بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت امام صادق (ع)
۲ مهر ۱۳۹۰
حمد و سپاس از آن خداوندی است که زمین و آسمان و هر چه در میان آ ن دوست را در شش روز از نیستی به وجود، امر فرمود و چون موجود گشت با فرمانرواییِ مطلق و مقتدر خود، بر همه حکمفرمایی نمود و در این آفرینش و اقتدار از احدی یاری نگرفت پس بزرگ و بزرگتر است مقامِ کبریایی و سلطنتِ بیمنتهای او. پاک و منزه است پروردگار یکتا، نیست خدایی جز ذاتِ اقدس او که حمد و ستایشِ بیوقفهی همهی موجودات از آن اوست و آنچه را که آفرید، فرمانبرش شد و جانها در مقابلش به خواری و کوچکی اعتراف نمود و سپس آدم را آفرید و به او عزت داد و خلیفهی خود برگزید و حضرت آدم به سجده درافتاد و خداوند را به اسماءِ متبرکه ستود.
سلام، نام جلالهی الهی است آنگاه که خالقِ هستی به فرشتگان امر فرمود: خلیفهای میآفرینم و آفرید. امر فرمود به آنچه خلق فرموده، همگان سجده کردند آنگاه امر فرمود: ای خلیفه، بپا خیز تا همگان در تو بنگرند و حضرت آدم (س) اطاعت کرد و فرشتگان در او نگریستند و امر آمد او را سلام کنید؛ فرشتگان سلام گفتند و حضرت آدم (س) پاسخ داد و فرمود: سلام، آغازِ سخن من است و من در این آغاز، همان را میگویم که شما گفتید و به پروردگارم سلام میدهم تا هم به شما و هم به من پاسخ دهند؛ خداوند کریم فرمود: من و فرشتگانم همواره به تو درود میفرستیم تا تو را از تاریکی به نور هدایت کنیم؛ تاریکیِ صلصال به نور خداوندی که در اثر جواب پروردگار کریم در روح انسان جلوه نمود و سلام را جاودانه فرمود.
پس سلام و درود بیپایان خداوند کریم بر خاتم انبیاء، افضل اولیاء، رحمت عالمین، رسول آخرین، حضرت محمد (ص) و بر اهلبیت طاهرین و معصومش باد.
خواهران و برادران که در این روز غمانگیز در این کویِ عشق به سوگ شهادتِ ششمین اختر آسمان امامت و ولایت، معلم راستین قرآن و عرفان، پاک کنندهی انحراف از دین، بنیانگذار راه و رسم شیعه، امام جعفر صادق (ع) نشستید، فرصت را محترم شمرده گوشهای از فضایل این امام همام را بازگو میکنیم.
همانگونه که آگاهی دارید سرانِ کفار و مشرکان مکه و مدینه با پیشرفت اسلام و فتحِ مکه، چون در وجود خود توان ایستادن در مقابل این موج عظیم را نمیدیدند بهظاهر مسلمان شدند ولی در باطن منافق گونه در پی فرصتی بودند که مسیرِ اسلام را به نفع خود عوض کنند و در این نیت شومِ خود به سراغ مسلمانان جاهطلب و سست عنصر رفتند و با تحریک آنان بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) در پشتِ پرده زمام امور را به دست گرفتند و برای کمرنگ کردنِ قوانین اسلام و دستورات الهی و جایگزین کردن عقاید دوران جاهلیت بهوسیلهی عوامل خود شروع به رواج دادن روایتها و احادیث جعلی نمودند و در زمانِ معاویهی ملعون دسیسهها به اوج خود رسید بهطوریکه معاویه احادیث و روایتهای جعلی را با طلا از بزرگانِ بهظاهر دینی و جاهطلب میخرید؛ در راه مبارزه با این عملکرد امیر مؤمنان و امام حسن و امام حسین و امام سجاد (ع) شهید شدند تا اینکه در زمان امام باقر (ع)، دولت بنی امیه رو به زوال نهاد و اختلاف شدیدی در ممالک اسلامی بر سر قدرت پدید آمد پس موقعیت مناسبی برای امام باقر (ع) که از ظلم بنیامیه فارغ شده بود به وجود آمد و ایشان انقلابِ فرهنگی شیعه را پایهگذاری فرمود. پس از شهادت امام محمد باقر (ع) این مهم را فرزند گرامیشان امام جعفر صادق (ع) به عهده گرفت و چون مدتِ امامت ایشان در پایان دولت بنیامیه و اول دولت بنیعباس واقع شد و این دو دولت قدرتی نداشتند از این جهت ایشان توانستند به نشر معارف اسلامی بپردازند و چندین هزار دانشمند را در علوم اسلامی تربیت نمایند و در مدت امامت سی و چهار سالهی خود شیعه را زنده کردند و خدمات آن حضرت به شیعه به حدی است که شیعه را، جعفری مینامند و بزرگان شیعه و سنی معترفاند که چهار هزار نفر از امام صادق (ع) روایت نقل نمودهاند که یکی از آنها سی هزار روایت از امام نقل کرده است. در فنون مختلف اسلامی بهقدری از امام صادق (ع) روایت شده است که عقل دانشمندان و فقها در حیرت است.
پس میبینیم که امام جعفر صادق (ع) با رَدِ روایتهای کاذب و ساختگی و نقل و جایگزین کردنِ احادیث و روایتهای صحیح چه ضربهای بر منافقان و چه خدمتی به اسلام و شیعه نمودند. با وجود اینکه در اواخر عمر مبارکشان منصور دوانقی، خلیفهی عباسی، مانعِ تشکیل کلاس و تماس مردم با امام شد اما باز امام دست از فعالیت برنداشته تا اینکه منصور دوانقی در 25 شوال سال 148 هجری ایشان را به شهادت رساندند. لعنت الله قوماً ظالمین و الفاسدین
حال ضمن عرض تسلیت به پیشگاه ولیعصر و زمان، مولا و سرور و اماممان، اباصالح المهدی (عج) با دلی پرخون و چشمی اشکبار ابراز میداریم که: ای مولای ما، مسلمانان مخصوصاً شیعیان در این زمان، همچون عصر جد بزرگوارتان امام صادق (ع) نیاز به سرپرستی و هدایت و نجات از گمراهی و کجروی و آگاهی از اسلام راستین را دارند و نیازشان را هر جمعه با دعای ندبه ابراز میدارند که ای نجات دهندهی ما، ای ریشهکن کننندهی ستمگران و برطرف کنندهی نادرستیها و کجیها، ای نو کنندهی فریضهها و سنتهای دین و ای برگردانندهی حدود قرآن و آثار دین، ای ویران کنندهی بنیان شرک و درویی و نفاق و دروغ و بهتان، ای نابود کنندهی گردنکشان و ستیزه جویان و گمراهان و بیدینان، به فریاد امتِ جدتان برسید و از سرگردانی بین حق و باطل، ایمان و کفر، نجات و تباهی، رهاییشان ببخشید.
حال دست به دعا بر میداریم که:
بار الها ما را در این زمانهی پر از فساد و کفر و نفاق، ایمانی استوار عطا فرما.
بار الها ما را در اجرای احکام قرآن و سنتِ پیامبر و امامانِ برگزیدهات یاری فرما.
بار الها ما را سعادتبخش تا در دولتِ ظهور حقهی مولایمان از یاوران و نجاتیافتگان باشیم.