بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت امام جواد (ع)
۱۸ تیر ۱۴۰۰
شکر و سپاس پروردگار کریم را سزاست که برای انسان زمین را مقدر فرمود تا برای کسب حیات جاودانه در قرب الهی در الیه راجعون تا ابد در وعدههای پروردگار رحیم سعادتمند و زنده بماند و کسانی که عمر زمینی خود را به لهو و لعب و بازیچه بگذرانند حیاتی نه در دنیا و نه در آخرت برایشان نبوده و تا ابد در عذاب عمر از دست رفته بمانند. چون پروردگار حکیم و رحمان زمین و آسمان و هرچه در اوست را به حق بیافرید و حق را جاودانه و باطل را کف روی آب نام برد.
پس شرط حیات زندگی و نفس کشیدن به حق و در حق است و آن باید در باطن و ظاهر ریشه دوانده باشد. در درون نیت و اخلاص را رقم میزند و در ظاهر عمل را. افسوس همانگونه که قرآن کریم میفرماید: آنان به بازیچههای کودکانه خو گرفتهاند. تا خویش خویشتن را فراموش کنند همان پردهای که ضخامتش جانشینان رسالت را در هدایتشان تنها گذاشت و صدای حق را در قلوب آنان به ظلماتی بدون نور تبدیل نمود.
پس باید گفت که درود و سلام بیشمار و بیپایان بر خورشید رسالت، ماه هدایت، ستارهی نبوت، روشنایی صراط، پایگاه نجات، گرامی کنندهی حیات، رسول اکرم حضرت محمد (ص) و بر خاندانش که همگی ستونهای استوار دین، حبلهای متین، رهبر و پیشوای راستین مردم زمین که مطهر و پاک، با تقوا و با یقیناند. برکات الهی بر جانهایشان که فرمان قیامت چونان نسیمی بر روح پاکشان و جسم مطهرشان خواهد وزید و آنگاه که از خاک برمیخیزند زمین به آن افتخار خواهد نمود به خاطر اینکه چند صباحی امانتدار جسم پاکشان بوده، سپاسگزار پروردگار کریم خواهد بود.
در این شب عزادار یکی از آن وجودهای مقدس، معدن جود و سخا، علم و تقوا، شجاع در میدان علم، نهمین اختر امامت و ولایت امام محمدتقی جوادالائمه (ع) هستیم که در معرفی خود بعد از شهادت پدر بزرگوارشان حضرت امام رضا (ع) که شروع امامتشان در ۸ سالگی بود چنین فرمودند:
من محمد بن علی، جوادم، من عالم به نسبهای همهی مردم هستم، مردمی که به دنیا آمدهاند یا نیامدهاند. من علم از خود شما به ظواهر شما و باطنهای شما هستم. این علم را قبل از خلقت عالم هستی داشتهایم و بعد از فنای عالم هستی نیز داریم. اگر نبود تظاهرات اهل باطل و دولتهای باطل علیه ما و اگر نبود مردم عوام و شکهای آنان چیزهایی میگفتم که همه تعجب کنند.
بله امامت خورشید و ماه هدایتاند و تا ابد جانها و وجودها را روشن به نور خداوندی کرده و زمینهای مرده را زنده و شاداب میکنند. در این مورد بهره میگیریم از فرمایشات گهربار و حقیقی سرور عالمیان حضرت زهرای مرضیه (س) که خاموشی خورشید و ماه در قیامت را به تصویر کشیده و نورافشانی پیامبر و اهلبیتش را توصیف فرمودهاند که:
سلام نام است که پروردگار فرمود آنگاه که زمین و آسمان بشکافد معادن زمین به لرزه درآید. انرژیهای ذخیره شده از جایگاه خویش به حرکت درآید. خورشید لب به سخن گشاید: یا رب زمان درخشیدنم به پایان رسید گرمای وجودم به سردی گرایید ولی نامم همچون گویی درخشان در زمین باقی ماند.
اینک خلیفگانم بر درگاهی حاضر آمدهاند که گرمای وجودشان نام را به فراموشی سپرده است. آنان خورشیدی بودند که شعلهی جانشان هرگز خاموش نشد. هزاران جان مرده در پرتو نورشان جان گرفت. چه زیباست طلوع آنان و غروب من تا همگان به اختر تابناکشان بنگرند و اظهار دارند یا رب عمری در گردش زمین خورشید و ماهی را نظاره کردیم که از جانمان جدا بودند. اینک خورشید و ماهی را در کنارمان حس میکنیم که نورشان هزاران زمین مرده را به باغی زیبا تبدیل مینماید. پس شکر بر درگاه خالقی که مدبر امور است.
ای مهمانان کوی عشق ما چه سعادتمند هستیم که در کنار خورشید نفس میکشیم که در تمام لحظات عمرمان نورش جانمان را روشن میکند. اگر از آن غافل نباشیم وجود مقدس مولا و سرورمان امام عصر و زمان اباصالح المهدی (عج) احساس کرده و از عشقی لبریز میشویم که در آن ظلمت معنایی ندارد پس او را میخوانیم: