بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم ۱۴۳۸ ه.ق- ده شب با حقمداران)
خطبهی شب دهم (شب اول شهادت امام حسین (ع))
۲۱ مهر ۹۵
سلام بر نام ستودنی الله که خود را مالک روز قیامت خواند و به همهی بندگانش فرمان داد تا به صحرایی ایمان بیاورند که همواره نامش را بهعنوان اتمام حجت شنیدهاند و قرآن کریم حضور در آن را کاملاً فاش فرموده. در آیات بسیاری از مستی صحبت به میان آمده. آنان که از دنیا مست بودهاند اینک در بانگ حق به طرفش میروند. همه چیز را رها کردهاند؛ حتی شیرخوارهِ را؛ همان شیرخوارهای که عمری جانش را مکیده و او نتوانسته تا از خود جدا کند؛ اینک آنچه در شکم دارد را رها میکند. این چه دعوتی است که قبرها را به لرزه درآورده، خاکش را زیر و رو نموده و مردهی در گور خفته را به زندگی مجدد دعوت نموده؟ نامش محشر است محشری که زن و مرد نمیشناسد، قوم و قبیله در آن معنایی ندارد فقط حرکت است؛ همگان در حال رفتن به سویش میباشند.
عدهای انتظارشان تمام شده و به هدفشان که عمری برایش زحمت کشیدهاند میرسند پس به سویش میدوند. عدهای با شک و تردید در حرکتاند. عدهای با توبه و گریه منتظر بخشش گناهانشان به دعوت حق لبیک گفتهاند. همه میروند تا در صحرایی جمع شوند که تمام وعدههای الهی منتظرشان است و اما سلام بر یومالدین، یوم عاشورا و قیامتی صغری که اباعبدالله الحسین (ع) همهی مردمان از پیر و جوان و زن و مرد در طول تاریخ بشریت را به صحرایی فراخواند به نام صحرای کربلا که امروز در آن صحرا شهیدان صدیقش به شتاب به ملکوت و قرب الهی پرواز کردند و آنانی که در شبش گریختند تا آخر عمر در حسرت و ندامت و توبه سوختند و مرهمی نیافتند و قاتلین باطل سیهروزش جهنمی را که خود در یوم عاشورا افروختند تا ابد هر روز سوزانتر از روز قبل پیکر ناپاکشان را میسوزاند.
با فرا رسیدن غروب یوم عاشورا حرکت دیگری به رهبری امام سجاد (ع) و همراهی حضرت زینب کبری (س) و بانوان حرم آغاز گردید که طوفان سهمگینی شد که بر سر راه خود تمام کاخهای ظلم و فتنه و کفر و باطل را در هم کوبید و ساکنان پلید و باطل و تُهیمغزش را چون پوشالی خشک شده بر زمین ریخت.
این کاروان واقعیتی را به نمایش تاریخ گذاشت که اباعبدالله (ع) قبل از حرکت از مدینه فرموده بود: آنان وارثان علم نبوتاند؛ عالمانی که علمشان در دنیای کوچک امروز نمیگنجد پس میآیند تا آیندگان آنان را بشناسند. جهاد دارای دو صورت است؛ گاه با بازوان مردان جنگی و گاه با استقامت بانوان در آنچه میآموزند.
بله این بانوان به رهبری و هدایت و راهنمایی امام سجاد (ع) و حضرت زینب کبری (س) این مأموریت خطیر را با وجود تحمل مصائب بزرگی همچون شهید شدن امام عصرشان و همهی عزیزانشان در برابر چشمانشان با صلابت و استقامت انجام دادند و با بهره گرفتن از علمی که از نبوت به ارث برده بودند رسم مبارزهای را بدون نیاز به شمشیر با افشای چهرهی پلید و شوم باطل، حق و حقمداران در تاریخ به یادگار برای خود ثبت کردند که بفرمودهی اباعبدالله (ع) عالمانی بودند که علمشان نه تنها در دنیای کوچک آن زمان بلکه هنوز نیز مردمان از درک آن عاجز ماندهاند در نتیجه آنان را با زنان معمولی قیاس کرده و لباس عجز و زبونی پوشانده و داستانسرایی میکنند.
ولی امشب باید از کوههایی سخن گفت و نالید و فغان کرد که با صبر و استقامت مانع فوران آتشفشان عظیم درونشان شده و سیلاب اشکی که در پشت چشمانش جمع شده بود را سد کرده تا باعث شادی دشمن نشوند.
این است رضا شدن به رضای الهی، اطاعت و یقین و همراهی با امام عصر، این است باور امام عصر حتی در نبود ایشان و این است پیام عاشورای امام حسین (ع) که در غیبت امام عصر (عج) باید به سفارشات و اوامرشان در سختترین و دشوارترین حالت با عشق عمل کنیم که حق بازویی جز ایمان ندارد و آن بازو نزد کسانی است که از کفر و بیدینی میگریزند تا آوازهی آنان به گوش آیندگان برسد. آیندگانی که حق در کنارشان است و آنها را میبیند. نامش را دوست میدارند و مانند یاران اباعبدالله (ع) منتظرند تا به همراهش به طرف حقیقت جانشان سفر کنند ما نیز برای رسیدن به آن هدف هم صدا میگوییم: