بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شب ۲۳ رمضان شب قدر
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
سلام بر آفرینش آنگاه که اراده فرمود تا جنبندگان به حرکت درآیند. جانشان در حلقهی زمان محدود شد تا رمز روز و شب آشکار شود. فصلها از پی یکدیگر فرا رسید. جانها به صفحهی زمان خوانده میشود. بیایند به حلقه ارادهای متصل شوند که نامش تعیین کنندهی حیات و مماتشان است. حیاتی که خالقش آن را میستاید. او را رحمت بیمنتهای خویش نام میبرد. بر صفحهی زمان میآید. چه حیات با شکوهی، سینهی مبارکش زنده کنندهی تمام دورانها از اولین تا آخرین است. رسالتش به زمانها محدود نمیشود. معجزهاش همواره در جوش و خروش است و آنچه به خواندش امر شد بخوان به نام پروردگارت که خلق کرد انسان را از خون بسته.
شب قدر شاهد این خواندن است. همان شبی که انوار اِنّا اَنزَلنا به قلب مبارکش نوید نجات بود از تمام آنچه که زمانها را در آتش کفر فرو برده بود. شب مبارک نجات از تاریکی و تباهی. و امشب در جانش معجزهای را حمل میکند که انوارش زمین را به ملکوت میخواند تا قدر نشین شبش را به عظمت قرآن کریم مزین کند. اینک مأموران عرش الهی به جانهایی مینگرند که برای عفو و رحمت آمدهاند و پروردگار با بندگانش مهربان است. خود وعده فرموده توبهی توبه کنندگان را میپذیرد. همانانی که چراغ هدایت جانشان را پس از افروختن در سیاهی و تباهی قرار نمیدهند.
امشب آخرین دروازهی رحمت الهی است. باید بتوانید از آن عبور کنید. برایتان پیشکشی چون جان مطهر امیر مؤمنان (ع) را قرار دادهاند. او بالهای رحمت پروردگار است. اگر نتوانید با فرمانش حرکت کنید پاهای جانتان در تاریکی زمین میماند. باید با نام مبارکش دیوار دلتان مانند کعبهی مکرمه بشکافد تا رحمت در درونتان جای گیرد.
اینک با لحظات شبی وداع میکنید که نگارندهی رمضانتان است. چه کردید با سحرها و افطارهایش.
امشب مولایتان به ندای یا رب یا ربِ امتش الغوث میگوید و همگان در سکوت جانشان شنوای این ندای آسمانی شوند. ای امت آخرین فرستادهی الهی اینک شما را به ضیافت ظهور میخوانم تا قالو بلی در جانتان زنده شود و به حرکت درآید. دست بیعتش را به طرف دولتی بگشاید که او را از الست میشناسد. ضیافت برپا میشود دعوتشدگان بر تختهای عزت پروردگار مینشینند، ذخیره پروردگار همانگونه که وعده فرموده بودند ملکوتیان را به ضیافت خویش میخواند. منم آن وعدهی حقی که اکنون مهماندار منتظرانم هستم همانانی که امت خویش را به این ضیافت وعده دادهاند تا عظمت پیمانها آشکار شود دولت حق برپا شود زبانها به حمد گشوده شود. شکر بر درگاه خالقی که خلیفه و جانشین خویش را بر حکومت زمین و آسمان فرمان داد تا شهد شیرین وعدهاش بر جان منتظرانش مانند شرابی که خود فرمودهاند مستی ظهور را امضا کند. بله چه استقبال باشکوهی، چه ضیافت عظیم و بزرگی و چه سعادتمند هستند دعوتشدگان که بر تختهای عزت پروردگار مینشینند. مولای من به خود مینگرم که لایق آن مهمانی نیستم چون ساعات عمرم را گم کردهام، روزها و سالهایم میگذرد پیام نجات جانم را میشنوم که میگوید به خود آی زمان در حال عبور است و فرصتهایت رو به پایان است.
پس خودتان را از جهل زمان برهانید تا انوار حق جانتان را مزین به انوار قرآن کریم کند. کتابی که در سینهی امامت چونان چشمهای با برکت میجوشد تا همگان را سیراب کند و ما امت امامی هستیم که احیا کنندهی تمام دورانها از اولین تا آخرین است. پس در لحظات این شب با شکوه میخوانیمش به ندای: