بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت امام هادی (ع)
۴ بهمن ۱۴۰۱
بار خدایا حمد و ثنا درخور عظمت و بینیازی توست که صاحب همهی نعمتها و رحمتهایی که آفریدی و روزی دادی، بخشیدی و مهربانی کردی، بدی و خوبی را الهام نمودی، عطا کردی و افزودی پس هر که به غیر تو امید بست ناامید شد و هر که از غیر تو عزت جست خوار گشت. نیست معبودی جز ذات اقدست.
بار الها ماهی را آغاز نمودم که مقدمهای است بر ماه پیامبرت، افضل اوصیاء، حضرت محمد (ص) و ماهت ماه رمضان، پس به من توفیق عبادت و صبر شکرگزارانت، عمل دوستدارانت و یقین عابدانت را عطا کن و یاریم کن عملی را انجام دهم که خیر و ثواب و نجات دنیا و آخرت در آن باشد.
سلام و صلوات بر رسول اکرم، واسطهی خیر و برکت، حضرت محمد (ص) و بر خاندان پاکش و سلام بر دورانها و بر امانت جانشان؛ همانهایی که آمدند تا نقش را معنا کنند؛ نقش استوار بندگی، پس پردهی جانشان را گشودند تا همگان در آینهی روحشان نمادی از خلقت را شاهد باشند آنگاه دست توانمندشان را گیرندهی دستهایی نمودند که نشانیشان را پروردگار در کتاب آسمانی قرآن کریم اعلام فرموده همانانی که نقش روحشان نقشی استوار است نقشی که سازندهی جان خلیفه است.
پس شکر پروردگار کبریایی و قدرتمند و آفریننده که خود فرمود: بزرگوار است خدایی که سلطنت ملک هستی به دست قدرت اوست و بر هر چیزی تواناست، خدایی که مرگ و زندگانی را آفرید که شما بندگان را بیازماید تا کدامیک نیکوکارتر است و او مقتدر و آمرزندهی گناهان بندگان است بندگانی که همواره حیاتشان را با انوار پروردگارشان جاودانه میسازند و دست محبتشان را بر جانهایی میگشایند که مودت را جز به عمل نمیآرایند.
پس به فرمودهی سرور عالمیان، حضرت صدیقهی کبری فاطمهی زهرا (س) شرط مودت عمل به دستورات خداوند در قرآن کریم است که در آن صورت است که دستهای قدرتمند اهلبیت به یاری بندگان خواهد آمد و نجات و سعادت دنیا و آخرت را در پی دارد، در غیر این صورت نه تنها مودتی پذیرفته نیست بلکه توحید نیز پذیرفته نخواهد شد پس باید فریاد کرد وای بر احوال دشمنان اهلبیت که چه سیهروز و بدفرجام هستند.
ما در این روز به سوگ یکی از اختران آسمان امامت در این کوی عشق نشستهایم که آن شهادت دهمین اختر امامت و ولایت، هدایتکننده، صابر و عادل، عالم و هادی، حضرت امام علی نقی است. فرصت را غنیمت داشته گوشهای از زندگانی پر برکت ایشان را بازگو میکنیم.
نام آن بزرگوار علی و لقبهای مشهورشان نقی و هادی است. عمر شریف ایشان چهل سال بود. در نیمه ذیالحجه سال 212 متولد و در سوم رجب سال 254 به دست معتز عباسی لعنت الله مسموم و به شهادت رسیدند. مدت امامت ایشان سی و سه سال است. هفت ساله بودند که حضرت امام جواد (ع) پدر گرامیشان شهید شدند و امامت به ایشان منتقل گردید. سیزده سال در مدینه به سر بردند و متوکل عباسی که امیر مؤمنان علی (ع) در نهجالبلاغه او را شقیترینِ خلفای عباسی به شمار آورده، ایشان را جبراً به بغداد آورد. در مدت بیست سالی که وجود مبارکشان در بغداد بودند متوکل لعنت الله هم ایشان را به زندان میانداخت و هم در زمانی که امام در خارج از زندان بودند نیز به آزار و اذیت ایشان میپرداخت.
حال ضمن تسلیت به ساحت مقدس فرزند گرامی امام هادی، امام و مولایمان اباصالح المهدی (عج) مزین میکنیم این خطبه را به فرازهایی از زیارت جامعهی کبیره که از زبان مبارک امام هادی (ع) است که سرشار از نکتههای پرمغز و ادب حضور و معرفی جامع و کامل اهلبیت میباشد که در فرازی در شناخت اهلبیت آمده است که: شما ای خاندان نبوت و جایگاه رسالت و حجتهای خدا بر اهل دنیا و آخرت، خداوند کریم شما را عزت داد به هدایت، برگزید به خلافت، امین داشت به سر و حکمت و قرارداد شما را پایههای توحید، پاک کرد از بدیها و شما دعوت کردید مردم را به امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با مال و جان و فرزند در راه خدا پس مولا و سروران من، به راستی که گناهانم پاک نشود مگر به شفاعت شما چون خداوند کریم شما را مأمور هدایت و نجات ما قرارداد پس یاریمان کنید تا از آلودگیها پاک شده و رستگار شویم.