بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی ولادت امام جواد (ع)
۲۳ خرداد ۱۳۹۰
حمد و ستایش مخصوص خداوند کریم و رحیم است و تنها او سزاوارِ ستایش کردن است و ستایش، حقِ اوست؛ چنان ستایشی که شایستهی اوست؛ ستایشی بسیار و بیرون از شمار که اوست خدایی که هنگامِ خلقت آسمانها و زمین هیچ کس را گواه نگرفت و هنگام آفریدنِ مخلوقات، کمک و یاری نخواست. در الوهیت و خداوندی، بیشریک و در یکتایی و وحدانیت، او را پشتیبان و یاوری نیست.
درود و سلامِ خداوند بر حضرت محمد (ص) که خاتم پیامبران است و تمام کنندهی رسولان و خاندان او همگی از پاکان و پاکیزگان هستند و سلام و تحیت پروردگار کریم بر بندگانی باد که به وعدههایِ الهی چونان دم و بازدم خویش عمل میکنند و آنگاه که دَمی را فروبَرند، جانشان در اقیانوس محبت خالقشان فرو میرود تا جانانشان چه ارادهای کند، آیا دَمشان را برآورد و یا در سینه محبوس کند.
و سلام بر مولود مبارک و پربرکت امروز، نهمین خورشیدِ امامت، شجاع در علم و دیانت و کمال، ابا جعفر ثانی، محمد بی علی، حضرت امام جوادالائمه (ع) که همچون پدران و فرزندان بزرگوارش در راه مبارزه با ظلم و بیدینی، همت والا داشته و در زمانهای که حاکمان، با جسارت بر علیه سنت و اهلبیت پیامبر دشمنی میکردند، ایشان با عقل و درایت، در راه هدایتِ مردم کوشا بودند.
حضرت امام جواد (ع) در دهم ماه رجب سال 195 هجری در مدینه به دنیا آمدند و پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام رضا (ع)، عهدهدار امامت شدند. مأمون عباسی بعد از به شهادت رساندن امام رضا (ع) به بغداد آمد و مقر حکومت خود را در آنجا قرار داد و چون با خبر شد که علمایِ دین به مدینه رفته و امام جواد (ع) را به امامت پذیرفتهاند به هراس افتاد و امام را به بغداد احضار کرد و با حیله از او تجلیل کرد و دخترش امالفضل را به عقد ایشان درآورد و زمانی که مأمون به هلاکت رسید معتصم عباسی برادر مأمون، بهوسیلهی همین زن، امام را در سن 25 سالگی به شهادت رساند (لعنت الله علی القوم الظالمین).
عمر امام جواد (ع) گرچه کوتاه بود و غالباً در تبعید گذشت ولی باید گفت عمر بابرکتی بود بهطوریکه در تاریخ آمده در آن زمان عدهای از بزرگان و علما از شهرهای مختلف به مدینه رفتند و سی هزار مسئله را در چند روز از حضرت سؤال کردند و امام بدون درنگ، جواب تمامی سؤالات را دادند.
ایشان میفرمودند: اعتماد به خدای متعال، بهای هر چیز گرانقیمتی و نردبان برای هر جای بلندی است. عزت مؤمن، بینیازی او از مردم است و همچنین میفرمودند: چگونه به خود واگذارده شود کسی که خدا را کفیل خود قرار داده است و چگونه نجات مییابد کسی که خدا در صدد اوست؟ کسی که اعتماد به غیر خدا پیدا کند خداوند او را به خودش وا میگذارد و کسی که بدونِ علم، کاری را انجام دهد فساد آن بیشتر از صلاح آن است.
با توجه به زندگانی امام جواد (ع) و همهی امامان معصوم، متوجه میشویم مردمان هواپرست و جاهل، بشریت را از چه نعمتهای ارزشمندی محروم کردند و به این یقین میرسیم که خداوند کریم و مهربان برای هدایت بندگان خود از سر رحمت چه اولیایی را خلق نموده و در قرآن کریم نسبت به قدرشناسی آنان و بهره گرفتن از فضایل ایشان سفارش نموده و به پیامبر خود فرموده: ۩ بگو که من از شما برای رسالت مزدی نمیخواهم جز دوستی اهلبیت که در آنهم یقیناً سود و بهرهای است برای عملکنندگان ۩ اما متأسفانه نه درگذشته و نه در عصر حاضر به دو امانت پیامبر خاتم (ص) که قرآن و عترت میباشد توجه و عمل درست نشد و نمیشود، درحالیکه جانِ عالم گویای عظمت رسالتِ آخرین رسول است و ما امت او هستیم، امتی که وظیفهای جز نجاتِ حیاتش ندارد و به سفارش پیامبرش باید دامن کتاب و عترتش را بگیرد درحالیکه امت حاضر، قرآن را تلاوت میکند، آیاتش را با دقت روخوانی میکند تا ذخیرهی آخرتش شود، از تمام فرصتهای نجات میگذرد، میخواند، حفظ میکند، با اقوام گذشته زندگی میکند، نتیجهی اعمالشان را در آیینهی تاریخ در ترازوی عقل میسنجد ولی خودش امتی دیگر است که در کارهای اقوام گذشته دخالتی نداشته، او نبوده، فقط شنونده است، پس خیالش راحت است، این قومِ عاد و ثمود بودهاند که خطا کردند و ناقهی حیاتشان را سر بریدند، معاویه و یزید و مأمون و امثالهم بودند که در مورد امامان ظلم کردند، آنان را زندانی و شهید کردند و مردم کوفه و مدینه بودند که امامان را یاری نکردند وهمان خطا آنان را از نعمتهای رحمت محروم کرد و به غضب الهی مبتلا شدند ولی درواقع، غضب الهی در موردِ نادانیِ عقلی است که بزرگ آفریده شده بود ولی قادر به درک مصلحتش حتی با راهنمایی خداوند در قرآن و پیامبرش هم نبود؛ دیگر خاکِ دانا او را نمیپذیرفت و کارگزاران ملکوتی از دیدنش متحیر میشدند؛ باید آن عقل میرفت تا عبرتی باشد برای عقلِ سالم؛ همانگونه که کتاب آسمانی میفرماید: ۩ آیا در احوال اقوام گذشته تعقل نمیکنید؟ ۩ تعقل یعنی عقلی برتر، عقلی که بتواند آیینهی نور باشد در ظلماتِ جهل، پس چه شده که عقلمان دنبالهرو جهلِ جاهلان تاریخ است و نتوانسته تا به فرمودهی کتاب آسمانی، آن مردم بروند و مردمِ دیگری بیایند؟ آیا مردم عصر حاضر مردم دیگری هستند؟ چگونه میشود مزدِ رسولمان را بدهیم؟ مودت دروغین که مزد نمیشود، مودتی مزد است که مردم دیگری باشیم با عقلی برتر که امامش را بشناسد و راهش را در صراط مستقیم بپیماید.
پس در این شب مبارک بیایید عهد ببندیم که مردمی دیگر باشیم نه از مردم عصر امامان معصوم بلکه از شیعیانِ راستین عبرت گرفته با امام عصرمان آنگونه باشیم که آنان بودند در غیر این صورت تکرار تاریخ خواهیم بود.
حال از درگاه خداوند متعال درخواست میکنیم:
بار الها یاری فرما تا قرآن کریم را آنچنانکه ارادهی تو از نزولِ آن بوده درک و به آن عمل کنیم.
بار الها یاری فرما، مودتی با امام زمان خود داشته باشیم که صلاحِ ما و خشنودی تو و رسول و امام عصرمان در آن باشد.
بار الها در ظهور دولت حقهی سرور و مولایمان، امام زمان (عج) تعجیل بفرما و ما را جزءِ یاوران و شیعیان آن حضرت قرار بده.