بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم 1443 ه.ق- نورالحسین)
خطبهی شب هفتم (قرائت سوره مبارکه انبیاء)
۲۵ مرداد ۱۴۰۰
سلام بر امانت زمان فرمانی که همگان را به بارگاه ملکوتی اللّه میخواند آن گاه که اعلام میدارد «فیِ الناسِ خلیفةٌ». جانها با این فرمان به حرکت درمیآیند تا نشان برتری خویش را به نمایش بگذارند. عقل به تفکر این فرمان الهی در رتبهی اول قرار میگیرد. باید اندیشه کند به چه کسی فرمان میراند. او فرمانروای چه فرمانی است. به جانش نظر میکند. نعمتهای رنگارنگش را در مقابل دیدگانش قرار میدهد.
شکر بر این همه احسان الهی که قدرت تفکر را به او هدیه فرموده. میاندیشد، در قلبش احساسی وجود دارد، آن را میشناسد، در مقابلش به رکوع و سجده میرود. کوچکی وجودش را اعلام میکند. به آستانه عشق میورزد. در تمام سختیهایش او را به مدد میخواند تا بار دیگر به جایگاهش بازگردد. پس زمان همواره آراسته به این نعمت بیپایان بوده. نعمت هدایت انبیاء به سمت حقیقت جانها، مانند وجود مقدس آخرین رسول الهی که سفیر نجات جانهاست تا قیامت چه در حیاتش و یا مماتش.
اینک سالها از نبودن جان با جلالتش در میان امتش میگذرد ولی همواره فرمان نجات مردمان در تمام عصرها و زمانها در گوش زمان طنینانداز است مانند فرمانی که فرزند گرامیاش حضرت اباعبدالله (ع) دریافت میفرماید. همان ندایی که او را به خدمت جدش میخواند. صدای رسول خدا (ص) در جانش طنینانداز میشود. ای یادگار بهترین خلق پروردگار آنچه به آن مأمور شدهای جان عزیزت را به سوز و گدازی سخت در هدایت اُمتت دچار خواهد کرد زیرا جهالت این قوم آنچنان عمیق است که من در عرب جاهلیت سراغ نداشتم. تو را به سوی خود خواهند خواند آنگاه به دور گوسالهی سامری میچرخند. سرمست میشوند. با نام من به نماز میایستند آنگاه خاندان مرا در بازی وجود تاریک و ظلمانی خویش از دین و رسالت جدا میدانند.
جان شیرینم آنچه به عهدهی تو گذاشته میشود بار سنگینی است که زمانها از درکش عاجزند. همواره به آن میاندیشند ولی دلیلش را نمییابند زیرا به ظلم خو گرفتهاند. آنها فرزندان مرا، جانشینان رسالت را به شهادت میرسانند و مردمان عصرشان تماشاگر این ظلم عظیم هستند. این ظلم در امت آخرین فرزندم آنچنان عمیق است که مردم اندیشیدن را فراموش میکنند. عقلشان بهمانند کودکی ناتوان در محور احتیاجات زندگی روزمرهی آنان خلاصه میشود. همواره در رنج رسیدن به امیال دنیوی هستند. رهبری امامشان را درک نمیکنند. آنان قرآن کریم را دوست میدارند تا ذخیرهای شود برای برزخشان درحالیکه اطاعت از آن را از زندگی خویش جدا کردهاند. این امت را هدایت هیچ هدایتگری از مرگی که به آن مبتلا شدهاند نجات نمیدهد پس مرتب به صفحهی زمان میآیند. میروند تا حقطلبان بهطرف دولتی حرکت کنند که جانشان در سوز و گداز برپایی آن در فغان است و او را میخوانند به دعای: