بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم 1443 ه.ق- نورالحسین)
خطبهی شب هشتم (قرائت سوره مبارکه یونس)
۲۶ مرداد ۱۴۰۰
سلام بر آیینهی حقیقت، حقیقتی که جانها را به میدان محاسبه میخواند آنگاه تصویر روشنی از آنچه در پیش روی همگان است را ابلاغ میفرماید تا عمرها در حلقهی ارادهی مدبر اموری به حرکت درآید که خود فرمود: من زمین و آسمان را در شش روز آفریدم. زمین جانهایی که در این شش روز به دنیا میآیند. بذرافشانی میشوند، ریشه میدوانند، رشد میکنند و صاحب محصول میشوند. محصولشان در برابر تلاشی که کردهاند قیمتگذاری میشود گاه آنچنان مرغوب است که قیمتش بهای بهشت است و گاه طبق فرمودهی قرآن کریم در تندباد نفس اماره به خاکستر تبدیل گشته و آثاری از زمینش باقی نمانده محصولش سوخته و وجودش به ویرانهای تبدیل گشته که دیگر نامی را به دنبال ندارد.
امروز هشتم محرم سال ۵۳ هجری است. هنوز حادثهای شکل نگرفته، حرکتی به وجود نیامده. طبق فرمان آخرین پیامبر الهی که عهدهدار هدایتاند تا قیامت باید میراث دار و جانشین رسالت در آنچه امر میفرمایند به حرکت درآیند.
طبق فرمان رسول الله (ص) امام در حرم ایشان حاضر میشوند. صدای مطهرشان فضای مسجد را پر میکند. ای بهترین هدیهی پروردگارم تو را به سفری امر میکنم که بازگشتی ندارد. فرزندانم تو را در این مسئولیت عظیم یاری خواهند کرد پس با تمام آنچه در اختیار داری بهطرف این انقلاب عظیم برو. همهی اهلبیتت را با خود همراه کن تا نامشان در پرچم حق تا قیامت بدرخشد و آیندگان به آنان بهعنوان مبارزانی بنگرند که اطاعت در خون و گوشتشان در حیاتشان و مماتشان جزءِ اصلیترین فرمان عمرشان است. پس فرزندانم را در آغوش پر مهرت بگیر و اعلام کن جدتان شما را به سفری میخواند که جان نازنینتان در معرض کفر زمان آسیب خواهد دید و روح متعالی و بزرگتان در آغوش جدّتان به آرامش خواهد رسید پس به آنچه فرمان دادهام عمل کنید تا آیندگان از امت من به آن بیندیشند و فرمان قرآن کریم را آیینهی عملشان قرار دهند.
آیا نور و ظلمت برابرند؟ ظلمتی که نفس اماره در جانها بهمانند مرزی هولناک به وجود میآورد تا مدعیان دینداری را در نقابی فروبرد که امام و رهبرشان را از زمان حیاتشان خارج کنند و سپس به شادمانی بپردازند. وای بر چنین امتی که به بلاهای گوناگونی دچار میشوند که هیچ راه گریزی ندارند جز آنانی که به لشکر حق بپیوندند و به مانند امامت جان عزیزت اعلام دارند ما از پرچم حق جدا نمیشویم همانگونه که پیامبرمان فرمان داده است و همواره سینهی خویش را آمادهی صدور فرمانی میکنیم که ما را به دولتی فرامیخواند که جز حق نباشد پس فریاد میزنیم: