بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی ولادت امام حسن مجتبی (ع)
۳۰ اردیبهشت ۹۸
بار الها، معبود من ایمان و یقین دارم که همهی امورم به دست توانا و مقتدر توست و بر این باور به پیشگاهت با قلبی آکنده از شوق برای هر ترسی لا اِله اِلا اللّه و برای هر اندوه و غمی ماشاءَاللّه و هر نعمتت اَلحَمدُالِلّه و هر لطفت شُکراً لِلّه و برای گناهانم اَستَغفُرِاللّه و برای هر قضا و قدر تَوکلتُ عَلَی اللّه و برای هر دشمنی اِعتَصَمتُ بِاللّه و برای هر طاعت و مصیبتی لا حَولَ وَ لا قُوَةَ اِلا بِاللّه العَلی العَظیم گفته و قلبم به واسطهی آن آرام و مطمئن میشود.
پس سلام بر لحظهای که پروردگار فرمان داد ای بندگانم از من بترسید زیرا من بخشنده و سخت عقاب هستم با این فرمان عشق حرارتش را ظاهر نمود. حرارتی در قلبها متمرکز شد که گویای خوف و رجایی شیرین بود. حکایتها آغاز گردید و نجواها شکل گرفت و زبانهای مخفی در جان گویا شد. نطقی زیبا به سخن درآمد: یا رب چگونه مخلوقی را عقاب میفرمایی که توان گفتن احساسش را ندارد و قادر به ستودن خالقی نیست که آفرینندهی هر جنبندهای است. پس او را میبخشی که در ابراز هر کلمهای کلمهی دیگری بر آن سبقت دارد. وصف حالی که زبانش هزاران معمای پیچیده را در غیب جانش به ودیعه دارد، معمایی که قادر به گشودن کلید رحمت است پس شکر به آستان خداوندی که همواره با بندگانش مهربان است.
بله با این فرمودهی زیبای سرور عالمیان کوثر بیهمتای الهی حضرت زهرای مرضیه (س) درمییابیم که عارفان و عالمان نیز از ستایش پروردگار عاجز هستند ولی خداوند کریم از سر رحمت حمد و ثنای بندگانش را میپذیرد چون هر نعمت و شکری هزاران شکر را در بردارد.
از دست و زبان که برآید کز عهدهی شکرش به درآید
مناجاتها و دعاهای عاشقانه و عارفانهی پر از سوز و گداز امامان نیز بر این پایه قرار دارد که ما امشب به شادمانی میلاد یکی از ایشان یعنی امام حسن مجتبی (ع) در این کوی عشق حضور داریم و ما هر چه از کرامات و فضائل ایشان بگوییم باز کم است که ایشان خود فرمودند: من پسر پیامبر و علی و فاطمه هستم. من شعلهای از چراغ فروزان نبوتم، خانوادهای که خداوند ناپاکی و آلودگی را از ایشان دور ساخته است و امیر مؤمنان علی (ع) به امام حسن (ع) چنین فرمودند که تو جان شیرین رسول خدا (ص) هستی، جانی که همواره بر سینهی مبارکشان میفشرد و میفرمود علی آیا به اندازهی من حسن را دوست میداری و من میگفتم من هرگز از شما در هیچ امری پیشی نگرفتهام و پیامبر (ص) پاسخ میدادند تو جانشین رسالت پروردگار هستی و فرزندانت نیز به همین لقب مزین هستند. تاج رسالت تا ابد به خاندان تو مزین است پس مرا در فراق آخرین جانشینم مدد کن تا چهرهی منورش را که بنام فرزندم حسن ملقب است را به همگان معرفی کنم زیرا فرزندم حسن در امامتش به انکار اُمتم به شهادت خواهد رسید و آخرین فرزندم به انکار امامتش در پردهی غیب خواهد رفت و امت آخرالزمان نامش را دوست خواهند داشت و امامتش را در باطن جان نخواهند پذیرفت زیرا بر تنهاییاش مینالند و از اطاعتش همانند یاران حسن میگریزند.
در ادامه مولا امیر مؤمنان سر فرزند گرامیشان امام حسن (ع) را به سینهی مبارک خود میفشارند و میفرمایند: شما در کودکی درحالیکه چشمان زیبایتان به دنبال طعام در حدقهی خود قرار نداشت غذای خویش را انفاق کردید تا عشق به فرمان پروردگار برای ابد در جانها طنینانداز شود. همچنین هر ساله در چنین شبی در نیمهی ماه رمضان در مدینه مخصوصاً در منزل پیامبر (ص) جشنی برپا میشد و ایشان همه را به افطاری مهمان مینمودند و نوهی عزیز خود امام حسن (ع) را بر روی زانوان مبارک خود مینشاندند و هر کس که از در وارد میشد برایشان آیهی کریمهی مودت به اهلبیت را تلاوت میفرمودند.
اینک در این شب مبارک ضمن عرض تهنیت و تبریک به ساحت مبارک مولا و سرورمان امام عصر و زمان اباصالح المهدی (عج) ابراز میداریم:
مولا ما را یاری فرمایید جزءِ امتی باشیم که اطاعت از دستورات شما را چون حیات دانستند و با جان و مال و فرزند و همهی داشتههای خود قیام کنیم و برای برآورده شدنش فریاد کنیم: