بسم الله الرّحمن الرّحیم
دل نوشتهی شب ۲۱ رمضان شب قدر
۲۵ خرداد ۹۶
شب قدر بهتر از هزار ماه است و سحرگاهش پر از تحیت و سلام. بله همهی این تحیت و سلام را خداوند کریم در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان به بندهی مخلصش و ولی امرش امام منتخب امیر مؤمنان علی (ع) عطا فرمود و بندهی حقیر برای درک آن در صحن حیاتش وارد و در محراب نماز امیر مؤمنان مشغول ذکر و دعا شدم. به یاد مولای متقیان قلبم فرو ریخت چون میتوان آن را احساس کرد و من در قالب کلمات چنین ابراز کردم:
ای جان تو را چه شده که اینگونه بیتاب شدی، میخواهی سینهام را بشکافی و پرواز کنی من مانعت نمیشوم و به این اشتیاق دارم، چه کنم تقدیر بر این است که تحمل کنیم پس اجازه بده با مولایم درد دل کنم شاید کمی آرام شوم.
مولا جان زمانی که زمین و آسمان در هم شوند، خورشید و ماه و ستارگان بیفروغ شوند، کرسی قضاوت و عدالت پروردگار برپا شود از شما خواهند پرسید به کدامین گناه فرق سرت را شکافتند؟ سری که در آن یاد و ذکر خدا و نجات بندگانش بود.
فرمودی به خدای کعبه رستگار شدم. چگونه این جمله را ما تفسیر کنیم. آیا رها شدن بغض در گلویتان بود یا مرهم غصه و سوز و زخم سینهتان از دوروییها و صد رنگیهای جهل و ناسپاسیهای اُمتت و یا برآورده شدن حاجتتان در دعای مسجد کوفه و یا جواب نخلهای مدینه و کوفه در فراق همسر گهربارتان که گنجینهی زمین و آسمان بودند و این نامردمان خیلی زود در نهایت مظلومیت این گهر ناب را از شما گرفتند و قدر شما و حضرت فاطمه (س) را نشناختند.
نمیدانم و نمیتوانم جملهی فُزتُ و رَب الکعبه ات را تفسیر کنم. من در این حال در کنار محراب شما ایستادهام، غمتان قلب و جانم را میسوزاند و من به همان خدای کعبه قسم میخورم که فرزند گرامیتان مولا و سرورم، برپا کنندهی کرسی عدالت و انتقام گیرنده از باطل، ریشهکن کنندهی دوریها و کجرویها که ایشان نیز همچون شما در عصر حاضر غصهدار اُمت ناسپاس و گرفتار نفس هستند پس برای ظهورش فریاد میزنیم: