مینگریم؛ حقیقت بیعتش را حس میکنیم و یا در بازی الفاظ رهایش کرده و ساعتی بعد به فراموشی مبتلا شده و از زمان خارج میشویم. درمان این سرگشتگی چیست؟ توان عقلمان قادر به حل این معمای پر رمز و راز نیست پس به بقیة الله متوسل میشویم: مولای ما، در این زمانِ سرعت که عقل قادر است مجهولات عالم را به سادگی حل کند و هر روز به کشفی تازه مفتخر شود در درک آنچه پروردگار برای بندگان خویش باقی گذاشته دچار شک و تردید و ناباوریهای مرگبار است پس همانند کرم ابریشم در پیلهی خود ساخته از ذهنی بیمار فرو میرود؛ قدرت پروازش را از دست میدهد و آنچه برایش باقی میمانند حسرتی است که درمانی را در پی ندارد. خورشید نیمهی شعبان در تحولات قیامت به سخن در خواهد آمد همانند ابراهیم خلیل (ع) که صدای دعوتش را عالم در خود ذخیره کرد اعلام میدارد: ای پروردگارم، آنگاه که مرا افروختی و جانم را به آتشی همواره فروزان مبتلا ساختی با گرمای خویش جهان خاکی را از سردی و خموشی نجات دادم ولی در مقابل مولای خویش حرارتم به سردی گرایید و انوارم به ظلمات مبتلا شد پس به خلیفهام متوسل میشوم تا سوزندگی را در نامش معنا کنم و ما امت آخرالزمان از این سردی و خموشی به دامن پر حرارتش متوسل میشویم و همانند خورشید ناله سر میدهیم که: ای مولای ما، نامت زینت جانهای ضعیفمان است پس دیدگان نمناکمان را بر حرارت دلهایمان مستولی نکنید تا همواره چونان آتشفشانی پرحرارت نامتان را تکرار کند و منتظر زمانی که پرچم حق را در عالم در اهتزاز ببیند. یاریمان کنید در دعایی که همواره زینت جانمان است و باز یکصدا میخوانیم: