بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم ۱۴۳۲ ه.ق میقات محرم)
خطبه روز عاشورا
۲۵ آذر ۱۳۸۹
حمد و سپاس نامحدود بیکران خداوندی را سزاست که زبانها از مدحش و حسابگران از حساب نعمتهایش، دانشمندان از درکش، عارفان و عابدان از بهجا آوردن شکرش عاجز هستند. نیست معبودی جز خداوند یکتا پاک و منزه است که قبل از هر هستی هست بوده و بعد از هر نیستی هست خواهد بود و موجودیتش بدون مبدأ و آخر است.
سلام و برکات پروردگار کریم بر جانهایی باد که همواره در طاعت حق بودند و اطاعت از خالق خویش را همچون هوای داخل سلولهای جان خویشتن فرض میکردند و همچنین سلام و درود فرشتگان الهی بر بندگانی است که همواره با تاریکیهای جهل در مبارزه هستند و هرگاه قلبشان از ندای الست خارج گردد مجدداً با ندای درونی به آن عالم متصل میشوند. شکر و سپاس پروردگار کریم که پیامبر خود حضرت محمد (ص) را به رسالت بر ما فرستاد و امیر مؤمنان علی (ع) و فرزندان بزرگوارش را در تکامل دین خود به جانشینی و امامت برگزید و همچنین ما را بهواسطهی شناخت و معرفت امام حسین (ع) و دوستی او و بیزاری از دشمنانش عزت بخشید، از مقام بلند ایشان همان بس که پیامبران پیشین فضیلت جدش را مژده داده و دیگر امتها به فضیلت امت او اعتراف نمودند. پردهی ظلمت از فروغ پیشانی او بشکافد آنسان که خورشید با فروغ خود تاریکی را از بین برد. او از خاندانی است که دوستیشان دین است و دشمنی با آنان کفر و تقرب به آنان رهایی است و پناهگاه است. امروز عاشوراست، عاشورا نقطهی عطف است که ریشه در آفرینش انسان و الست دارد و تأییدیه بر اشرف و خلیفه بودن انسان و دلیل دستور الهی سجده همهی مخلوقات به آدم و محکومیت شیطان در سر پیچی و رانده شدن از بهشت است، به همین دلیل شیطان با تمام عوامل خود بسیج شده بود تا به عمل نافرمانی خود از خداوند صورت حق بهجانب بدهد اما تمام تلاشهای مذبوحانه و مکارانهی او را امام حسین (س) با نفس مطمئنهی خود نه تنها به شکست مبدل نمود بلکه حجت را بر شیطان تمام کرد چون نشان داد آنچه خدا میداند برتر است که اگر تمام ملائک و جنیان را فرمان داد در برابر خلیفهاش سجده کنند از او صفاتی که امام در نهضت عاشورا از خود نشان داد را میدانست، پس نافرمانی شیطان ظلم و ستم و گمراهی بود که خود بر خود نمود، پس میبینیم نبرد حق و باطل در عاشورا به همان ظاهر آن خلاصه نمیشد بلکه تمام حق خداوند و پیامبران و اولیاء الله و ملائک نظارهگر آن و تمام شیاطین و باطل بر علیه آن بودند.
این نفس مطمئنه را چه زیبا توصیف فرمودند سرور عالمیان حضرت زهرا (س): سری که توانست تا همواره با جسم و ملکوت بهطور یکجا در ارتباط باشد سر پسرم حسین بود سری که حوائج دنیاییاش عشق به الله بود و حوائج آخرینش حضور در بارگاه خالق پس سر را از رگهای وجودش جدا کرد تا آنگاه که از قبر برمیخیزد سرش در آیهی سورهی فجر شناور باشد و نفس مطمئنهاش او را در نزدیکترین آغوش حق جای دهد، پس ای شیعیان راستین همواره نگهبان در امامت باشید تا قدم کفر را نابود کنید و منتظر باشید که وعدهی پروردگار عالم حق است، حتی اگر کینهی جاهلان فرق حق را بشکافد و گلوی آن را ببرد و جگرش را مسموم کند و آنگاه خود رسوا شود و حق طلبان بر فراز محبت پروردگارشان جراحتها را فراموش کنند پس قدردان نعمت باشید و گریزان از مکر شیطان.
در خاتمه این خطبه را مزین میکنیم به توصیف سرور و مولا و امام بر حقمان حضرت اباصالح المهدی (عج) از صحرای کربلا که چه زیبا توصیف فرمودند: اگر انسان با وجود اصلی یعنی خدای زندگی کند و از آن جدا نشود تا آن زمان که مقرر است میماند و بعد از پرپر شدن هم باز نامش همان گُل است که روی شاخه بود، ولی اگر از ریشه جدا شد دوامی ندارد و با نابودی همراه است، پس در صحرای کربلا دو گودال وجود دارد در یکی گل با ریشه رشد کرده و گلی که از ریشه جدا شده، در زیر پا له و پودر شده و از بین رفته و نشانی از او باقی نمانده است ولی گلی که بر ریشه استوار بوده اگر چه پرپر شده ولی شاخهی آن نشانگر زیبایی آن گل است. در صحرای کربلا بندهای که از خدا جدا شده و بندهای که با خدا بود هر دو روی زمین افتادهاند میشود تفاوت آنها را با اندکی تأمل بهخوبی دریافت و عزت و ذلت آنها را دید.
ای هدایت کنندهی قلبها به قلبهایی که در صحرای کربلا برای تو تپید و در تپیدنش به اصل رسید و در پناه رحمت تو جا گرفت که آرزوی همهی آرزومندان حقیقی توست سوگند، بر ما نیز آنچنان رحم کن که جان خود را جز به رضای تو نسپاریم، اگر شما نیز همواره به رضای حق راه بروید انتهای آن دست من (امام زمان) است پس از عاشورا و صحرای کربلا بهطرف رضای حق حرکت کنید تا به دولت ظهور عشق برسید.