بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت امام علی (ع) شب 21 رمضان شب قدر
۲۷ تیر ۹۳
حمد و سپاس از آن پروردگار یکتاست. خداوندی که شکافندهی دانه و هسته، برآرندهی ظلمات و نور و آگاه به نهان و عیان، آفرینندهی زمین و آسمان و روزی دهندهی بندگان، خوار کنندهی گردنکشان و عزت بخش مؤمنان، زنده کنندهی مردگان و خداوند رکن و مقام است.
سلام و صلوات بر خاتم انبیا حضرت محمد مصطفی (ص) و بر وصی بر حقش امیر مؤمنان (ع) و بر سرور عالمیان حضرت زهرا (س) و بر فرزندان طاهرینشان.
سلام نامی است که پروردگار عالم آن را برای ارتباط بین خود و بندهاش برگزید و امر فرمود: به زیر چتر محبتم درآیید و پراکنده نشوید آنگاه که شما را ندا دهم: ای فرزندان آدم، از آنچه روزیتان دادم انفاق کنید تا طعم رستگاری را دریابید و انسان بپا خاست تا این فرمان را به اجرا درآورد؛ روزیاش را به پیشکشی بر بندگان عرضه کرد و برای جلب رضایت الهی، جانش به سخن درآمد: ای خالقم، بهترین متاع جانم را که ایمان به دستورات بارگاه کبریایی تو بود بین بندگانت انفاق کردم و آنان را با حق همراه نمودم پس جهادم را بپذیرد و انفاقم را جاودانه فرما تا به هنگام بازگشت به بارگاه ملکوتیات جانی را به همراه بیاورم که جز اطاعت نام دیگری را نمیشناسد.
مصداق فرمودهی سرور عالمیان همسر گرانقدرش امیر مؤمنان (ع) هستند که در راه رضایت خداوند کریم بهترینهایش، جان و هستی و خونش را انفاق کرد و در عروجش به ملکوت، جانی را همراه برد که جز یاد و ذکر و اطاعت خداوند چیز دیگری نبود و به من آموخت که در این شب قدر به صبحی برسم که در آن ظلمت جهل افسانه شود و من از خاکی که بدان خو گرفته بودم بیرون بیایم و معنای به خدای کعبه که رستگار شدم را دریابم و به خداوند کعبه عرضه دارم که: پروردگارم، رمز شهادت بهترین برگزیدهات در این شب چیست؟ چگونه جان با عزتش توانست بر بالهای فرشتگان قدر بنشیند و بر ملکوت سفر کند؟ و من در تمام سالهای عمرم در چنین شبی برای این عروج ملکوتی بر سر و سینه زنم و نامش که اسماء حسنی است را با گریه و تضرع بخوانم. اینک به رمزش آگاه شدم و آن صبح که دیگر به دنبالش شبی ندارد را شناختم، دانستم فرق بندگی اگر نشکافد نمیتواند بر بالهای فرشتگان قدر بنشیند پس پروردگارم این سر پر شور را که به تمنای رسیدن به وعدههایت قدر نشین این شب است را دریاب تا توان تحمل مصیبتی که جهل جاهلان دهر بر جانم هموار نموده است را بیابم و آنچنان ناله کنم که مرا با نام علی مدد کنی و دست ناتوانم را در دستان ید اللهیات از لغزش گناه نجات بخشی.
اینک در خانهی فرزند گرامیشان ابن الحیدر، اباصالح المهدی (عج) بر سر و سینه میزنیم و با ناله و فغان وصیت مولایمان امیر مؤمنان را در شب شهادتش میخوانیم که فرمودند: وصیت من به شما این است که هیچ چیز را با خداوند شریک نکنید و سنت رسولالله را حفظ نمایید و پیوسته این دو رکن ایمان را محترم بدارید و اگر همواره رعایت این دو رکن را بکنید هیچ زمان دچار سرزنش نخواهید شد. به خدا سوگند که این مرگ سبب کراهت من نمیگردد و از برخوردش ناراضی نیستم و در مورد مرگ همچون تشنهای هستم که آب را یافته و جستجو کنندهای که به مقصود خود رسیده و آنچه نزد خداوند میباشد شایستهی خوبان است و در خطبهی دیگری چنین فرمودند: من به پیامبر گفتم: یا رسولالله، در روز جنگ احد وقتی عدهای از مسلمین شهید میشدند تو به من گفتی که امروز شهادت از تو دور شده است و این گفته سبب ملالت من گردیده و تو که ملالت مرا دیدی گفتی: یا علی، شهادت تو بعد از من است و با آن گفته مرا شاد کردی و از من پرسیدی: در موقع شهادت، صبر تو چگونه خواهد بود آیا میتوانی شکیبا باشی؟ جواب دادم: یا رسولالله، آن زمانِ مژده و شکرگزاری میباشد.
دیدیم که مولای متقیان امیر مؤمنان (ع) با اشتیاق وصفناپذیری از شهادت در راه خدا سخن میگویند شهادتی که فقط برای رضای خداوند است و بس؛ در جهادی که حق و باطل و کفر و ایمان دو طرف آن است نه جنگی بین باطلین است و هر دسته خود را حق میداند و چه زیبا امیر مؤمنان آن را برای آیندگان توصیف کردند در ملاقاتی که با حضرت خضر نبی داشتند برای ایشان فرمودند: که ای خضر، عزم امتی را خواهی دید که جز دنیا را نمیشناسد و آخرت را افسانهای فرض میکند که در پردهی مرگ پنهان است پس چگونه بر آیندهای صبور خواهی بود که دیگر دین و فرمان خداوند کریم از جان مردمان خارج خواهد شد و آنان سرمست دستاویزهای شیطان به عرصهی زمان خواهند آمد؛ دیگر تیغ کشیدهای خونشان را نخواهد ریخت و میدان جنگی به وجود نخواهد آمد، آنان سرمستانه به دور گوسالهی جانشان خواهند چرخید تا زمان هلاکتشان فرا رسد و یکدیگر را با تیغههای از میان برکشیده به هلاکت برسانند و عملشان را حق تصور کنند درحالیکه حق، تماشاگر وجود ذلیلشان است تا دولتش شکوفا گردد و باطل افسانهای شود در پس پرده.
به وضوح در این عصر فرمودهی امیر مؤمنان (ع) را میبینیم که چگونه بشریت خون یکدیگر را میریزند که همگی این اعمال ریشه در نفس و اعمال شیطانیشان دارد ولی خود و عمل خود را حق میدانند. پس در این شب بزرگ از خداوند کریم عاجزانه بخواهیم دولت ظهور مولایمان امام عصر را شکوفا کند تا باطل افسانه شود.
بار الها همانگونه که وعده فرمودهای آنگاه که جامعهی انسانی از عقل تهی شود صاحب عقل را برانگیزی تا مردم را از گوهر وجودشان آگاه کند پس ظهور عقل کل، امام زمان (عج) را نزدیک بفرما.
بار خدایا جهان در جهل و کفر و نفاق میسوزد با ظهور مولایمان دنیا را از لوث وجود مستکبران و باطلین پاک بفرما.
بار الها امیر مؤمنان علی (ع) و فرزندانش با جان و مال و هستی خود دین اسلام واقعی را به امت مسلمان نشان دادند پس ما را پیرو ایشان قرار بده.
بار الها منافقین در لوای اسلام سعی دارند حق را در پشت پردهی باطلشان پنهان کنند با ظهور دولت حقهی امام زمان حق را آشکار و آنان را رسوا و نابود بفرما.