بسم الله الرّحمن الرّحیم

خطبه‌ی شهادت حضرت زهرا (س) (روایت دوم)

۱۵ آذر ۱۴۰۳

سلام بر بزرگی و جلالت پروردگار، آفریننده‌ی هر آنچه در عالم روزی‌خور سفره‌ی احسان جبروتی‌اش است. احسانی که پایانی ندارد. آغوشی که همگان را به خود می‌خواند تا بار دیگر طعم ملکوت را به خاطر بیاورد. افسوس آنچه در ذائقه‌ی انسان به یادگار ماند طعم تلخ جدایی بود. طعمی که شیطان نفس آن را آراست تا همگان به خدمتش درآیند. زمان نظاره‌گر حقیقتی شد که پروردگار وعده فرموده بود. آتش امیال افروخته شد و آن‌چنان شعله کشید که وارد خانه‌ی وحی شد. حرمت آن را شکست و تا قیامت ننگش را باقی گذاشت. مردم زمانه‌اش در حیله و نیرنگ شیطان حقیقت را نیافت پس در تاریکی و جهل به دنبال فرمانروایی به راه افتاد که فریادش در زمان‌ها به‌عنوان شقی‌ترین نسل باقی ماند.
مودت به خاندان پیامبر (ص) در دنیاطلبی حاکمان به دشمنی بدل گشت و آثارش زمین را در بهت و حیرت فرو برد. رسالت در حکومت خلاصه شد و میراث بزرگ هدایت به حسرتی که زمان بر دوش خویش آن را حمل نمود تا آیندگان به آن به دیده‌ی حقی بنگرند که توان اُمت گذشته در نگهداری‌اش به باطل جانشان در عقلی کودکانه بدل گشت.
حضرت زهرا (س) پس از رحلت پدرشان در معرفی چهره‌ی پلیدشان این‌گونه بیان فرمودند: سپاس پروردگار را که عشق به ذات حق را آفرید تا در پناه این عشق انسان‌ها به اوج معرفت الهی دست یافته و در جوار حق جای گیرند. من صدیقه‌ی طاهره، بنت احمد بن عبداللّه هستم. همه من را خوب می‌شناسید و به گذشته‌ی من آگاهید. معرفی خودم درحالی‌که در اعتراض به وجود من باعث شأن نزول آیه‌ی کوثر شده الزامی ندارد. شما خوب مرا و جانشین پیامبر و جایگاه امامت را می‌شناسید. هرگز پدرم ادعایی بر شما نداشت جز آنچه که خداوند خواسته بود و هرگز همسرم علی بن ابیطالب (ع) ادعایی بر شما نداشت جز آنچه که خداوند خواسته بود و هرگز من ادعایی بر شما ندارم جز آنچه که خداوند خواسته بود. ای مردم با دست خود آتش را بر جان‌های خود می‌خرید، از عذاب پروردگار بترسید که روز حساب روزی سخت است و دشوار و در آن روز جز پدرم همسرم و خودم و فرزندانم شما را یاوری نمی‌بینم. شما را به وصایای پدرم آگاه می‌کنم و اکنون آن‌چنان دل‌شکسته هستم که پدرم در جنگ بدر دل‌شکسته بود. اسلام دین خداوند است. خداوند از دین خود محافظت خواهد کرد و من و فرزندانم درفش‌های این دین هستیم هرگز با دسیسه‌های شیطان آیین محمد (ص) آسیب نخواهد دید و هرگز قرآن فراموش نخواهد شد و هرگز حکومت خداوند در زمین لطمه نخواهد دید. آنچه که می‌کنید رسوایی است بر خودتان. آیا خداوند در قرآن صحبت از قبیله‌ی بنی اسد یا بنی‌هاشم یا قبایل دیگر عرب کرده‌اند که اکنون این‌چنین بر برتری در حکومت نسبت به یکدیگر عصیان کرده‌اید. حکومت جز به فرمان خداوند نیست و فرمان خداوند در حکومت پسر عموی رسول خدا علی (ع) است. با نافرمانی از دستور خداوند یکتا خشم و غضب الهی را بر خود مستولی نکنید و خود را از الطاف حق خارج ننمایید. ما اهل‌بیت رسول خدا هستیم که جز راه حق را نخواهیم رفت و به دنیا جز به لهو و لعب نخواهیم نگریست پس از خداوند بترسید و با آل رسول‌اللّه دشمنی نکنید.
روزی حضرت جبرئیل بر پدرم وارد شد و فرمود: حق شما را سلام می‌رساند و می‌فرماید اگر چشمه‌ها تبدیل به سنگلاخ شود و اگر مزرعه‌ها تبدیل به بیابان و اگر زمین جز آتشی به آسمان زبانه نکشد جز بر محبت رسول و آل رسول‌اللّه راضی و خوشنود نخواهم شد پس با خود دشمنی نکنید و خود را در آتش خشم الهی گرفتار نکنید که عاقبتی جز آتش دوزخ نخواهد داشت. من به تمام افکار و نتیجه اعمال شما آگاهم. دست از من و همسرم بردارید و حرمت رسول خدا را نگه دارید. اگر چنین نکردید باید منتظر قدوم مبارک پسرم که نام من و پدرم و همسرم را بر تمام زمین پرآوازه خواهد کرد باشید. در دست‌های او ذوالفقار و در لب‌های او کلام پیامبر و در پاهای او عزم حسین است. دولت او دولت عشق است و داد. در دولت او ظلم و ستم نخواهد بود و هرگز حرمت رسول‌اللّه شکسته نخواهد شد. زمین با نام آخرین رسول شکوفا خواهد شد. سپاس پروردگار را که ما را از اهل این دولت پیروزمند قرار داد و همچنین پیروان ما را و علاقه‌مندان ما را. آنچه را که باید بگویم با شما گفتم. مشیتی جز مشیت پروردگار بر خود نمی‌دانم. اینک سخنان خود را به پایان می‌برم و برای روح بزرگ و پرآوازه‌ی پدرم و شهدای اسلام آرزوی پیروزی و رحمت می‌نمایم.
اینک در مقابلِ آیینه‌ی زمان می‌نشینیم و شهادت می‌دهیم که سرور عالمیان در میدان جهادِ حق، به آنچه نزد پروردگارش بود دل و جان را تسلیم نمود و راهی را پیمود که وعده‌ی خالقش بود پس آنچه این مصیبت را برای تمام زمان‌ها سنگین‌تر می‌کند همان جهل است که سایه‌ی شیطانی‌اش محو نمی‌شود و همواره بر جانِ عاشقان خاندان نبوت می‌تازد، تازیانه‌اش آن‌چنان اثری دارد که قلب‌ها را در سینه مجروح می‌کند و جان‌ها را به باوری می‌کشاند که خود، آن را تزیین و نامش را سندِ دینی می‌خواند که خود آن را نگاشته است درحالی‌که سینه را باید از هجرانِ کوثری شکافت که اُم اَبیها بود، دریایی که هرگز علمش را پایانی نبود پس به دریا متوسل می‌شویم و ابراز می‌داریم: ای دخترِ پیامبرمان و ای سیده‌ی زنان عالم بر جانِ سوخته از فراقتان نظری کنید تا در پرتوِ هدایتتان، از جهل نجات یابد و همواره جانی مشتاق که در این دوره‌ی سخت که میدان آزمایش الهی در آزمودن حق از باطل برپاست ما را از سفره‌ی احسانتان اطعام کنید تا مدافع حقی باشیم که به آن یقین داریم.

اللهم عجل لولیک الفرج

دانلود خطبه