بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شب ۱۹ رمضان شب قدر
۲۷ اسفند ۱۴۰۳
سلام بر ایام و ساعتهایش، دقیقهها و ثانیههایش، بر جانشینان برحقش همانانی که عمر خویش را در هدایت مردمان عصر خویش گذراندند و آنچه از خود باقی گذاشتند آثاری است که تا قیامت بر پیشانی زمان میدرخشد تا حق و باطل از یکدیگر جدا شود. حق تا ابد بر حق مداران مدالی باشد بر سینههایش که نشان از دولت ظهور دارد.
غروب ۱۸ رمضان از راه میرسد تا نوید وعدهای را بدهد که در دل امشب نهفته است. زمین از آمدنش مسرور است زیرا گلهای قدر در جانش به بار مینشیند. قدر نشینانی که هم آغوش خاک شدهاند و جان مطهرشان از نعمتش به مانند بارانی که از رحمت پروردگار بر سرزمینی تشنه میبارد تا هزاران گل خوشبو را برویاند بهرهمند میشوند. شب میلاد معجزهای که به مانند خونی در رگها در جریان است و پروردگار میفرماید: تو چه دانی که قدر چیست؟ کدام جان قادر است تا نعمتش را بشناسد؟ آیا هزار ماه را در عمرش گنجانده است تا بزرگیاش را درک کند؟ خورشید غروب میکند، شب آغاز میشود، پیامبر (ص) به مسجد میرود؛ یا رب به امتی ترحم فرما که تاریکی وجودشان نور قدر را نمیشناسد. او به دنبال ذخیرهای است که در ثروت امشب نهفته است. میخواهد تا هزار ماه را برای خودش ذخیره کند درحالیکه ذخایر جانش را به شیطان نفس میفروشد. روزهداری که سختی راه را نمیشناسد، او از امر پروردگارش اطاعت میکند، لذت طعام را بر خود حرام کرده و از خوردن و آشامیدن پرهیز میکند، شکمش خالی است و قلبش در حرارت تمناهای دنیا در سوز و گداز است. تو را به نجات میخواند، توبه میکند، از مرگ میهراسد و با طلوع خورشید روز دیگری آغاز میشود. هزار ماه در همان شب مدفون میشود و آثارش در جانش باقی نمیماند. چاره این همه تغییر را در کجا جستجو کند. او خودش را نمیشناسد، هدفش را از عبادت نمیداند، به دنبال ثوابی است که در معرفت شب قدر نشانی از آن یافت نمیشود.
قدر گنجینهای است که عمرها را به جاودانگی میخواند مانند امیرمؤمنان (ع) که در سحر آن جاودانه شد و طبق وعده الهی فرشتگان آمدند تا خبر شکفته شدن جان مطهرش را در هزار ماه بدهند. گوشها صدای الغوث را میشنود و زبانها به حرکت درمیآید تا از آتشی به خدا پناهنده شود که در جانش شعلهور است و پروردگار با بندگانی که حقیقت جانشان را بشناسند مهربان است.
پس دست به دعا برمیداریم:
یا رب، به زبان روزهدار این ماه که همهی عالم محتاج نگاه پرمهرش میباشد به ما امت رسولت ترحم بفرما و این شبهای پرنور را در طلوع دولت حق جاودانه بفرما تا قدرمان هرگز به طلوع دیگری پیوند نخورد و ما گدایان حکومت حقه در سایهی امام و رهبرمان از تاریکی نفس اماره به سلامتی نفس لوامه برسیم و همچنان مولایمان را بخوانیم به دعای: