بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی عید غدیر
۴ تیر ۱۴۰۳
شکر و سپاس پروردگار را سزاست که از سر رحمت بیکرانش رسالت و هدایت انبیاء را مستمر نمود که در همهی دورانها و زمانها انسانها از آن بهرهمند شوند مخصوصاً رسالت آخرین پیامبر الهی، خاتم انبیاء، حضرت محمد (ص) کتابی است که همچنان در حال نوشتن است و سالهایی که رسالت را در اعماق وجود انسانها به بار مینشاند تا نهالهای هدایت و ایمان به درختانی تنومند تبدیل شوند و آنچنان باری را بر شاخههای رسالت بنشاند که سنگینی آن همه را شگفتزده کند.
پس دولت حقه برپا کننده این امانت الهی است تا درختان پرحاصل انبیاء، حاصل رسالت خویش را بر همگان آشکار کنند و امتها به یکدیگر بپیوندند و شکوه و جلال حق را آشکار کرده و باطل را کف روی آب معرفی فرمایند. چون طبق فرموده کتاب آسمانی پروردگار عالم وجود آخرین امام را ذخیره میخواند، پس همگان میتوانند از آنچه پروردگار برایشان ذخیره نموده جانشان را متنعم نمایند. ذخیرهای که صاحب تمام اسرار آفرینش است تا همگان نعمتهای جانشان را بشناسند، به صفحهی زمان بیایند، در پرتو این نعمت الهی زندگی کنند و عمرشان از حرارتش به بار بنشیند، میوههایی در غلاف از جانشان بیرون بیاید، همگان در آن نظر کنند و شاکر پروردگاری باشند که زمانها و دورانها را به وجود مقدسشان از برهوت به بهشتی زیبا تبدیل نمود
این نعمت و رحمت الهی با انتخاب اولین وصی پیامبر در روز غدیر شروع شد که همانا غدیر روز رحمت و روز کمال، روز فرقان، روز هدایت و نجات و شکوفایی، روز شکست باطل و شیطان، روز پیروزی حق طلبان و عدالت خواهان است.
سلام بر امیر منتخب، خلیل نبوت، جانشین پیغمبر، وارث انبیاء، شمشیر ذوالجلال، شجرهی تقوا، میزان اعمال صالح، اوج ایمان و راه روشن اختر رخشان، امیر مؤمنان علی (ع) که در غدیر خداوند متعال یک بار دیگر همه زمین و آسمان و هر آنچه در آن است را به تماشای خلیفهاش فراخواند تا عاشقانه به او عشق بورزند.
سلام و برکات پروردگار بر آن لحظات که حکمش ابدی و اطاعتش سرمدی است و سلام بر جانهای مشتاق که همواره در فرامین قرآن کریم پا در رکاب اطاعت پروردگارشان دارند تا جان ضعیفشان در پرتو انوارش از گردبادهای نفس اماره رهایی یابد آنگاه به زبان عجز به ناتوانی جانی معترف شوند که عالم هستی در چرخشش امانتدار آن بود آنگاه که پروردگارش او را ندا داده است که خلیفهات را دریاب او اطاعت کرده و در مقابلش به سجده درآمده تا بر گُردهی علمش سوار شود و هر لحظه ورقی از دفتر خلقت به دستش نگاشته شود آنگاه آفرینش به سخن درآید و او را خطاب کند: ای خلیفهام، به تو نگریستم و از انوارت به آبادانی درآمدم؛ شب و روزم را به عشقت آراستم و در قامتت نگریستم؛ به نجواهایت سختی را هم فراموش کردم؛ از سرچشمهی روح خداوندیات نوشیدم و جان معطرت را در آغوشم خوابانیدنم، از عطرش گلهای زمین را رویاندم و دانهها را از غلافشان خارج کردم و به آن لحظه که این امانت را از دامنم بستانند اشکها ریختم و سیلابها جاری کردم؛ آتشفشانها را افروختم و باز شعلهی جانم فرو ننشست؛ دست بر دامن ندای پروردگارم شدم که فرمود: آنگاه که آسمان بشکافد و زمین زیر و رو شود هر کس بداند که با خود چه چیزی را آورده است؛ آنچه همراه خلیفهام باشد تمنای آفرینشی است که او را همواره ستوده است.
بله وای بر احوال انسانهای جاهل و خودپرست و قدرناشناس که از سنگ و خاک هم کم ترند درحالیکه زمین و کوه و همهی هستی با زیباترین بیانِ عارفانه و عاشقانه فرمانبرداری و اطاعت از خلیفه را ابراز میدارد آنان به پیمان خود وفا نکرده و عهد شکستند؛ نه تنها قلب نازنین امام و ولی و خلیفهی راستین امیر مؤمنان علی (ع) را با جهل و ظلم به خود زخم زدند بلکه امر پروردگار مهربان و پیامبر رحمت للعالمین را نیز نادیده گرفتند که امیر مؤمنان علی (ع) دربارهی ایشان چنین فرمودند: این مردم طعم شیرین بیعت با امام و ولی را به زهری خطرناک تبدیل کردند و آن زهر در جانشان آنچنان اثر کرد که نجات از آن ممکن نشد و مرگ در وجودشان نمایان شد و تلاش من برای نجات ایشان بیحاصل ماند و آنان مُردند و بدنی مسموم را به قیامت میآورند تا سموم آن با آتش بسوزد و پاک شود.
عاشقان امیر مؤمنان علی (ع) در حال حاضر به فرزند گرامیشان عشق میورزند و منتظر اباصالح المهدی (عج) هستند چون پروردگار متعال امر میفرماید که خلیفه من و جانشین من در زمین به خانهی من تکیه خواهد نمود و خود را به عنوان خلیفهی من معرفی میکند.
حال شما ای مهمانان این کوی عشق که در این روز بزرگ حضور دارید با قلبی محکم و مطمئن اعلام کنید که همه جان عالم به فدای امیر مؤمنان علی (ع) و وارث و فرزند گرامیشان امام عصر و زمان، بقیة اللّه اَرواحُنا لَک الفداء باد و از ایشان تقاضا کنیم که دستهای بیعتمان را بپذیرند و در پایداری آن یاریمان کنند و برای برآورده شدنش فریاد میکنیم: