بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت امام هادی (ع)
۱۲ دی ۱۴۰۳
حمد و سپاس پروردگار رحمان و رحیم را سزاست که آفرینندهی جانهاست، جانهایی که با شکرش به دریای بیکران محبت و احسانش داخل شده و عزت یابند، عزتی که همهی مخلوقات در برابرش سر تعظیم فرود آوردند، پس شکر پروردگار یکتا را که هدایت خویش را بر جان بندگانش هدیه فرمود تا همواره بر سر سفرهی احسانش بنشینند و از رزق ملکوتیاش جانشان را متنعم کنند؛ نیست معبودی جز خداوند یکتا که رحمتش فریادرس بندگان، احسانش یاری کنندهی درماندگان، بخشایندهی گنهکاران، روزی دهندهی خورندگان و آرامش دل مؤمنان است.
بار الها ماهی را آغاز نمودهایم که مقدمهای است بر ورود به ماه شعبان، ماه پیامبرت، خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) و همچنین ماه پربرکت رمضان، پس به ما توفیق عبادت و نیایشی خالصانه عنایت بفرما. عبادتی که در پرتو آن بتوانیم به مقام قرب و بندگیات برسیم؛ اما چه نماز و عبادتی میتواند در این ماه پر فضیلت ما را به این مقام برساند؟ وقتی در محراب به نماز میایستیم حمد ما را چه کسی میگوید؟ خودمان یا افکارمان و یا پیشنمازهای متعدّد و غیر صالحی که در فکرمان وجود دارد و هر کدام یک قسمت از حمد ما را به خود اختصاص میدهند. آیا وجود و عشقی که با آن در محراب ایستادهایم پیشنمازمان است یا دنیا با آرایش آنکه قرآن کریم بهعنوان زینت از آن یاد میکند. اگر دنیا پیشنماز باشد وای بر احوالمان که نماز ما به دست پیشنمازی سپرده شده است که کارش افسون است و اگر به دست نفس سپرده شد و او پیشنماز است که ما را گاهی در عرش و گاهی در فرش گردش میدهد. مدتی در سعادت هستیم و مدتی در ضلالت ولی اگر پیشنماز پیشوا و رسول بود دیگر ترسی وجود ندارد. رسول از پیش پروردگار پیشنماز است و میتوان با اطمینان حمد خود را به او بسپاریم پس هر چه زودتر تا فرصت باقی است باید رسول محراب وجود را انتخاب کرد و در آن محراب فقط به عبادت پرداخت چون محراب جای کارهای بیهوده نیست و قرآن کریم از آن بهعنوان محل وحی نام میبرد و میفرماید: «وقتی حضرت زکریا در محراب مشغول عبادت بود پروردگار او را ندا داد» پس اگر ایشان در محراب دلش جز رسول کس دیگری بود هرگز ندای پروردگار را نمیشنید و آنچه میشنید صدای نفس خودش بود که او را در امور دنیا پیشنمازی میکرد و در آن نماز، پیشنماز فردی غیر صالح و فاسق بود و آنچه را که صاحب نماز به او اقتدا کرده بود همه را نابود میکرد و جز زحمت برای صاحب آن باقی نمیگذاشت.
پس عبادت عشق است و بندگی و آنچه پروردگار میدهد پیشکش است نه ذخیره و اذکار الهی مانند نورافکنهای قوی هستند که بر پردهی دل نورانیت میبخشند و میتوانند آسمانهای هفتگانه را زینت کنند که معنی ذکر متذکر شدن است و اگر در این ماه عزیز و مبارک کسی ذکری را بگوید ولی با آن ذکر متذکر بزرگی و جلالت حق در وجودش نشود آن ذکر نمیتواند فضای روح را تطهیر کند. زبان بدن ساختارش صحبت کردن است و هر کلمهای که به آن بیاموزی میگوید پس زبان روح است که توانمند است و توانایی گفتارش باعث نورانیت روح میشود پس در این ماه عزیز با عبادتهای خاشعانه و اذکار عاشقانهی خود میتوانیم ملکوت روح خویش را پرورش داده و در آسمان معرفت الهی که دارای ستارگانی بزرگ و نورانی است به گردش درآییم.
یکی از این ستارگان نورانی حضرت امام علی نقی، ملقب به هادی (ع) است که امشب در سوگ این امام عزیز نشستهایم. ایشان در سال 212 هجری در مدینه متولد شدند و هشت ساله بودند که امامت شیعیان را به عهده گرفتند و متوکل عباسی ایشان را به سامرا تبعید و تحت نظر گرفت ولی امام هادی (ع) لحظهای از تلاش دست برنداشت و فعالیتهای خود را به شیوهای مطابق اوضاع زمان خویش به پیش برد و از ایشان چندین دعا و زیارت بر جای مانده که مشهورترین آنها زیارت جامعهی کبیره است که دارای سند صحیح بوده و از نظر بلاغت نیز در بالاترین درجه قرار دارد و مفاهیمی بسیار عالی و دارای مطالبی بدیع است.
حال ضمن تسلیت به ساحت مقدس فرزند گرامی امام هادی، امام و مولایمان اباصالح المهدی (عج) مزین میکنیم این خطبه را به فرازهایی از زیارت جامعهی کبیره که از زبان مبارک امام هادی (ع) است که سرشار از نکتههای پر مغز و ادب حضور و معرفی جامع و کامل اهلبیت است که در فرازی در شناخت اهلبیت آمده است که:
شما ای خاندان نبوت و جایگاه رسالت و حجتهای خدا بر اهل دنیا و آخرت، خداوند کریم شما را عزت داد به هدایت، برگزید به خلافت، امین داشت به سِر و حکمت و قرار داد شما را پایههای توحید، پاک کرد از بدیها و شما دعوت کردید مردم را به امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با مال و جان و فرزند در راه خدا پس مولا و سروران من، به راستی که گناهانم پاک نشود مگر به شفاعت شما چون خداوند کریم شما را مأمور هدایت و نجات ما قرار داد پس یاریمان کنید تا از آلودگیها پاک شده و رستگار شویم پس به امید رستگاری با صدایی رسا فریاد میزنیم: