بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی روز اربعین
۳ شهریور ۱۴۰۳
سلام بر ساعاتی که گویای رمز و راز جانهای عاشقی است که به وعدهگاه پروردگارشان رسیدند و آنگاه سر بر سجدهی اطاعت نهادند و اعلام داشتند ما وارثان ثروت زمین و آسمانیم. ثروتی که همگان به تماشایش ایستادند و سر اطاعت بر بزرگی روحی خم کردند که نمایانگر رحمت بیمنتهای پروردگارشان بود و امروز اربعین خلیفگانی است که بر کرسی خلافتشان تکیه کردهاند و منتظر قیامتی هستند که حق و باطل در آن به نمایش درمیآید تا توان عقلها به میدان محاسبه خوانده شود. همان عقلی که ده شب محرم را نظارهگر شوق شهیدان بود و همسفر اسیرانی که امروز به مقصد رسیدند و پرچم حق را برافراشتند. باطل را رسوا نمودند و تا ابد حق را جاودانه کردند تا منتظران طور به تماشای استقامتی دعوت شوند که با آن همراه بودهاند.
زینتهای جانشان را از صندوقچهی حقی خارج نمودهاند که با آن به ملکوت سفر کنند و اعلام دارند: یا رب، ما گوساله سامری را از جانمان جدا کردیم تا به حریم کبریاییات بازگردیم و در غم شهیدانی جانمان را متنعم کنیم که توان درک بزرگی جان مقدسشان را در حق بیابیم پس به اربعینهای عمرمان میاندیشیم، کدام ده روز عمرمان را بر سر سفره حق بودهایم؟ پروردگار ما را خوانده به ده روزِ شبهای قدر، شبهای ذیالحجه و بقیه ماهها و ما از آنها گذشتیم. هیچ ده روزی در عمرمان را احساس نکردهایم. ده شب محرم را به استقبال شهیدان رفتهایم و باز به همان احوالی بازگشتهایم که در آن غوطهور بودهایم. وای بر جانی که هیچ عبرتی آن را از پوستهی باطلش جدا نمیکند. مدعیهای حقی که راه را میشناسند و باز به همان راهی میروند که خود آن را برگزیدهاند. چگونه توان درک اربعینی را دارند که حاصل چهل روز مبارزه است. امروز نیز مانند اربعینهای گذشته میگذرد و میرود در خاطرههایی که در عمرها ذخیره شده تا پروردگار پردهی حق را کنار بزند و همگان به ثروت جانشان آگاه شوند آنگاه اعلام دارند که ما جزء زیانکاران عمری هستیم که در بازیچههای روزمره به یغما رفت.
اربعین نمودار حق مدارانی است که منتظران حق را به دولتی میخواند که در آن همهی آفریدهها در کمال هستند. همانانی که جز راه رستگاری راه دیگری را نپسندیدند تا حیات و مماتشان گویای عمری باشد که بازیچهای در آن یافت نمیشود. ضربان قلبشان صاحبالزمان (عج) را به مدد میخواند تا دستشان از دست حق جدا نشود و راهشان همان راهی باشد که قهرمانان امروز آن را به نمایش درآوردند تا زمانها و دورانها صاحب خویش را بخوانند به ندای: