بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی عید غدیر
۱۳ آبان ۹۱
حمد و سپاس خداوند جلیل و جلال و جمیل را سزاست که ارجمند است در فرمانروایی، بیشریک و وزیر است در خدایی، شنوا و بینا و توانا و دانا و حکیم است؛ بخشنده و نیکوکار و عذر پذیرِ گنهکار و کریم است. نور زمین و آسمانها و ستارگان و کهکشانها است و آفرینندهی جانداران و گیاهان و زنده کنندهی مردگان است. پاک و منزه است پروردگار بیهمتا؛ نیست معبودی غیر از او.
و درود و صلوات خداوند بر پیامبر اعظم، رسول اکرم، نبی مرسل، حضرت محمد (ص) و بر خاندانش که همگی معدن رحمت، گنجینههای علم و دانش، ستارگان هدایت، پرچمهای ایمان و تقوا و دعوت کنندگان به حق و پارساییاند.
سلام بر امیر غدیر و غدیریان از غدیر تا قیامت.
غدیر، روز رحمت و روز کمال، روز فرقان، روز هدایت و نجات و شکوفایی، روز شکست باطل و شیطان، روز پیروزی حقطلبان و عدالت خواهان. سلام بر امیر منتخب، خلیل نبوت، جانشین پیغمبر، وارث انبیا، شمشیر ذوالجلال، شجرهی تقوا، میزان اعمال صالح، اوج ایمان و راه روشن، اختر رخشان، امیر مؤمنان علی علیهالسلام که در غدیر، خداوند متعال یک بار دیگر همهی زمین و آسمان و هر آنچه در آن است را به تماشای خلیفهاش امیر مؤمنان فراخواند که انسانها با بیعتشان و همهی هستی با سجده و اطاعتش عاشقانه به او عشق بورزند و سلام و برکات پروردگار بر آن لحظات، که حکمش ابدی و اطاعتش سرمدی است و سلام بر جانهای مشتاق که همواره در فرامین قرآن کریم پا در رکاب اطاعت پروردگارشان دارند تا جان ضعیفشان در پرتو انوارش از گردبادهای نفس اماره رهایی یابد آنگاه به زبان عجز به ناتوانی جانی معترف شوند که عالم هستی در چرخشش امانتدار آن بود آنگاه که پروردگارش او را ندا داده است که خلیفهات را دریاب او اطاعت کرده و در مقابلش به سجده درآمده تا بر گُردهی علمش سوار شود و هر لحظه ورقی از دفتر خلقت به دستش نگاشته شود آنگاه آفرینش به سخن درآید و او را خطاب کند: ای خلیفهام، به تو نگریستم و از انوارت به آبادانی درآمدم؛ شب و روزم را به عشقت آراستم و در قامتت نگریستم؛ به نجواهایت سختی را هم فراموش کردم؛ از سرچشمهی روح خداوندیات نوشیدم و جان معطرت را در آغوشم خوابانیدنم، از عطرش گلهای زمین را رویاندم و دانهها را از غلافشان خارج کردم و به آن لحظه که این امانت را از دامنم بستانند اشکها ریختم و سیلابها جاری کردم؛ آتشفشانها را افروختم و باز شعلهی جانم فرو ننشست؛ دست بر دامن ندای پروردگارم شدم که فرمود: آنگاه که آسمان بشکافد و زمین زیر و رو شود هر کس بداند که با خود چه چیزی را آورده است؛ آنچه همراه خلیفهام باشد تمنای آفرینشی است که او را همواره ستوده است.
بله وای بر احوال انسانهای جاهل و خودپرست و قدرناشناس که از سنگ و خاک هم کم ترند درحالیکه زمین و کوه و همهی هستی با زیباترین بیانِ عارفانه و عاشقانه فرمانبرداری و اطاعت از خلیفه را ابراز میدارد آنان به پیمان خود وفا نکرده و عهد شکستند؛ نه تنها قلب نازنین امام و ولی و خلیفهی راستین امیر مؤمنان علی (ع) را با جهل و ظلم به خود زخم زدند بلکه امر پروردگار مهربان و پیامبر رحمت للعالمین را نیز نادیده گرفتند که امیر مؤمنان علی (ع) دربارهی ایشان چنین فرمودند: این مردم طعم شیرین بیعت با امام و ولی را به زهری خطرناک تبدیل کردند و آن زهر در جانشان آنچنان اثر کرد که نجات از آن ممکن نشد و مرگ در وجودشان نمایان شد و تلاش من برای نجات ایشان بیحاصل ماند و آنان مُردند و بدنی مسموم را به قیامت میآورند تا سموم آن با آتش بسوزد و پاک شود.
در ادامه در مورد غدیر میفرمایند: زبانها از شکر آن عاجز و فکرها از اندیشیدن به آن در حیرت است که خداوند بزرگ تکامل دین را در تکامل راه آن قرار داد؛ سر راهش 12 چراغ فروزان که هر اختری نوری را ساطع نمود قرار داد و بسیاری از مردم در آن نور، راه هدایت را یافتند و آخرین اختری که باقی مانده اجرا کنندهی یحیی و یمیت است که طبق مثالهای قرآن کریم بعد از هر باران، طبیعت زنده میشود و گیاهانی تازه میرویاند؛ در غدیر، طبیعت زنده شد و آنچه از گیاهان از آن رویید همه معطر و خوشبو بودند که هرگز خزان به آنها راه پیدا نکرد و آخرین امام، بهاری است که هرگز پاییزی ندارد و گل غدیر در آن برای همیشه باقی میماند و احدی را جرئت چیدن آن نمیباشد ولی چه اندکاند آنهایی که با بهار غدیر گل دادند و چه بسیارند آنانی که با خزان غدیر زرد شدند و از بین رفتند و هرگز برایشان حیاتی مجدد نمیباشد؛ جز خزان رنگی را نخواهند دید و جز آتش خانهای نخواهند داشت.
ایشان در توصیف شیعهی واقعی چنین فرمودند که: اگر باور کنید که کسی بتواند کوه بزرگی را با یک دست بلند کند و از جا بکند آن وقت میتوانید باور کنید که شیعیان را هم میشود با یک اشاره از راه بیرون آورد و اگر کار اولی دشوار بود کار دومی هم دشوار است. آن کس که خود را شیعه مینامد آن کوه است و اگر غیر آن عمل کند مانند دیوارِ شکسته است که هر آن با یک باد فرو میریزد و سالها میگذرد و بیعت کنندگان آیندهی ولایت، نام مرا دوست میدارند ولی دست مرا نمیگیرند بلکه از آن میترسند، دستانشان را مخفی میکنند و نام مرا برای بیعت صدا میزنند و بیعت با صدا مانند نوایی در باد است که باد فقط باعث تکرار آن است و اثر دیگری ندارد؛ ظلم در نام من محو و نابود میشود و ظالم با نام من دچار عطش قیامت خواهد شد.
حال امامت و غدیر و امیر مؤمنان علی (ع) را از دیدگاه سرور عالمیان حضرت زهرا (س) بیان میکنیم که فرمودند: حی علی خیرالعمل در اذان یعنی ولایت امیر مؤمنان علی (ع) که در آغازِ اطاعت از پروردگار کریم است نماز ستایش است و ستایش همراه با اطاعت میباشد و اطاعت، عمل به فرامین و بزرگترین فرمان در اسلام اعلام ولایت بعد از رسول خاتم است و خداوند کریم وعده فرمودهاند که همهی مخلوقات خود را هدایت میکنند و تا هدایتگری نباشد کسی را مؤاخذه نمیکنند و آن هدایت در رسالت و امامت تا قیامت ادامه دارد. در کنار ولایت بودن از ظلمات نجات پیدا کردن است و این بهترین لطف و ایثار الهی میباشد پس نمازی که بهترین عملهاست بدون ولایت کامل نیست چون این دستور قرآن کریم است که فرمود: من دین را در جانشینی رسالت کامل کردم پس نماز بدون ولایت شبی تاریک و طوفانی است و عمل من در اطاعت از امامت در پنجرهی قلبم جاودانه شد و معنی اُولِی الاَمرِ مِنکُم شکل گرفت و به عمل درآمد و آن عمل پذیرفته شد. اطاعت از امیر مؤمنان اطاعت از تمام فرزندان امام میباشد پس در خدمت فرزندش قائم آل محمد (ص) بودن یعنی در خدمت امیر مؤمنان بودن پس باید امت آخر زمان از ولی امرشان اطاعت صد در صد داشته باشند تا عبادتشان پذیرفته شود و دینشان کامل گردد و اگر غیر از این بود مسلمانی در کار نیست.
و در مورد شخصیت والای امیر مؤمنان علی (ع) نیز چنین فرمودند: جان امیر مؤمنان آنگاه که در کالبدش جان گرفت و پروردگار عالم اراده فرموده تا روح را در علقهی جانش بدمد جانش به سخن درآمد و در اولین تکانِ حیاتش ابراز فرمود: ای جانانم، مرا از خاک و گِلِ بهشت به لخته خونی بیافریدی و من در هر تکانی به شِکوه درخواهم آمد که من خاکم و در خون جانم به آن گواهی خواهم داد پس نامم را از پدرم و از خاکش جدا نکن تا ابوتراب باشم، به زمین بیایم و نامم را با خود همراه کنم و مجدداً همان باشم و به خاک بهشت برگردم و پروردگار عالم دعایش را مستجاب فرمود و او را مولود کعبه قرار داد تا همواره در بهشت، جاودان باقی بماند و وجودش معصوم آمد و معصوم رفت تا به مکانی که برایش مشتاق بود بازگردد و در جوار حق جای گیرد پس منتظر فرزندش اباصالح المهدی (عج) باشید که همان ابوتراب است که درختان زمین منتظرند تا سایهی امر الهی بر زمین سایه افکند و پروردگار عالم امر فرماید که: خلیفهی من و جانشین من در زمین به خانهی من تکیه خواهد نمود و خود را بهعنوان خلیفهی من معرفی میکند آنگاه درختانِ زمینی محو شوند و برگهای خود را بریزند و شاخههای خویش را فرود آورد تا سرو قامت، منجی پروردگار عالم حضرت مهدی را در سایبان وجودش از ملکوت آسمان تا منتهاالیه زمین به تماشا بایستد و تبارک الله احسن الخالقین را معنا کند. پس شما که در این کوی عشق در این روز بزرگ حضور دارید با قلبی محکم و مطمئن اعلام کنید که همهی جان عالم به فدای امیر مؤمنان علی علیهالسلام و وارث و فرزند گرامیشان امام عصر و زمان بقیةالله ارواحنا لک الفدا و تقاضا کنیم که دستهای بیعتمان را بپذیرند و در پایداری یاریمان کنند.
حال دست به دعا بر میداریم:
بار الها ما را یاری فرما در این روز بزرگ و همهی روزها بر عهد و پیمان و بیعتمان با امام عصر استوار و محکم باشیم.
بار الها نام شیعهی امیر مؤمنان نامی بس بزرگ و افتخارآفرین است؛ ما را یاری فرما که لیاقت شیعه بودن را داشته باشیم.
بار الها ما امر تو را که بهوسیلهی پیامبرت در جهت اطاعت از امیر مؤمنان و فرزندانش مخصوصاً امام عصر بود را شنیدیم و اطاعت کردیم، از فضل و کرم خود ما را جز گواهان ابدی، قرار بده.
حال دست بیعتمان بالا میبریم و همنوا فریاد میزنیم:
اللهم وال من والاه و عاد من عاداه
سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم