بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم 1443 ه.ق- نورالحسین)
خطبهی شب اول (قرائت سوره مبارکه توبه)
۱۹ مرداد ۱۴۰۰
سلام بر آخرین سفیر هدایت پیامبری که عقل کل آفرینش بود در تمام آنچه پروردگار آفریده بود و امشب اول محرم سال ۵۳ هجری قمری است. حضرت اباعبدالله (ع) به زیارت جدشان به حرم تشریف میآورند. صدای ملکوتی پیامبر (ص) در فضای مسجد میپیچد. ای جان شیرینم امشب تو را به ضیافت فرمانی میخوانم که پیش از این آن را به امیر مؤمنان مژده دادهام پس آمادهی گرفتن این فرمان باش تا رسالت حق احیا شود و زمان آن را مانند گنجی به سینه بفشارد تا آیندگان خاندان رسالت را در آیینهی محرم تماشا کنند آنگاه پیامبرشان را به خاطر آورند که چگونه در مقابل دسیسهی بزرگان قریش ایستاد تا حق جاودانه بماند و باطل چهرهی خویش را آشکار کند. اینک تو را به آیندهای بشارت میدهم که جانها در شرارهی عشقت به سوز و گداز مبتلا میشود آنچنان به نامت عشق میورزد که هرگز زمان آن را به یاد ندارد پس خوب به آنچه مأمور خواهی شد بیندیش تا سالهای پیش رو مشتاقانه در رسالتی که بر دوش داری تو را یاری کند.
اینک به شبی بیندیش که در دامان مادرت زهرا (س) نشسته بودی. او دستان کوچکت را به دهان مبارکش چسبانده بود تا طعم آن را در تمام وجودش احساس کند. چهرهاش مانند خورشید صبحگاهان در انوار حق میدرخشید. بهطرف من آمد ای رسول خدا (ص) در قلبم ندایی را احساس میکنم که مربوط به رسالتی عظیم است آیا سکاندار این رسالت وجود مقدس خودتان هستید و من پاسخ دادم در زمان خودش همگان به آنچه ارادهی الهی است آگاه خواهند شد. آنگاه از آغوش مادر بهطرف آغوش پدر دویدید و لب را به شمشیر ایشان گذاشتید و خطاب به رسول خدا گفتید: ای آخرین رسول پروردگار من در دامان حق پرورش یافتهام پس جز آن را نمیبینم. اینک سالها از آن صحنه میگذرد و بار دیگر زمان به مدد میآید تا تاریخ دیگری را به تصویر کشد. تاریخی که هرگز از یادها نمیرود.
نسلها میآید و میرود و این حماسه همچنان همگان را به ضیافت حق میخواند؛ مانند امشب که شروع فرمان نهضتی عظیم است. اینک سالهای انتظار را طی میکنیم تا فرمان حرکت را در قلب زمان ثبت کنیم. حرکتی که در سال ۶۱ هجری از مدینه آغاز گردید تا آنچه در لحظه لحظهی این سفر ملکوتی اتفاق افتاده است را به دل زمان بسپاریم پس برای برپایی دولت حق دستها را به آسمان میگشاییم:
بارالها سالهاست گوش جانمان با نام نهضت عاشورا به صحرایی متصل گردیده که منتظرانش او را میخوانند به نوای: