بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم ۱۴۴۴ ه.ق- حرکت به سوی نور)
خطبهی شب دهم
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
شکر پروردگار عالم را بر ذکر «اِیاکَ نَعبُد وَ اِیاکَ نَستَعین». دریچهی رحمت بیمنتهایی که توحید را معترف است و بندگی را در ضعفی که در عین قدرت دارد. خلیفهای که به مولایش محتاج است تا از شر شرکهای رنگارنگ به یاری پروردگارش نجات یابد. او را بخواند و آغوش محبتش را احساس کند. سر را به سجده گذارد، از حمدی باشکوه به خاک در افتاده، خاک زمزمه میکند: به بویم خو بگیر، بسترم را آماده کردهام، به زودی به آغوشم میآیی و من مونست میشوم. صورتت را در حصارم میگیرم. آیا به دیدار اندیشه کردهای؟
ما امشب میخواهیم به سراغ دلهای عاشقی برویم که همهی عمر به دیدار خالقشان اندیشه کردند. آنان بودند که در امواج خروشان زندگی زمینی به کشتی نجات هدایت چنگ زدند تا در امواج دریای پر تلاطم زندگی غرق نشوند. به دنیا آمدند. رشد کردند و بد و خوب را شناختند. سپس راه را انتخاب کردند. راهی که برزخش را میدیدند، با قیامتش محشور میشدند، در بهشت با بهشتیان زندگی میکردند و نامشان اصحاب بود؛ پس در تمام دوران زندگیشان آنان بودند که از انوار امامت خورشید روزمره را فراموش میکردند. با طلوع صبح با انوار امامت نفس میکشیدند و با همان نفس میخوابیدند. زندگیشان را در کنار امامت میدیدند و مرگشان در دوری از راه امام. آیا آنها افسانه بودند یا حقیقی که روی زمین عمری را گذراندند. پاسخ ما چیست؟ آنان که افسانه نبودند و ما چرا همچون آنان نبوده و نیستیم؟ چون حجتاند بر ما، هیچ کوتاهی و دلیلی بر آن پذیرفته نخواهد شد پس تا دیر نشده افکار و اعمالمان را به آنان نزدیک کنیم مخصوصاً در این شب عاشورا که غروب خورشیدش بر بیخردان مینگریست، طعام خویش را که قوّت روحشان بود در تاریکی عقلشان کشته بودند و آن را غنیمت میپنداشتند. خروش جنگ خاموش شده و زمین آماده میشد تا آغوشش را بر گرفتن امانتهای پیامبر آماده کند. نیمی در آغوش زمین جای میگیرد و نیمی از نشان حق با همسفران راهی سفر میشود. مبارزهی دوم توسط بانوان حرم به رهبری امام سجاد (ع) و بانوی بزرگ حضرت زینب (س) آغاز میگردد. پس سلام بر بانوان حقمدار، صابران و ایثارگران و پرچمداران عاشورا که در طول سفر، حق را بر سر باطل کوبیدند و باطل به ناله و فغان عجز و شکست خود را اعلام کرد. این بانوان در دامان مادرانی که در اسوهی حق و بزرگی نمونه بودند پرورش یافتند که به گوشهای از فضایل آنان اشاره میکنیم.
یکی از بانوان که صداقت و اخلاص را در اطاعت و خدمت تا قیامت به نام مبارک خود به ثبت رسانده بانوی مکرمه، رشیده و صابره که همهی وجود خود را در حمایت از هدایت رسالت خاتم انبیاء حضرت محمد (ص) فدا نمود و سرور عالمیان در مورد مادر چنین فرمود: مادر بهواسطه اخلاص و صبر و عشق بندگی، قلب مبارکش در هر ضربان بر او درود میفرستاد. بعد از ایشان فرزند گرامیشان یگانه بانوی اسلام، سرور عالمیان حضرت فاطمه، زهرای مرضیه (س) است که رشادت را در تاریخ به نام خود ثبت نمود تا حقطلبان چراغ راهش را بر دستان لرزانشان گیرند و هرگاه تاریکی و ظلمت جهل را احساس کردند چراغ حقطلبی را بیفروزند تا نورش در تاریخ جاودانه شود. حضرت فاطمهی زهرا (س) کوثر همواره جاری است که نوشندگان کویاش حقیقتطلبان عزت الهی هستند.
اینک در این شب حزن و اندوه در مورد بانوانی سخن میگوییم که پرچم حق را از شهیدان کربلا گرفته، در تمام طول تاریخ برافراشتند. با فرارسیدن غروب یوم عاشورا حرکت دیگری به رهبری امام سجاد (ع) و همراهی حضرت زینب کبری (س) و بانوان حرم آغاز گردید که طوفان سهمگینی شد که بر سر راه خود تمام کاخهای ظلم و فتنه و کفر و باطل را در هم کوبید و ساکنان پلید و باطل و تهیمغزش را چون پوشالی خشک شده بر زمین ریخت. این کاروان واقعیتی را به نمایش تاریخ گذاشت که اباعبدالله (ع) قبل از حرکت از مدینه فرموده بود: آنان وارثان علم نبوتاند. عالمانی که علمشان در دنیای کوچک امروز نمیگنجد پس میآیند تا آیندگان آنان را بشناسند. جهاد دارای دو صورت است گاه با بازوان مردان جنگی و گاه با استقامت بانوان در آنچه میآموزند.
بله این بانوان به رهبری و هدایت و راهنمایی امام سجاد (ع) و حضرت زینب کبری (س) این مأموریت خطیر را با وجود تحمل مصائب بزرگی همچون شهید شدن امام عصرشان و همهی عزیزانشان در برابر چشمانشان با صلابت و استقامت انجام دادند و با بهره گرفتن از علمی که از نبوت به ارث برده بودند رسم مبارزهای را بدون نیاز به شمشیر با افشای چهرهی پلید و شوم باطل، حق و حقمداران را در تاریخ برای خود ثبت کردند که به فرمودهی اباعبدالله (ع) عالمانی بودند که علمشان نه تنها در دنیای کوچک آن زمان بلکه هنوز نیز مردمان از درک آن عاجز ماندهاند. در نتیجه آنان را با زنان معمولی قیاس میکنند. خانمهایی که با وجود سالها آموزش و راهنمایی و هدایت برای کسب معرفت و حق مداری و باطلستیزی در ابتداییترین دستورات قرآنی و شریعتمان مشکل دارند. چگونه انتظار میرود برای برداشتن پرچم حقمداری و هدایت، تبلیغ دین و انعکاس سفارشات مولا و سرورمان امام عصر (عج) در این جامعهی پر از کفر و فساد و نفاق تلاش و همت نمایند. همانگونهای که شنیدیم متأسفانه رضایت ندارند که فرمودند: امشب سربازان خویش را انتخاب میکند. بانوانی که توان و تحملشان حتی بهاندازهی اطاعت از یک دستور ساده نیست چگونه بار اسارت حق را به دوش میکشند. آنان به دنیایی رو آوردهاند که چند صباحی در آن به سیر و سیاحت میپردازند و سپس به جهانی مهاجرت میکنند که در آن از اندوختههای کودکانهشان اثری نمییابند؛ پس خوشا به حال شهیدانی که میراث حق را به دست بانوانی با کفایت دادند نه متزلزلانی که جز در افکار و امیالشان سیر نمیکنند.
با این فرمودهی مولایمان باید که به خود آیید و خون و اشک بریزید که ایشان چه اندازه دلگیر هستند که میفرمایند خوشا به حال شهیدان؛ پس اینک که برزخ را برایتان فاش فرمودند به قدری در عمل سعی کنید که سال آینده انتخاب شوید.
امشب عاشقان حق بهطرف پرچم دولتی میروند که آن را در اعمالشان نشانه رفتهاند و همواره با ندای دولت حق آن را طلب نمودهاند به ندای: