بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شب اول رمضان
۹ اسفند ۱۴۰۳
اَلحَمدُالِلّه رَبّ العالمَین. حمد و سپاس ربالعالمینی را سزاست که در آفرینشِ آنچه به ارادهی خویش آفرید از احدی یاری و مددکاری نخواست؛ همواره بر آنچه آفرید به دیدهی رحمت نگریست تا دامنهی رحمتش نشان از تدبیرِ خداوندی باشد.
سلام بر اُم الکتاب و انوار درخشندهاش، وعدههای شیرینش، شبهای وصلش و سفرهی احسانش. امشب همگان را بر خوانش مهمان نموده و ما را ندا میدهد که بیایید، من میخواهم در این ماه عزیز به جانتان لباس تقوی بپوشانم. لباسهای دنیا را از خود جدا کنید.
امشب خوانده شدهاید تا یک ماه را مهمان خوان پروردگار خویش باشید. ماههای پروردگار یکی پس از دیگری به انتها میرسند تا مژدهی ماه دلدادگی را بیاورند و با طلوع فردا صدایم را خواهید شنید، آیا منتظرم بودی؟ من آمدم. مرا در کجای خانهات جای میدهی؟ جایگاه من قلب مبارک پیامبر (ص) است. من از آن سینه وارد زمان شدهام و تو باید توان درک مرا در روزههایت داشته باشی. ساعتهایی که در محضرم هستی را چگونه میخواهی طی کنی. تو در این کوی عشق میخواهی لباس تلاوت قرآن کریم را بر تن کنی. آیا توان شکرش را داری؟
پس امشب مولایت را به مدد بخوان، بگو ای قرآن ناطق من به صفحات کتاب الهی دلبستهام تا رمضانم را با زبان یا رب یا ربتان آغاز کنم. من از این پوست و استخوان جز صدای شکوه و ناله صدای دیگری را درک نکردهام. چارهی کارم را در کجا جستجو کنم. چگونه این سد آهنی را بشکنم تا جویبار زیبای ذخیرهاش روان شود. پردهها از مقابلم کنار برود و من انوار جانم که در پشت این پردهی ضخیم است را تماشا کنم. ای جانشین پیامبرم شما را با کدام دعا جستجو کنم، خودت به فریادم برس، من در دام نفسم افتادهام مرا از این دام برهان تا قوت جانم را بیابم. میدانم دلیل سنگینی جانم عمل نکردن و دور بودن از قرآن است. قرآنی که نعمت و رحمت عظیم و بینظیر پروردگار رحمان است که چه زیبا شما آن را توصیف فرمودید:
سلام بر رحمت واسعهی پروردگار عالم. رحمتی که جان بندگانش را از ظلمتی که در آن غوطهور بودند با نور قرآن کریم افروخت. معجزهای که آیاتش زمان را مانند طوماری در هم میپیچد. تلاوت کنندگانش در هدایت تمام انبیاءِ الهی قرار میگیرند. اُمتی که وارث تمام معجزات پروردگار عالماند. همگان را به ضیافت خویش میخواند.
اینک سفرهی رحمت گسترده شده، از طعامش بخورید. زقوم شایستهی شما نیست. شما اُمت پیامبری هستید که جان مطهرش در هدایتتان به زحمت افتاد. عمر شریفش در رنج جهل اُمتش به مانند آتشفشانی که همواره آمادهی فوران است میجوشید تا همگان را در حریم رحمت الهی وارد نماید. عمر مبارکش در راه هدایتتان گذشت و پروردگار در سورهی توبه فرمود: هر آینه پیامبری از خود شما بر شما مبعوث شد؛ هر آنچه شما را رنج میدهد بر او گران میآید سخت به شما دلبسته است و با مؤمنان رئوف و مهربان است.
پس در اولین شب ماه مبارک رمضان با این دلبستگی بیعت کنید تا توان دادن بهای رسالتش را داشته باشید. او با شما امتش مهربان است، با دوری از قهر الهی با او مهربان باشید و به خود مُهر رمضان را بزنید تا قلم وجودتان نجات را برایتان رقم بزند؛ نجاتی که همواره فرجش را از پروردگارتان به تضرع میخواهید و درخواستنتان زمان را مد نظر قرار نمیدهید، پروردگار را به عجله دعوت میکنید پس باید عجله کنید تا در سرعت فرج الهی قرار گیرید.
اینک که توان جانمان را با کلیدش گشودیم صدایش میزنیم: ای مولای ما، پروردگارمان شما را جانشین رسولش خوانده و ما امت شما هستیم و در شما جز خصلت جد بزرگوارتان خصلت دیگری یافت نمیشود پس هر آنچه ما را میآزارد برای شما گران میآید؛ ما را دوری از الطاف وجود نازنینتان میآزارد، الطافی که همواره بر ما میبارد و ما از آن میگریزیم؛ مددمان کنید تا در این ماه مبارک با دست بیعتی با شما بیعت کنیم که گوشهایش را به فرمانتان سپرده و جان بیمقدارش را در اسارت وجود ملکوتیتان درآورده؛ دستمان را رها نکنید تا بار دیگر به صدایی که جان عالم را بلرزاند فریاد کنیم: