بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شب ۲۳ رمضان شب قدر
۲۱ مرداد ۹۱
حمد و سپاس پروردگار قادر و توانا را سزاست؛ پروردگاری که آفرینش را به نام خود آغاز فرمود و رحمانیت را مدار خلقت خود نمود و فرمود: ای بندگان، از بخششم نومید نشوید، به ریسمان محبتم چنگ زنید تا جانتان را به بهشتی که وعده دادهام متصل کنم پس حمد و شکری الله آفرینندهی مخلوقات عالم را سزاست که در کتاب آسمانی فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم؛ ما میخوانیمش به یگانگی و بخشندگی پس پروردگارا به خلیفهات رحم کن، جانشینت در زمین را در لقای رحمتت جای ده تا همواره سر بر آستان بندگی و شکرت بساید و جز تو را نخواند؛ ولی کدام جان و زبان قادر به شکر نعمتها و شکرِ دفع بلاها و گرفتاریها است چون خداوند خود فرمود: مثقالَ ذرة خیر یره مثقال ذرةٍ شر یره؛ از دست و زبان که برآید که از عهدهی شکرش به درآید؟ به ذره ذرههای عطاها و نعمتها و رحمتهای بیشمار پروردگار و دفع ذره ذرههای گمراهی و بلا و شر باید شکر به جا آورد پس شکر و سپاس پروردگار غفور و غفار و رحمان را سزاست که بر عجز و ناتوانیِ بندگانش آگاه و عذر آنان را میپذیرد و از شکر گذاری اندک آنان راضی میشود و رحمت پروردگار عالم در دلهایی است که همواره بر درگه بندگی، صورت تواضع بر آستان کبریاییاش میسایند و آنگاه که منادی نامشان را میبرد صورت بر خاک اطاعت میگذارند و بر دامن رحمتی چنگ میزنند که آنان را عبد خواند و فرمود: ای بندگان من، از رحمت من مأیوس نشوید و دستان ضعیفتان را بر قدرت کبریایی من بگشایید تا گناهانتان را بیامرزم و از عذاب سخت رهایتان بخشم.
چه زیبا فرمودند سرور عالمیان حضرت زهرا (س) که پروردگار عالم در کتاب آسمانی فرمودهاند: من روزیِ بسیاری را تنگ و یا فراوان قرار میدهم و این مشیت به معنای فهمِ درکِ جانِ انسانها از برخورداری از نعمتها است؛ آنانی که قرصِ نان را در نعمتش دریابند، از نظر درک و فهم دارای روزی فراوانی هستند و آنانی که ثروتشان را در بیعقلی فنا کنند همواره در روزی تنگ قرار دارند پس روزی تنگ و یا فراوان، درکِ انسانها از نعمتها است.
بله با این فرمایشات سرور عالمیان درک نعمت است که معرفت و شکر و حمد را به دنبال خواهد داشت حتی اگر این نعمت در نظر خیلیها ناچیز باشد و با هر شناخت و شکر، این عقل و درک و روزی افزایش خواهد یافت.
حال باید ساعتهای رمضان و شب قدر را شناخت و از روزی بیحساب و سرشار آن بهره گرفت ما در آخرین شب قدر در این خانهی مقدس دور هم جمع شدهایم تا قدر لحظه به لحظههای آن را بدانیم تا جزء روزی خورندگان آن باشیم چون این روزی برای ما مقدر شده است اگر زندهی حقیقی باشیم. در این مورد امیر مؤمنان علی (ع) چنین فرمودند که: «در این شب، ارواح مؤمنین به ما مینگرند، دعا میکنند تا با برکات آیههای کریمهی إنا أنزلنا همراه شوند ولی نمیتوانند، آنچه روی زمین است باید به صاحبش برسد و امشب شب تقدیر است ولی همه چیز در آفرینش در کتاب مبین مشخص شده است؛ آنچه که نامش تقدیر است عمل من است که انتخاب تقدیرم به دست عقلم است؛ آنچه را بهعنوان ثواب و گناه انجام میدهم با اراده و میل باطنی خودم است پس قلمی که امشب مینویسد خودم هستم که تقدیرات خوب و بد را برای خودم تقدیر میکنم؛ اگر به دنبال نفس برم نتیجهاش معلوم است و اگر به دنبال خدا بروم آن هم نتیجهاش معلوم ولی توبه کنندگان، امشب نامشان در صحیفهی نور نوشته میشود و در پیشگاه پروردگار به طور امانت نگهداری میشود تا در قیامت به فریاد صاحبش برسد. کلید تمام مطالبی که گفتم تقوی است؛ با به کار بستن آن، خدا و پیامبر و کار گزارانش و خودتان را خوشحال کنید.»
خواهران و برادران، همانگونهای که میدانید یکی از بزرگترین فضیلتهای این شب، نزول قرآن کریم است؛ خوشا به حال مؤمنانی که طبق فرمودهی سرور عالمیان حضرت زهرا (س) از چشمهی علم سرشار و بیانتهای آن در این ماه نوشیدند و وجودشان را روشنایی بخشیدند و رحمت و احسانش را ذخیرهی جانشان نمودند که ایشان در این مورد چنین فرمودند: «برکات عالم در صبح دمی است که نسیمِ رحمتِ پروردگار عالم، آغوش محبتش را بر منتظران علمی میگشاید که به طور پیوسته مهمان خوانِ قرآن کریم بودهاند، در کنار سفرهی گستردهاش جان گرسنهشان را از مائدههایی لبریز نمودند که انوارش سایبان رحمت بیمنتهای پروردگار عالم است؛ آمدنشان در محور عالم، اعجاز خلقت بود و رفتنشان خبر اعجازی دیگر پس درودی همواره و پی در پی بر آستان کبریایی پروردگار که باب احسانش مسدود نگردد و ثروتش پایان نپذیرد و عشق به آستان کبریاییاش محدود نگردد.»
حال در آخرین ساعات این شب دست نیاز با دلی نادم و چشمی اشکبار و جانی مشتاق به سوی پروردگار کریم میگشاییم که اگر تا این ساعت از ماه مبارک رمضان توبهی ما را قبول و گناهان و خطاهای ما را نبخشیده بر ما ترحم فرماید و ما را ببخشاید. بار الها، این است دستهای گناهکاری که نادم و پشیمان به امید بخششت به سوی درگاه با کرامتت دراز شده؛ رحم کن بر این بندهی ترسان از خشم و آتشِ عذابت؛ ببین پریشانی و غصه و اندوهش را؛ ببین وحشت از تنهایی و غربت قبر و قیامش را؛ ببین فقیری و بیچارگی و درماندگیاش را و ببین شرمندگی و روسیاهی و گسستگیاش را؛ ترحم کن بر ضعف و کمیِ طاقتش بر آتش غضبت، سستی استخوانش و ضعف بدنش، نازکی پوستش و نرمی گوشتش؛ بپذیر عذرش را و درگذر از گناهانش؛ دور کن از آتشت و داخل کن او را در رحمتت؛ روزی کن بهشتت را و در حال مسلمانی بمیران و رضایت و خشنودیات را بر او ارزانی دار.
حال به صاحب این کوی عشق پناه میبریم.
مولا و سرور من، ولی نعمت و منجی و امام زمانم، امشب به کدامین اندوه و غمم اشک خون ببارم و به کدام مصیبتم فغان و ناله سر دهم؟ آه چه شبی است امشب! آیا به مصیبتی بگریم که شقیترین جاهلان و کوردلان امت جدتان فرق پدرتان را در مسجدی که بهشت زمین است به تیغ زهرآگین جهل و نفس اماره شکافت و خورشید تقوا و ایمان و عشق را در خاک نجف مدفون کرد و زمین و بشریت را از بو و عطر دلنشین عدالت و حق و امامت محروم کرد که هرچه زمان بیشتر میگذرد بزرگی این خیانت و جنایت در حق بشریت بهتر درک میشود و ای مولای من و یا به مصیبتی فغان کنم و ناله و اشک ریزم که امشب آخرین شب لیالی قدر، شبی است که کارنامهها و تقدیرات و عملکردها خدمت وجود مقدستان عرضه میشود؛ وای بر من! وای بر من چه کنم با این همه قدر ناشناسیام در مقابل این همه نعمت و لطف و دلسوزی شما در نجاتم از جهل و هدایت به سوی رستگاری بهوسیلهی خطابههای گرانقدرتان؟ اگر کارنامهی اعمال من، شما را مکدر و غمگین نماید چه کنم که تکرار تاریخ نگردم؟ چون آن کور دل و سیه روز که بر فرق امیر مؤمنان علی (ع) پدر بزرگوارتان زخم زد خطابههای گهربار و بینظیر و نجات بخش نهجالبلاغه را از زبان امام شنیده بود و این جسارت و جنایت را انجام داد؛ وای بر من به خدا پناه میبرم که تاریخ را تکرار کنم و با شنیدن و خواندن خطابههای گرانقدر شما، با عملم و حرکت و اندیشه و فکرم قلب نازنین شما را با تیغ جهل و درکِ غلطم و نداشتن باور و یقین و اطاعت و پیروی از امام عصرم که شمایید زخم زنم؛ پس چه فرقی بین من و آن ملعون وجود دارد؟ ولی مولای من، امام مهربانم، شما شاهدید که من مشتاقانه و عاشقانه سعی کرده و میکنم تا از دستورات و نصایح شما اطاعت کرده و وجود مقدستان را خشنود سازم که خشنودی و رضایت شما خشنودی الهی را نیز به همراه دارد. پس در آخرین ساعات این شب بزرگ و مبارک، قبل از سحر، توبه خواهم کرد و با شما عهد و پیمان خواهم بست که در پیروی از دستورات قرآن و پدرانتان و شما استواری و اطاعتی را داشته باشم که تا شب قدر سال آینده در کارنامهی عملم جز آنچه شما را خشنود میسازد وجود نداشته نباشد و در این امر مهم تقاضای بخشش از اشتباهات امسال و یاری و مدد شما برای اصلاح سال آیندهام دارم.
بار الها ما منتظران امام و ولی و نعمتِ آخرینت منتظریم تا آفتاب حق از پشت نیرنگهای باطل به درآید و عاشقانش را در دامن محبتش به طرف تو ای پروردگار کریم رهنمون شود پس همگی در این شب بزرگ و پربرکت در این خانهی عشق با صدایی که عرشیان و فرشیان بر آن گواه باشند فریاد میزنیم: