بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی ولادت امام رضا (ع)
۸ آبان ۱۳۸۸
حمد و ستایش پروردگار عظیم و با جلال و جبروت را سزاوار است که آخرین امید غرقشدگان و نجاتدهندهی به هلاکت افتادگان و شفای دل دردمندان، روزی دهندهی بندگان، چارهی بیچارگان، آرزوی عاشقان و عطابخش فقیران است.
نیست معبودی جز او پاک و منزه است که سجده کرد بر خداوند یکتا نور و آفتاب، خروش آب، روشنایی ماه و تاریکی شب و روشنی روز.
شکر و سپاس بر پروردگار رحمان و رحیم و کریم که فرمود: ای آفریدههای من شاهد باشید من از مخلوق و جانشینم پیمانی گرفتم که مرا خالق خود نامد و جانش را با نام من زنده یافت. آمدن و رفتنش را در سایهی لطف و احسان من پیدا نمود و به سخن درآمد و مرا ستایش کرد و محبت مرا به جان خرید. پس من او را برگزیدم و جانشینم اعلام کردم و خوبی و بدی را به او الهام نمودم. باشد که سپاسگزار باشد.
برکات پروردگار کریم در جانهایی قرار گرفت که به ندای خالق خود آنگاه که فرمود: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را لبیک گفتند و خالقشان را به یکتایی خواندند، آنگاه ضمیر وجودشان از نور حقیقیِ ایمانشان فروزان شد و پرتو آن نور کتاب وجودشان را نگاشت و عشق را معنا کرد که افضل این عاشقان لبیکگو چهارده خورشید فروزان بودند که روشنایی آنها با بعثت رسول اکرم (ص) زمین را منور نمود.
این نور با امیر مؤمنان علی (ع) و حضرت فاطمهی زهرا سیدهی دو عالم (س) و فرزندانشان مستدام یافت که همگی چون خورشید تابان، چون ماه نورافشان و چون ستارگان فروزان هستند و برگزیدگان الهی و شایسته و راستگو و پایههای دانش و برگزیدگان دین بودند که هر کدام در هدایت و آگاهی مردم به صراط مستقیم و نشان دادن حق و باطل به مقتضای زمانهی خود کمر همت بستند که این تلاش و مبارزه گاه با شمشیر و جهاد، گاه با صلح و دعا، گاه با علم و تقوا و گاه با صبر و رضا. و چون این ایام مبارک مصادف است با تولد هشتمین اختر آسمان ولایت و امامت معلم علما و مروج دین، معدن کلمات پروردگار، صندوق انوار الهی ثامنالحجج حضرت علی ابن موسیالرضا (ع) ميخواهیم قطرهای از دریای فضائل ایشان را بازگو کنیم.
مأمون عباسی که مردی حیلهگر و مکار و مقامپرست بود چون از طرف پدرش حاکم خراسان گردید از ارادت مردم ایران به اهلبیت اطلاع داشت برای رسیدن به اهداف شوم خود یعنی به دست آوردن قدرت به حیله خود را دوستدار امیر مؤمنان و فرزندانش مخصوصاً امام رضا (ع) معرفی نمود و در ظاهر از امام دعوت نمود تا عنوان ولیعهدی او را قبول کند و در باطن به اجبار امام را از مدینه به مرو آورد و بهواسطهی همین حرکت مذبوحانه امین عباسی برادر خود را سرکوب کرد و کشت. امام رضا (ع) بار هجرت را بستند تا امت خویش را از دنیای فانی و زودگذر هجرت دهند. غمهای فراق را به جان مبارکشان خریدند و تهمتهای بیاساس را بر شأن و مرتبت الهی خود با گوشهای مبارکشان مثل امام حسن مجتبی (ع) شنیدند ولی دست از امت خویش نکشیدند و عاشقانه بر فرامین الهی ثابتقدم ماندند. برای مأموران الهی و امامان بر حق، عرب و عجم تفاوتی نمیکند ایران و عربستان در رسالت پیامبر بر حق یک سرزمین است و امام آمد تا وجودها را از تاریکی نفسهای بیاساس بر روشنایی اتحاد رقم زند.
آمدن امام رضا (ع) به مرو برای اسلام بسیار مفید بود زیرا خراسان برای بیگانگان میدان علم بود و اگر حضرت نمیآمد کسی وجود نداشت که شبهات مردم را رفع کند و اگر آن شبهات رفع نمیشد برای عالم اسلام خطرناک بود. امام رضا (ع) با حرکتهایی که فقط از امام ساخته است چنان مأمون و اعمالش را رسوا کرد و ولایت و امامت را به مردم نشان داد که مأمون برای جلوگیری از این رسوایی ایشان را با زهر در سال 203 هجری شهید کرد.
پس میبینیم چه حق و زیباست مقام امامت که حق را گاه با شمشیر، گاه با صلح و گاه به ظاهر قبول ولیعهدی بر فرق باطل میکوبد.
بله باور کنیم که این موضوع شامل همهی امامان است و یقین داشته باشیم که امام عصرمان منجی عالم بشریت اباصالح المهدی (عج) نیز در این زمان همینگونه عمل مینمایند و بذر نفاق و شک و تردید را که دشمنان ایشان در بین شیعیان میکارند در نطفه خفه میکنند اما میبینیم که بعضاً گفته میشود که اگر امام زمان وجود دارد پس چرا فساد و ظلم و جنایت روی زمین است. وای بر احوال کسانی که پروردگارشان فرموده: ای بندگان من دیگر پیامبری برای هدایت شما نخواهد آمد و دیگر کتابی برای هدایت فرستاده نخواهد شد پس به آنچه فرمان میدهم عمل کنید و از من و پیامبرم اطاعت کنید و مطمئن باشید بهطرف من بازگشت خواهید کرد. ولی گوش انسانها در شنیدن این ندا سنگینتر از گذشته شده و درحالیکه سرورشان و نمایندهی پروردگارشان در پیمودن راه آنان را یاری میکند از این لطف و احسان الهی خود را محروم میکنند و معنی و مفهوم صاحبالزمان را درک نمیکنند و برای رسیدن به فرامین قرآن از حقیقت وجود امام و رهبرشان غافل میشوند و راه را با خیالات ثواب و عقاب میپیمایند و اصل عمل را فراموش میکنند پس در بالا آمدن از قلهی مرتفع بندگی دچار لغزش میشوند و بازگشت را بهتر از زحمت پیمودن راه میدانند، میروند و از نعمتهای فراوان پروردگار کریم محروم میشوند. به خدا پناه میبریم از اینکه جزء این دسته از مردم باشیم.
حال دست به دعا بر میداریم و از خداوند متعال در این مهم مدد میجوییم که:
بار خدایا ما را یقین و باوری عطا کن که حکمتهای تو را و تدبیر امامت امام عصرمان را با تمام وجود پذیرا باشیم.
بار الها به ما شناخت حق از باطل و پاک از ناپاک را عطا فرما.
بار خدایا به ما منتظرانِ امام عصر و دولت ظهورش صبر و شکیبایی عنایت فرما.