بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم ۱۴۳۷ ه.ق) ده شب در مدینه
خطبه شب سوم
۲۵ مهر ۱۳۹۴
شکر پروردگار یکتا را سزاست که نشانیِ بازگشت از غربت زمین به آغوش پرمهرش را در صندوقچهی اسرار خلقت به نام فطرت قرار داد تا بندگانش با بهره گرفتن از آن به سعادت و رستگاری ابدی در قرب الهی دست یابند. این بازگشت شکوهمند را چه زیبا سرور عالمیان کوثر بیهمتای الهی حضرت زهرای مرضیه (س) توصیف فرمودند که: سلام بر دقایقی که جان انسان از حصار نامش به ملکوت به پرواز در میآید تا نام دوم خویش را بشناسد. آنگاه به آن نام او را بخوانند و او در پاسخ عرضه دارد: ای وای بر جانی که همواره بر آشیانهی موقت خویش دل بست و تار عنکبوتی دنیا را در پیرامون جانش مانند پردهای مستحکم فرض نمود، آنگاه ندایی او را از این سراپردهی مزین شده با نفس اماره فراخواند و فرمود: ای جان، به جایگاهت بشتاب تا جانت را در خانهاش بیابی و تلخی هجرانت را به فراموشی بسپاری، هجرانی که خود را اینگونه معرفی نمود: ای فرزندان آدم، شیطان شما را نفریبد همچنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند. لباس از تنشان کند تا شرمگاهشان را به ایشان بنماید. او و قبیلهاش از جایی که آنها را نمیبینید شما را میبیند. ما شیاطین را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند. برهنهای که جانش را جز خالقش نمیپوشاند، پس شکر بر عظمت آفرینشی که جان بندگان خویش را با رحمتش از رسوایی نجات بخشید.
سرور عالمیان زیبا اشاره کردند که پروردگار کریم بارها در قرآن خطر شیطان و نفس اماره را به آدمی گوشزد فرموده که انسان در دام آن گرفتار نشود ولی افسوس که بیشتر انسانها لباس تقوای خود را از تن به در آورده و برهنگی باطنی خود را درک نکرده و به دنیای فانی دل بستند، هدایت پیامبران و امامان را یا ندیدند و نشنیدند و یا با شک و تردید بین کفر و ایمان زندگی خود را به پایان رساندند.
حال که متوجه شدیم تشخیص و انتخاب راه زندگی بسیار سخت و حساس است پس باید در این راه از امامت که عقل کل است اطاعت مطلق داشت همانگونهای که سرور عالمیان فرمودند: امامت رمز عشق به الله است. آنگاه که بندگان پروردگار کریم در پی این رمز درآیند آن را نیابند مگر در سینهی جانشینان پیامبر الهی؛ پس اطاعت از امر آنان اطاعت از پروردگار کریم است و امر آنان بندگان را از خشم الهی نجات دهد و بهسوی نجات در صحرای قیامت مژده دهد و مژدهی دیگری برای ما که بر سر سفرهی احسان و لطف مولا و سرورمان اباصالح المهدی (عج) نشستیم و ایشان با نور هدایت خاصه، عقل و ایمانمان را روشن میکنند، که فرمودند: آنگاه که وعدهی الهی تحقق یابد و حروف مقطعهی قرآن کریم به هم بپیوندد و نام مهدی را صدا زند، ظلمت معنی و مفهوم خود را از دست بدهد و نور جاودانه شود.
حال به اذن الله و به اذن رسول الله و به اذن مولانا صاحب الزمان (ع) خطبهی امشب را قرائت میکنیم.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبه شب سوم
به نام خداوند رحمان، پروردگاری که خود را بخشنده و مهربان معرفی فرمود تا آفریدههایش محبتی را حس کنند که در فطرتشان نهفته است. فطرتی که قابل رؤیت نمیباشد؛ از اسرار غیب است و نیاز به تفسیری دارد که جز رستگاران به آن آگاه نیستند پس دفترش را میگشاییم تا جان، آن را بشناسد.
پروردگار عالم در آیات کتاب آسمانی از پاداش و جزا با هم یاد فرموده؛ مثلاً در آیهی عذاب به حاصل عمل اشاره فرموده و نتیجهی آن را بیان کرده است. در آیهی بعدی به نعمتهای بهشتی و راحتی و آسایشش پرداخته و همگان را به این نعمتِ وعده داده شده دعوت فرموده. در فطرت انسان بهشت، شناخته شده است زیرا در آنجا نزد پدرش حضرت آدم به امانت بوده پس طبق فرمودهی کتاب آسمانی بزرگترین غمی که در دل انسان جای گرفت دوری از این جایگاه بود پس فطرتش بهشتی است؛ جهنم در آن گنجانده نشده و باید پروردگارش آن را معرفی کند. قرآن کریم با آیات متعددی به آن میپردازد تا بندگانش به طرف فطرتشان حرکت کنند و از خشم پروردگارشان بهراسند. کدام را انتخاب میکند؟ راه نفس اماره را و یا ثروتی که به همراهش است؟ واحسرتا که آنچنان به عمر کوتاهش دل میبندد که توان دیدن و شنیدنش را به شیطان میسپارد.
آیات جهاد، با فرمان پروردگار عالم نازل شده و حرکت در راهش غیب را میگشاید. وقتی به فرمان خالقش پا در رکاب میگذارد تا به جنگ سیاهی و تباهی برود دست یاری پروردگارش را در تمام لحظاتش حس میکند پس به کسانی که از این میدان میگریزند میفرماید: اجازه بدهید برود؛ به دنبالش نروید. فرار از میدان زشتترین خاصیت یک مدافع است پس به زمانتان بنگرید؛ جهاد کنندهای در میدان یافت نمیشود؛ همه گریختهاند؛ مدعیان ماندهاند که آنان نیز با اولین برق شمشیر میگریزند پس چه وسیلهای ماندن را میآموزد؟ عبرت گرفتن از زمان بهترین وسیله است.
امام حسن (ع) میفرمایند: ای کاش جدم رسول خدا (ص) همانند نوح نبی عمر طولانی داشتند تا امتشان را در قالبهای گوناگون کفر و ایمان تا قیامت مشاهده میکردند. مولا علی (ع) میفرمایند: پیامبر تمام نشانهها را برای جانشینانش به امانت گذاشته و وقایع آینده را در کار امتش آشکار فرموده پس اسلام با حکومت مصر به دست عمروعاص به عصر جاهلیت باز میگردد و این ضربه هرگز جبران نمیشود. این انتخابی است که بهترین یاران ما کردند و همواره به این راه ادامه میدهند تا جایی که دینشان را با پول خرید و فروش میکنند و هر کس بیشتر بپردازد به او میفروشند. نصایح من بهعنوان امام عصرشان در جانشان اثر نمیکند پس منتظر فاجعهای میشوند که به دست خود بنیانش را نهادهاند. یکی از یاران بهطرف امام میآید و میگوید: اطاعت از امرتان بر همهی ما واجب بود ولی لحظهای جانم از افسوس پیروزی رها نمیشود. ما فقط چند قدم با اهدافمان فاصله داشتیم این چه آزمایشی بود که توان گذشتن از آن را نداریم؟ مولا امیر مؤمنان میفرمایند: شیطان به ذات الهی قسم خورد که خیرخواه انسان است و پدرمان حضرت آدم خیرخواهیاش را به دیدهی دوستی نگریست پس از بهترین جایگاه به پستترین یعنی نفس اماره سقوط کرد و پروردگار عالم رمز و راز این سقوط را برایمان گشود و فرمود: ای فرزندان آدم، شیطان شما را نفریبد همچنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند، پایتان را جای پای شیطان نگذارید تا مانند پدرتان شما را بفریبد. آنچه در میدان اتفاق افتاد مصداق آیه بود پس ننگش ابدی است؛ زمان، شاهد سقوط کسانی خواهد بود که باورش برای شیطان نیز جای سؤال است.
مولا علی (ع) به آسمان مینگرند و میفرمایند: آیندگان به اخبار ما آگاه خواهند شد و مرتباً در فکرشان همهی اتفاقات را به گردن جهل مردمان زمان خواهند گذاشت درحالیکه آنچه در این لشکر وجود دارد جهل نیست بلکه شک در انتخاب راه است همانند خودشان که همواره به یک ندا به راه میآیند و به یک ندا از راه باز میگردند؛ بازگشت یاران من جنگ با فرامین قرآن کریم است که فرموده از اولیِالاَمرتان اطاعت کنید و بازگشت آنان به بازی گرفتن تمام باورهایشان از قیامت است پس بودن من در کنار امتم نتوانست تا اطاعت را به آنان بیاموزد؛ نام من نیز نخواهد توانست تا دوستدارانم را از گناه برهاند پس برو و منتظر روزی که حق و باطل چهرهی خویش را آشکار سازد؛ حق مداران به حق قضاوت کنند و آوارگان بین کفر و ایمان هر روز به یک قبله رو کنند تا جانشان از بدنی بیرون بیاید که در اثر فشار حق و باطل سالها قبل مُرده.
امام حسن (ع) سؤال میفرمایند: ای آیینهی حق، چه زیبا تفسیر فرمودید اینک چارهی این همه سختی راه چیست؟ مولا میفرمایند: گرفتن دست قدرتی که امانتدار زمان است پس او را بخوان تا یاریات کند.