بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی عید قربان
۱۹ تیر ۱۴۰۱
سلام بر صبحی منور، طلوعی مطهر در فرمانی که جان مشتاق خلیل الله را به صحرای منا میخواند. ای برپا کنندهی آیین عشق و بندگی، امروز آسمانیان به ضیافت پیامبری خوانده شدهاند که جان مطهرش بارها در امتحاناتی قرار گرفته که سازندهی دیوار محکم ایمان و توحید و بندگی است و دهم ذیالحجه میآید تا بار دیگر شاهد قدرت خلیفه باشد. ریسمان عشق را بر پای نهالی زیبا در توحید و بندگی میبندد. به چشمان چونان خورشیدش مینگرد. پروردگارم، در تمام عمرم لحظهای اینچنین باشکوه را تجربه نکردهام. چشمان اسماعیل زیباتر از همیشه به چهرهی من مینگرد. برق نگاهش انتظاری را معنا میکند که لحظههایش چونان نسیمی بر جان پدر میوزد و امروز سالها از آن واقعهی شیرین میگذرد. طعم عزت و قدرتش در ذائقهی جانها به امانت میماند. هرساله منا در همان تابوتب به استقبال فرزندش میرود تا هزاران دل عاشق را در پای وجود گوهربارش قربانی کند.
ای یادگار خلیل الله چشمهای منتظر امتت به بارگاه جبروتی خالقی مینگرد که ضربان ذبح هزاران جان عاشق را در پای چون گهرت میدهد. خورشید بر منا میتابد تا قربانی حاجیان را در خود جای دهد و صدای حق مدارانی را که به دیدارش آمدند. آنان قربانی به همراه نداشتند. وارد منا شدند. ای صحرای عشق به ما بنگر. ما حاجیانی هستیم که دلی را به منای بندگی پروردگارمان میبریم که تیغ کفر را از میان برمیدارد با حرارتی که از دل عاشقش به آسمان میرود. فرشتگان مهمان سفرهاش میشوند تا آسمانها از پی یکدیگر بیایند و بروند. گنجینهها از دل زمان جدا شود تا قلبها نگارندهی نجوایی شوند که همواره در جانشان در جریان است. ای حاجی بر حق پروردگارمان به دستهای تهی امت خویش نظر فرما. امتی که در سوز و گدازی که از دلِ چونان کویرش بر میخیزد به دنبال باران رحمتی است که از این بیابان خشک و بیحاصل به باغی زیبا مهاجرت کند.
عید قربان نوید این مژده را در خود پنهان نموده تا ندای حقطلبان در صحرای منا طنینانداز شود. ای فرزند خلیل الله آن زمان که پشت بر کعبه گذاری و همگان را به خانهی عشق بخوانی، دلهای در خاک خفته به تپش درآید. زمان به دورانهای خویش بازگردد. گنجینهها از درونش استخراج شود. جانهای عاشق به ندایش به قربانگاه رود تا فلسفهی قربان و قربانی در نام با عظمتش معنا شود و امروز ودیعه دار این امانت است تا ندای حق در ساعاتش باقی بماند و منتظرانش او را بخوانند به ندای: