بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت امام علی (ع) شب ۲۱ رمضان شب قدر
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
شکر و سپاس، خالقی را که خود فرمود: ۩ اگر فضل و رحمتی که خدا بر شما ارزانی داشته است نمیبود، هیچیک از شما هرگز، روی پاکی نمیدید ولی خدا هر کس را که بخواهد پاکیزه میسازد و خدا شنوا و داناست ۩ (سورهی نور آیهی 21). چگونه میشود، فرقِ سیف الله را شکافت و جانِ مبارکش را در تحمل رنجِ زهری نشاند که سزاوارِ حیدر نبود، حیدری که زهرِ جهل، بارها قلب مبارکش را مجروح ساخته و اشکِ چشمانش را جاری نموده بود و افسوس و هزاران افسوس بر مسلمانانی که پیشانیشان، جز رنگِ نیرنگ نداشته و ندارد؛ سیاهیِ جانشان چونان بنیانِ مسجدی است که بر کنارهی سیل گاهی که آب زیر آن را شسته باشد نهاده است تا با او در آتشِ جهنم سرنگون گردد و ۩ خداوند مردم ستمگر را هدایت نمیکند ۩ (سورهی توبه آیهی 109) مردمی که با ستمشان پیشانیِ توحید را شکافتند و پایهی ظلمی را نهادند که آثارِ کفر انگیزش اکنون در جامعهی مسلمین هویداست.
امشب، خاک نجف بر خود میبالد؛ شهیدی را در آغوش میگیرد که کعبه، جایگاهِ آمدنش بود و سنگِ صبور رنجهایش؛ اکنون سالها از آن سحر گذشته است و هرساله شبِ قدرها با نامش آغاز گردیده و با عزایش پایان پذیرفته؛ نامش چلچراغِ قدری بوده که از هزار ماه بهتر است. مهمانانِ شبزندهدار قدر، شیرینیِ آن را در نامِ مولایشان در سینهی مجروح از جهل زمان احساس کردهاند و خونشان در حق، جوشیده و چارهای جز صبر نیافته، صبری که باید از آن مدد جوید تا فرقِ زمان نشکافد و جهان از مدارِ حرکت باز نایستد؛ جانشین و فرزندِ آخرینش بر ستمی بگرید که زمانها را در شهادتِ فرزندانش جسور ساخته و گُلهای نبوت را از دامن توحیدِ جامعه برچید تا نعمت را دگرگون سازد و اکنون شاهدِ دگرگون شدنش هستیم و پروردگار عالم فرمود: ۩ من نعمت شما را دگرگون نمیسازم مگر خود دگرگون شوید ۩ آیا ما مسلمانان درحالیکه سینههایمان سرشارِ از محبتِ مولا و صاحب عصرمان است خواهان دگرگونیِ نعمت ولایتش هستیم؟ اگر نیستیم باید حقطلب و حق جو باشیم، اگر نبودیم قاتلِ علی هستیم، قاتلی که به کتابِ الهی قسم خورد که فرقِ حق را بشکافد، نعمتِ هدایتش به کفری خانمان برانداز تبدیل شد که باعثِ سوختنِ وجود خودش در کفر شد و هم دلِ زمانها و دورانها را در آتشی سوزاند که همواره از چشمهی جانها روان است.
حالا میخواهم از عشاقِ علی (ع) بپرسم، غربتِ حمل نادانی و جهل چه قدر سنگین است؟ آیا آن را بر پشتت احساس میکنی؟ اگر میکنی، به جانت نهیب بزن و بگو: پروردگارم، جانم را از پردهای که به آن افکندهام نجاتبخش تا آن را بگشایم و در صفِ یاران و مددکاران مولایم بایستم و مانند ابوذرِ غفاری در رَبَذه جان دهم و بر سر سفرهی حرام ننشینم.
آنچه امشب تقدیرم را مینویسد، انتخاب است که اگر حق را خواستم با آن هستم و اگر باطل را، باز با آن پیمان میبندم تا قرآن کریم در روزِ قیامت شهادت دهد که من آن را و هدایتش را در مقابلم داشتم و باز راهِ باطل را برگزیدم و به عهدها و پیمانها وفا نکردم. اکنون تماشاگران قدرِ جانها، به شما مینگرند تا تصمیمتان را ثبت کنند و بارِ شانههایتان را یا با حق سبک کنند و یا با باطل سنگین؛ قلمِ قدر در دستتان است، آن را بنگارید تا در سایهاش بنشینید و از بهرهاش بخورید. عمرتان در رمضان، برکت مییابد و خداوند کریم از فضل و رحمتش بر آن میافزاید اگر رمضانی باشید.
حال دستمان را به دعا برمیداریم تا پروردگار کریم پردهی جانمان را کنار زند تا بتوانیم فضل و رحمتش را درک کنیم و بزرگترین نعمتش که ولایت و امامت است که خود فرموده: ۩ دین را با آن کامل کردیم ۩ را در چنین شبی با بیعتِ با امام زمانمان کامل نماییم و در خانهی مولایمان عرضه داریم: ای جانشین علی، ما شیعیانِ پدرتان با محبتمان به وجودِ مقدستان، آرزو داریم در صف حقطلبان باشیم پس ما را یاری فرمایید تا استواری قدممان گویای پیمانمان باشد.