بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی عید فطر
۷ مرداد ۹۳
سلام بر رمضان و بر شهرُ الرمضان؛ بر ساعاتش، بر ثانیههای با عزتش، بر سحرهایش و بر افطارهای نورانیاش، بر شکمهایی که منتظر است تا حرارتش را جرعهی آبی فرو نشاند اینک آن حرارتهای شیرین به خنکی فطر میرسد؛ از سرچشمهی محبت و رحمت نوشیده تا جویی شود، به نیمهی رمضان برسد و رودخانهای شود و به آخر برسد و دریایی از بندگی را به نمایش بگذارد پس آماده میشود؛ او را به نماز عید میخوانند همانگونه که پیامبرش امت خویش را به طلوع فطرت دعوت مینمود: یاران بشتابید مهمانی عظیمی منتظرتان است؛ در پشت سرم صف بکشید تا نماز را برپا کنیم. رمز این نماز با کدام کلید گشوده میشود؟ عالم به مقتدای خویش قامت میبندد؛ پیامبر به نماز میایستد؛ چه روزی است اول شوال؟ رمضان در ذائقهها به عطر و بویی از قنوت و رکوع و سجود مزین میشود. رمضانهای عمر مطهرش میگذرد و به آخرین فطر میرسد؛ در محراب نماز به امتش مینگرد؛ دستهای دعا را میگشاید: بار پروردگارم، اینان دین خود را پاره پاره خواهند کرد؛ اتحاد خویش را به شیطان خواهند سپرد و آن زمان است که آیین هدایتت در جانهای چون سنگشان بیاثر شده و خون یکدیگر را بر زمین میریزند و از این جنایت شاد میشود پس شادی این لحظات را بر ارواح مؤمنینی که اوامرت را اطاعت میکنند و حرمت رمضانت را نگه میدارند و با اشتیاق بر سر سفرهی فطرت مینشینند نگهدار تا زمان در چهرههایشان بنگرد و نوای پیامبرشان را در جانشان زمزمه کنند: ای یاورانم، فطر بر شما روزهداران و اطاعتگران خوان خداوندی مبارک باد؛ بر روزها و شبهایی که به عشق دعوت نماز فطر، جانتان را از شر نفس اماره بیرون آوردید تا بوی مطهرش را احساس کنید؛ برخیزید؛ نیت کنید و جام شیرین یک ماه استقامتتان در برابر خواستههای نفس را بچشید؛ گوارایتان باد. همانگونه که پروردگار فرموده است نعمتتان دگرگون نمیشود مگر خود دگرگون شوید پس آن را مانند گوهری در بطن جانتان حفظ کنید و نگذارید تا افکار و اعمال تزیین شده بهواسطهی نفس اماره آن را به تاراج ببرد.
به کعبه بنگرید؛ در مقابلش چه میکنید؟ قبلهی جانتان در جهت عقربهاش چرخیده است پس او را با فرمان پروردگارش که فرمود: هيچ چيز را شريك من مساز و خانهی مرا براى طواف کنندگان و به نماز ایستادگان و راكعان و ساجدان پاكيزه بدار. (سورهی حج آیهی 26) بخوانید: اینک یک ماه بر خوان پروردگارم مهمان بودم و جانم را همانگونه که فرمان داده پاک کردهام تا وارد صحن و سرایت شوم؛ مرا دریاب؛ حاجتی در این عید با شکوه دارم و دردِ دلی که غربت جانم آن را فریاد میزند. من اینک در فضایی بوی عید را احساس میکنم که مولا و سرورم در آن فضا قرار دارد. چگونه عید را بدون حضور ملکوتیاش عید بخوانم؟ پس او را مانند همیشه در دعایم به مدد میخوانم و با طراوت عید فریاد میزنم: