بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت امام جواد (ع)
۶ آبان ۱۳۹۰
حمد وستایش سزاوار خداوند با کبریا و جبروت عظیم است که صاحب گذشت و مهربانی و آمرزش بینظیر میباشد. پاک و منزه است و مقتدر، قدرتمند است و بیهمتا که شکافندهی دانه و آگاه به هر راز پنهان، شنوندهی هر نجوا، بینندهی هر نادیده، عمل کننده به وعده، درگذر کنندهی از لغزشها، پوشانندهی عیبها و برطرف کنندهی گرفتاریها است.
درود و سلام بیشمار و بیپایان بر خورشید رسالت، ماه هدایت، ستارهی نبوت، روشنایی صراط، پایگاه نجات، گرامی کنندهی حیات، رسول اکرم حضرت محمد (ص) و بر خاندانش که همگی ستونهای استوار دین، حبلهای متین، رهبر و پیشوای راستین مردم زمین که مطهر و پاک و باتقوا و با یقین بودند.
برکات الهی بر جانهایشان که فرمان قیامت چنان نسیمی بر روح پاکشان و جسم مطهرشان خواهد وزید و آنگاه که از خاک بر میخیزند زمین به آنان افتخار خواهد نمود و به خاطر اینکه چند صباحی امانتدار جسم پاکشان بوده سپاسگزار پروردگار کریم خواهد بود.
در این ایام عزادار یکی از آن وجودهای مقدس، معدن جود و سخا، علم و تقوا، شجاع در میدان علم، نهمین اختر امامت و ولایت امام محمد تقی جواد الائمه هستیم که در معرفی خود بعد از شهادت پدر بزرگوارشان حضرت امام رضا (ع) که شروع امامتشان در 5 سالگی بود چنین فرمودند:
من محمد بن علی جواد هستم، من عالِم به نسبهای همه مردم هستم، مردمی که به دنیا آمدهاند یا نیامدهاند، من اعلم از خود شما و ظواهر شما و باطنهای شما هستم. این علم را قبل از خلقت عالم هستی داشتهایم و بعد از فنای عالم هستی نیز داریم. اگر نبود تظاهرات اهل باطل و دولتهای باطل علیه ما و اگر نبودند مردم عوام و شکهای آنان چیزهایی میگفتند که همه تعجب کنند و سپس دست مبارکشان را بر دهان خود نهادند و فرمودند: ساکت باش چنانکه پدرانت ساکت بودند.
این است مقام اهلبیت و علم آنها، این است مقام امام جواد (ع) و علم او و اینکه واسطهی این عالم است. زندگی و شهادت امام جواد (ع) شباهت زیادی به زندگی و شهادت پدر بزرگوارشان ثامنالحجج امام رضا (ع) داشت. همانگونه که میدانیم مأمون عباسی زمانی که در خراسان بود امام رضا (ع) را به اجبار از مدینه به مرو آورد؛ و همچنین مأمون بعد از اینکه به بغداد رفت امام جواد (ع) را نیز به اجبار از مدینه به بغداد آورد و دخترش ام فضل را اجباراً به عقد امام جواد (ع) درآورد همانگونهای که امام رضا (ع) را اجباراً ولیعهد خود کرد تا در بین شیعیان حرمت پیدا کند. امام جواد (ع) را نیز به همان منظور داماد خود کرد. امام رضا (ع) را مأمون در 30 ماه صفر که چند روزی به عید بغرا یعنی اولین روز امامت جوهر هستی، منجی عالم، امام عصر (عج) فاصله دارد از روی عجز و ناتوانی با زهر به شهادت رسانید و ما شیعیان هر سال بعد از روز شهادت امام رضا (ع) خود را آماده کنیم تا با امام عصرمان تجدید بیعت کنیم و امام جواد (ع) نیز در 30 ماه ذیالقعده که چند روزی با عید غدیر روز انتخاب حیدر کرار امیر مؤمنان علی (ع) فاصله دارد به شهادت رسیدند و ما شیعیان در این روز خود را آماده میکنیم تا در عید غدیر با مولایمان علی (ع) تجدید بیعت کنیم. انشاءالله.
امام جواد (ع) نشان داد و ثابت کرد که علم امامت و رهبری و ولایت به سن و سال نیست چون ایشان در سن 8 سالگی به امامت رسیدند و مأمون و معتصم و دشمنان اهلبیت باطل خیال کردند که امام کودک هستند و جوان و نمیتوانند امام را تحت تسلط خود داشته باشند ولی خیلی زود به اشتباه خود پی بردند. چون امام جواد (ع) چنان با علم و بیان غرا و شیوا رهبری عالمانهی شیعیان را به عهده گرفتند که معتصم از ترس رسوایی ام فضل دختر مأمون را با دسیسه مأمورِ به شهادت رساندن امام در سن 25 سالگی نمودند.
پس میبینیم که در امامت امام بر حق که منتخب خداوند کریم بهعنوان ولیعهد، سن کم و زندگی طولانی تأثیری ندارد ما منتظران، عاشقان وجود مقدس امام زمان (عج) باید زندگی امام جواد (ع) را به دشمنان اهلبیت نمونه قرار داده و اعلام کنیم همانگونه که سن کم در امام ملاک نبود، گذشت زمان طولانی نیز از نظر ما در امامت مدبرانه و حکیمانه و لحظه به لحظهی مولایمان نمیتواند مؤثر باشد.
در این ایام دست به دعا بر میداریم که:
بار خدایا ولی و امام اللهم عجل لولیک الفرج را به ما آموختند و بهواسطهی این دعا در عقلمان فرج و گشایش بده تا بتوانیم خطاهای فکرمان را با این دعا به گشایش عقل برطرف نماییم.
بار خدایا همانگونهای که وعده فرمودهای آنگاه که جامعهی انسانی از عقل تهی شود صاحب عقل را برانگیزی تا مردم را از گوهر وجودشان آگاه کند ظهور عقل کل و امام زمان را نزدیک بفرما.
بار خدایا یاری فرما تا در کنار مولایمان بتوانیم زمانِ فراتر از عقل را درک کنیم و عقلی را پرورش دهیم که در الست به یگانگی تو اعتراف کرد.