بسم الله الرّحمن الرّحیم
دل نوشتهی شب ۲۳ رمضان شب قدر
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
در این آخرین فرصتهای شبهای قدر امسال، مناجات و حرف دلی را میخوانیم. سعی کنید کاملاً آن را گوش کرده و احساس و درون خود را با آن هماهنگ کنید.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بارالها، معبود من، در این آخرین دقایق شب قدر امسال با چشمی گریان و دلی نگران به پیشگاه پر از جود و سخاوت و رحمانیتت روی آوردم که اگر تا حالا منو نبخشیدی آنچنان فغان و ناله کنم که فرشتگان قدر من دل بسوزانند و شفاعت من کنند. پروردگارا کارنامهی مرا از گناهان پاک کن تا مولا و سرورمان امام عصر (عج) که امشب آن را رؤیت میکنند از ما مکدر نباشند.
بار الها در تاریکی این شب به یاد شب اول قبرم افتادم، به غربت و تنهاییام که از همهکس و همه چیز بریدم. همهی نزدیکان، من را تنها گذاشتند. صورت بر خاک میگذارم. با فغان و ناله میگویم: خدای من بر من ترحم کن. همهکس من تو بودی و هستی. به حقیری و بینواییام، فقیری و افتادگیام رحم کن. ای اولین و آخرین امیدم که هیچ زمان با وجود تو تنها نبودم. ای رفیق و شفیق که از رگ گردن به من نزدیکتر بودی، از من روی برنگردان و آن نگاهِ لطفِ پر از محبتت را از من دریغ نکن که اگر دریغ کنی به فغان و ناله و فریاد خواهم گفت: یا غیاث المستغیثین، یا امان الخائفین، یا نور المستوحشین فی الظلم، روح و جانم را به نور خود روشن کن. حال که زندهام همیشه خودم را در محضرت ببینم و با تو نفس بکشم تا در تنهایی قبر و قیامت در کنارم باشی.
آقای من، معبودا، جسارت من را ببخش که اگر ادب حضور نداشتم پس اینک به دامن پرمهر مولایم امیر مؤمنان (ع) پناه میبرم و از ایشان مدد میگیرم که با مناجات زیبای مسجد کوفه تو را حمد و ثنا نمودند و با بهره گرفتن از آیات کریمهی قرآن در مورد قیامت که ایشان همه را به عینه میدیدند، وحشت و بزرگی آن روز را برای ما توصیف فرمودند که:
پروردگارا به تو پناه میبرم از روزی که مال و فرزند هیچ فایدهای ندارد جز آنکه قلبی پاک از بدی و شرک باید داشت. بارالها به تو پناه میبرم از روزی که گناهکار انگشت حسرت به دهان میگیرد که ایکاش من از پیامبرم پیروی میکردم و راه حق میرفتم. پناه میبرم از روزی که گنهکاران از چهرهی سیاه شدهشان شناخته میشوند و آنها را از موهای جلوی پیشانی فرشتگان عذاب گرفته بهسوی آتش میبرند. در آن روز از گناهکار معذرت قبول نمیشود.
خدایا رحم کن، خدایا رحم کن، مولای من.