بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت حضرت زهرا (س) (روایت دوم)
۱۲ اسفند ۹۵
سلام بر بزرگی و جلالت پروردگار، آفرینندهی هر آنچه در عالم روزیخور سفرهی احسانِ جبروتیاش است، احسانی که پایانی ندارد. آغوشی که همگان را به خود میخواند تا بار دیگر طعم ملکوت را به خاطر بیاورد. افسوس آنچه در ذائقهی انسان به یادگار ماند طعم تلخ جدائی بود. طعمی که شیطان نفس آن را آراست تا همگان به خدمتش درآیند. زمان نظارهگر حقیقتی شد که پروردگار وعده فرموده بود. آتش امیال افروخته شد و آنچنان شعله کشید که وارد خانهی وحی شد. حرمت آن را شکست و تا قیامت ننگش را باقی گذاشت. مردم زمانهاش در حیله و نیرنگ شیطان حقیقت را نیافت پس در تاریکی و جهل به دنبال فرمانروائی به راه افتاد که فریادش در زمانها به عنوان شقیترین نسل باقی ماند.
امروز مدینه در گلوی خویش بغضی را پنهان میکند. غمی که هرگز پایان نیافت. گریهای که صدای حزن و اندوهش در دل زمان باقی ماند و اینک مدینه شاهد آن مظلومیت است. مودت به خاندان پیامبر (ص) در دنیاطلبی حاکمان به دشمنی بدل گشت و آثارش زمین را در بهت و حیرت فرو برد. رسالت در حکومت خلاصه شد و میراث بزرگ هدایت به حسرتی که زمان بر دوش خویش آن را حمل نمود تا آیندگان به آن به دیدهی حقی بنگرند که توان امت گذشته در نگهداریاش به باطل جانشان در عقلی کودکانه بدل گشت. اینک با این ارث عظیم و ثروت بیحساب پروردگار عالم جان زمان به بازیچهی خطرناکتر از گذشته مبتلا گشته و به آنچه میاندیشد میراث خاندان نبوت نیست بلکه اندیشهای است که در ذهن خویش میسازد و با آن نقش میخندد و میگرید.
حضرت زهرا (س) به زمان محدود نمیشود. او کوثری است که هرگز چشمهی علمش تهی نمیگردد پس شهیدهای ناظر بر عملهاست. او شما را در آتشی که گذشتگان برر در خانهی وحی انباشته نمودند و اینک آن آتش بر حقیقت رسالت زده میشود میبیند. پس تیغ زمان بُرندهتر از گذشته گلوی حق را میبرد. گوشها میشنود و ساعتی بعد در خاموشی جانی فرو میرود که سردی مرگ در آن حس میشود. چارهی این همه غفلت چیست؟ چگونه میتوان برای مجلسی که در آن حزن و اندوه پیامبر (ص) حس میشود عزاداری کرد؟ با کدام اشعار وصف این حزن امکانپذیر است؟ دینی که در دنیای مردمان به فراموشی سپرده شده و امروز عزیزترین هدیهی پروردگار از خاندان رسالت جدا شده و زمان را در آتش حسرتش باقی میگذارد تا شاهدی باشد بر مدعیان محبتش.
وای بر ما که توان شناختش را در نام با برکتش نداریم. فرزندش را به مدد میخوانیم: مولای ما، مادر گرامیتان طبق فرمودهی پدر گرامیشان اُم ابیها بودند، مادر پیامبران از اولین تا آخرین؛ پس ما را در این حزن و اندوه بزرگ یاری کنید. دست ضعیفمان منتظر دست جانشین بر حق پیامبر (ص) است. در این تاریکی که فرقی با جاهلیت ندارد یاریمان کنید که به کنار باطل نرویم و همواره نام با جلالتتان را برای نجات از اوهامات جانمان به مدد بخوانیم. پس فریاد میزنیم: