بسم الله الرّحمن الرّحیم

خطبه‌ی ولادت امام حسن مجتبی (ع)

۲۳ اسفند ۱۴۰۳

حمد و سپاس بر رحمت واسعه‌ی پروردگار یگانه که همواره بر جانِ بندگان خویش نوید نجات را مژده می‌دهد و بارهای گران را از دوش خفتگانِ دهر بر می‌دارد تا بتوانند قدِ خمیده از معصیت را در دریای جود و بخششِ پروردگار عالم از عذابی برهانند که هم‌جوارش بوده‌اند و با آن می‌زیستند.
سلام بر ایام، ماه‌هایی که همانند گنجینه‌ای در عمر زمان می‌گذرد تا عظمتی را به تصویر بکشد که در ساعاتش نهفته است و درود بی‌پایان بر نفس‌های متبرکی که حیات و مماتشان بیان کننده‌ی غم‌ها و شادی‌های زمان است آنگاه که می‌آیند تا پاسخ سلامی را بدهند که پروردگارشان فرموده سلام بر آمدنشان. آنان می‌آیند و با خود برکتی را می‌آورند، برکتی که زنده کننده‌ی مردگان دهر است ضربان حیاتی که در خود هزاران معمای خلقت را به تصویر می‌کشد و آنگاه که جانشان در احاطه‌ی حق به سخن درمی‌آید می‌گویند: سلام بر آمدنم و ایام عمرم در سال‌ها و ماه‌ها و ساعات و دقیقه‌هایی که نامش انتظار است انتظار بر وعده‌ای که فرمود سلام بر رفتنشان. کوچی مبارک از ایامی که شاهد و مشهود عمر با برکتش بود و قیامتی که شاهدی است بر این دو سلام پروردگار.
امشب چه شب مبارک و خجسته‌ای است، ماه خدا به نیمه رسیده است و درهای رحمت بر روی جهانیان باز است و فراوانی رحمت و نعمت است. جان‌ها آکنده از عشق به ماه تمامی است که از ذخیره‌ی هستی به زمین هدیه داده شده، امام حسن مجتبی (ع) آینه‌ی حٌسن خداوندی است، تصویر زیبای عشق که در صورت خاکی نقش بسته است، او در آغوش پاک‌ترین مادران عالم چشم به جهان گشود و میوه قلب رسول اللّه شد؛ و مادر گرامی‌شان حضرت زهرا (س) چه زیبا و باشکوه لحظه ولادتشان را توصیف فرمودند:
پس از در آغوش گرفتن فرزندم حسن (ع) بار دیگر حرارت قلبم را در جسم خاکی جانم آن‌چنان حس کردم که ملکوتیان عرضه داشتند: ای دخت پیامبر، در جان مبارکتان چه اسراری شکوفا شد که این‌چنین به سخن درآمد و من پاسخ دادم: آنگاه که پروردگارم امر فرمود: من خلیفه‌ای می‌آفرینم، صورتی مطهر نمایان گشت؛ همگان به تماشایش سرمست گشتند و پروردگار فرمود: این نقش را به خاطر بسپارید تا راز عشق را آشکار سازم؛ همگان سر تسلیم فرود آوردند؛ آن نقش در جان من جای گرفت و نامش آشکار گردید. پس نام حسن آشکار کننده‌ی حٌسن خلقت است در نقش پذیری صورت خلیفه؛ تمام نقش‌ها نشان از خالقی مدبر دارند که آمدنشان امر پروردگار را در قالب جان‌ها به نمایش می‌گذارد تا ضربان قلب‌ها را به یک ضربان ختم کند و آن ضربان توحید است. پس محبت به فرزندان من محبت به خلقتی با عظمت است پس نامشان را زینت جانتان کنید و همواره حرارت محبت پروردگارتان را در قالب سینه‌تان حس کنید. امامت رمز عشق به اللّه است آنگاه که بندگان پروردگار کریم در جستجوی این رمز باشند آن را پیدا نخواهد کرد مگر در سینه‌ی جانشینان پیامبر اکرم (ص) پس اطاعت از دستورات آنان بندگان را از خشم الهی نجات می‌دهد و به‌سوی نجات از صحرای قیامت مژده می‌دهد.
آری امام حسن (ع) میوه‌ی مبارک قرآن و عترت است. مبارک باد یاد و نامش که در نیمه‌ی ماه قرآن، بدر کاملی در آسمان امامت بود و امشب فرشتگان نام پربرکتش را با افتخار بر لب دارند نامی که جد بزرگوارشان پیامبر اکرم (ص) بر ایشان نهاد و بر پیشانی زیبایش بوسه زد و در زمان حیاتشان هرساله در شب نیمه‌ی رمضان به شکرانه میلاد نوه‌ی گرامی‌شان همه را به افطاری مهمان می‌نمودند و امام حسن (ع) را بر روی زانوان مبارک خود می‌نشاندند و برای همگان آیه‌ی کریمه‌ی مودت به اهل‌بیت را تلاوت می‌فرمودند. تا همگان را متوجه شأن و مقام اهل‌بیت به‌ویژه امام حسن (ع) بگردانند اما امام حسن (ع) در زمان امامتشان با مردم صد رنگی روبرو بودند که دل‌هایشان در گرو دنیا بود. زبان‌هایشان به پیمان بسته، اما دست‌هایشان آماده‌ی خیانت. معاویه با وعده‌های فریبنده و زر و زیور، یاران امام را فریفت و سپاه ایشان را از درون تهی کرد. او با دروغ‌پراکنی، چهره‌ی مظلوم و صلح‌طلب امام را مخدوش ساخت و در نهایت، امام را به صلحی تحمیلی واداشت؛ صلحی که نه از سر ضعف، بلکه از سر درایت و حفظ خون شیعیان بود.
او کریم اهل‌بیت بود، اما کرامتش را با کینه پاسخ دادند. او صلح کرد، اما دشمنانش جز جنگ و فتنه چیزی نمی‌شناختند. او پناه مردم بود، اما در میان همان مردم، تنها و غریب ماند.
اینک ما در این شب عزیز دست تمنا به دامان پر مهر و کرامتش دراز می‌کنیم و می‌گوییم:
ای کریم اهل‌بیت! از همان لحظه‌ای که در آغوش مادر، آرام گرفتی، رحمت الهی در زمین جاری شد. تویی که پیامبر (ص) در گوشت اذان گفت و بوسه بر پیشانی‌ات زد، گویی از همان آغاز می‌دانست که این چهره‌ی نورانی، روزی غربت و جفا خواهد دید، اما با کرامتش، عشق را به عالم خواهد بخشید.
یا ابا محمد! دستانمان خالی است و دلمان پر از خواهش. به کرامت بی‌حدت پناه آورده‌ایم، ای آقایی که حتی دشمنان از لطف بی‌انتهای تو بهره بردند! دل‌های شکسته را جز تو مرهمی نیست، ای که مهربان‌تر از باران بر زمینِ نیازمندان می‌باری. امشب، به حرمت میلادت، به حرمت لبخند پیامبر (ص) در آن لحظه‌ی مبارک، نگاهت را از ما مگیر. دل‌های ما را به نور محبتت روشن کن و دست‌های نیازمندمان را از کرامتت بی‌بهره مگذار.
ای کریم آل طاها از تو درخواست داریم که در این شب مبارک از خداوند بخواهی که به حق دل صبوری که داشتید ظهور آقا و مولایمان را نزدیک بگرداند که ما نیز چون شما دلی پر خون از فتنه و دورویی و بی‌دینی مردمان عصر خویش داریم پس به امید اجابتش همه باهم فریاد می‌زنیم:

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه