بسم الله الرّحمن الرّحیم
(محرم 1443 ه.ق- نورالحسین)
خطبهی روز عاشورا (قرائت سوره مبارکه فجر)
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
سلام بر انوار قرآن کریم انواری که حکایت از رحمت بیمنتهای الهی را به همراه داشت آنگاه که فرشتهی وحی آن را بر قلب ملکوتی پیامبر (ص) وارد نمود تا بندگان در بند محبتی شوند که شکرش را پایانی نیست. زمان در ۲۷ رجب در فرمانی جاودانه شد که تا قیامت آن را در سینهی خویش حمل خواهد کرد. گذشتگان به آیندگان خواهند پیوست تا همانگونه که پروردگار فرمان دادهاند امتها در کنار پیامبرشان قرار گیرند اینک آنچه در قلب یک مسلمان معتقد میدرخشد ایمان به آیهای است که امت رسولالله (ص) را در کنارش قرار میدهد تا پیامبرش مودتش را تائید کند و مزد خویش را طبق فرمودهی قرآن کریم بستاند.
امروز دهم محرم سال ۵۳ هجری است، هنوز روز به نیمه نرسیده است وجود مقدس پیامبر (ص) فرزندش را به حضور میطلبد. این آخرین روزی است که تو را به حرکت بهطرف کوفه فرمان میدهم تا عهد و پیمانی را که قرآن کریم به وفای به آن فرمان داده است را در نزد امتت ببینی آنگاه مانند موسی کلیمالله تمام آنها را به آتش بیفکنی و حسرت نجات را در آیینهی جانشان تماشا کنی. آنها همان گردانندگان گوساله هستند که با خنده و شادمانی آن را بر فراز سرشان بلند کردند تا از خدای نفسشان جدا نباشند و وای بر جان تکهتکه شده از کفرشان که به دست توانای فرزندانم بر زمین نقش خواهد بست. همان یادگاران که پروردگارم سرشتشان را از رجس و پلیدی پاک فرمود تا همواره در زمانها و دورانها انوار پاکشان تجلی کند و دوستدارانشان به طرف اهدافشان به حرکت درآیند، از کفر زمانشان بگریزند و به دامن امن امامشان پناهنده شوند. امروز برای اهلبیتم روز سختی خواهد بود آنها روباههای آدمنما را در لباس مسلمانی میبینند که آیات کتاب آسمانی را تلاوت میکنند و به نماز میایستند و آنگاه بهترین هدیهی پروردگارم را به شهادت میرسانند و به شادمانی میپردازند. چگونه توان ایستادن در پیشگاه پروردگار را دارند. آنها هرگز صدای حق را نخواهند شنید، قبرهایشان همواره در آتش جهلشان خواهد سوخت تا روز حساب از راه برسد آنگاه به آنچه به انجام رساندهاند گواهی خواهند داد و نفرتی را که در تمام دورانها با خود همراه کردهاند را از زبان دوستداران فرزندان رسول خدا (ص) خواهند شنید که آنان را لعنت میکنند به کفری که بهترین خلق خدا را از زمان جدا کردند پس به میان فرزندانم برو و اعلام کن جدتان شما را به سفری مژده میدهد که راهش پلی است که آنان را به من میرساند تا همواره بر خوان سفرهی الهی بنشینند و همانگونه که خود فرموده خورندهی روزی الهی شوند.
اینک به امتی مینگرم که من در میانشان نیستم و امامشان در پردهی غیبت است. آنان نماز را برپا میدارند. به دستورات قرآن کریم عمل میکنند. جانشان در وعدههای قرآن کریم متنعم سفرهی پروردگار است. شنوندهی پیامهای زمان هستند. مرا در تمام نیازها و دعاها به مدد میخوانند و منتظر دولتی هستند که باطلها محو شود و حق چونان انوار قرآن کریم بدرخشد. افسوس که همانگونه که کتاب آسمانی میفرماید قلیلٌ مِن الآخرین هستند زیرا توان اندیشهشان در محور جانشان میچرخد پس به روزی که برمیخیزند و شبی که به بستر میروند اندیشه میکنند و از خیر آنچه در آن روز برایشان مهیا گردیده عقب میمانند تا زمان منتظرانی را برای دولتش آماده کند که سیر در زمانشان آنچنان سرعتی داشته باشد که کفرهای دورانها را به قدرت اندیشهشان در هم بکوبند و زمان آراسته شود به نعمتی که وعدهی پروردگار است به وعدهای که فرمود آنچه برایتان باقی گذاشتم بهترین است.
اینک برای ذخیرهی زمان دست به دعا برمیداریم و فریاد میزنیم: